اخیراً آیت الله سیداحمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران گفت و گویی با خبرگزاری فارس کرده و به طرح موضوع رفراندوم توسط رئیس جمهور روحانی، اعتراض کرده است. در این نوشتار، سخنان ایشان را به نقل از فارس می آوریم (به رنگ آبی) و نقدهای خود را نیز زیر هر بخش از آن می آوریم. اگر ایشان نیز توضیحاتی داشته باشند، با کمال میل آماده انتشارش هستیم.

*سخنان رئیس‌جمهور دراین‌باره به حدی برای بدخواهان انقلاب شیرین بود که تبدیل به تیتر اول شبکه تلویزیونی سلطنتی انگلیس بی‌بی‌سی فارسی شد و آن‌ها نوشتند که رئیس‌جمهور ایران همه‌پرسی را راه خروج از بن‌بست سیاسی می‌داند.

- آقای احمد خاتمی! بارها و بارها نیز سخنان رهبر معظم انقلاب، خطبای جمعه و افراد دیگر (از جمله خود شما) در رسانه های خارجی بازتاب داشته و تیتر یک شده است چرا که سخنان گفته شده، واجد ارزش خبری بوده اند. 

هر کدام از رسانه ها نیز بر اساس سیاست های خاص خودشان حرف های مسوولان ایرانی را تفسیر می کنند. بنابر این، بسیار غیرمنصفانه است که برای تخطئه کسی، بازتاب رسانه ای حرف هایش را به عنوان یک اتهام یا جرم در نظر بگیریم.

* اصل ۵۹ قانون اساسی و همه‌پرسی برای جایی است که راهکار قانونی وجود نداشته باشد و زمانی که راهکار قانونی است همه باید ملزم به آن باشند؛ امیدوارم رئیس‌جمهور سخنان خود را اصلاح و دشمنان را مأیوس کند، چراکه روشن است این سخنان در مسیر وحدت نیست.

- بر اساس کدام اصل قانونی و حقوقی به این نتیجه گرفته اید که رفراندوم صرفاً برای مواقعی است که راهکار قانونی وجود ندارد؟ 

اصل 59 می گوید: "در مسایل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه‌ پرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد."

حال بفرمایید در کجای این اصل آمده است که رفراندوم برای مواقعی است که راهکار قانونی وجود ندارد؟

این اصل گفته است در مسائل بسیار مهم می توان کار قانونگذاری را مردم سپرد و به جای آن که از نمایندگان مردم رأی گیری کرد، از خود مردم رأی گرفت.

در همه دنیا نیز همین گونه است و نیاز به تفسیرهای شاذی مانند آنچه شما بیان داشته اید نیست؛ مثلاً همین خرداد پارسال در سوئیس رفراندومی برگزار شد که آیا به مردم یارانه نقدی بدهیم یا خیر؟ مردم هم در این رفراندوم شرکت کردند و پاسخ منفی دادند. پارلمان سوئیس می توانست در این مورد رأساً تصمیم بگیرد ولی چون مسأله مهمی بود، آن را به رأی مردم گذاشتند.

وانگهی، از کی تا حالا اشاره به یکی از اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حرکت در خلاف مسیر وحدت شده است؟ مگر قانون اساسی با همه اصول اش، سند ملی ما ایرانیان در نظام جمهوری اسلامی نیست؟ پس چگونه است که مثلاً اگر کسی به استناد این قانون از صلاحیت های شورای نگهبان برای نظارت بر انتخابات حرف بزند، سخن اش عین قانون است ولی اگر رئیس جمهوری که پاسدار و مجری قانون اساسی است، به اصل دیگری از همین قانون اشاره کند می شود دشمن شاد کن و وحدت شکن و ... و باید حرف هایش را اصلاح کند؟! راستی بر چه مبنایی اصلاح کند؟ اگر بر مبنای قانون اساسی که سخن اش همین است که قانون گفته و اگر بر مبنایی غیرقانون اساسی که چین مبنایی غلط است.

* این جریان (ضدانقلاب) می‌خواهد سفره اسلام، ولایت‌فقیه را با رفراندوم جمع کند... رؤیای ضدانقلاب در این زمینه هیچ‌گاه محقق نخواهد شد و اسلام و اهل‌بیت در این کشور ماندنی است.

- در این که جریان ضد انقلاب خواهان برچیده شدن نظام جمهوری اسلامی است تردیدی وجود ندارد و تا کنون نیز هر چه از دست شان بر آمده از ترور مردم و مسوولان تا کمک به رژیم صدام در جنگ هست ساله و جاسوسی و ... انجام داده اند ولی جناب آقای خاتمی! بحث رفراندوم را اول از همه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده و امروز نیز رئیس جمهور بر این ظرفیت قانونی تأکید کرده است و بسیاری از مردم نیز از آن استقبال کرده اند. بنابر این، غیرمنصفانه است فردی چون شما که لباس روحانیت بر تن دارید، سخن قانون اساسی، رئیس جمهور و بخش بزرگی از مردم ایران را رؤیای ضدانقلاب بنامید.

وانگهی مگر قرار است درباره اسلام و اهل بیت و ولایت فقیه رفراندوم برگزار شود که می گویید می خواهند با رفراندوم جمع شان کنند؟ گذشته از این، هیچ دقت کرده اید که معنای این جمله تان که "می‌خواهد سفره اسلام، ولایت‌فقیه را با رفراندوم جمع کند" چیست؟ مگر فکر می کنید که حتی اگر درباره اسلام و ولایت فقیه رفراندوم شود، مردم چه رأیی خواهند داد که این گونه بی پروا سخن می گویید؟ از شما که در خطابه بسیار چیره دست هستید، چنین ادبیاتی بعید است.

جناب آقای خاتمی! چون رفراندوم های برگزار شده در جمهوری اسلامی ایران ساختاری بوده اند (درباره تعیین نوع حکومت و قانون اساسی) این ذهنیت نادرست وجود دارد که رفراندوم فقط درباره موضوعات ساختاری مانند اصل نظام انجام می شود و بر اساس این تصور ذهنی است که رفراندوم را مترادف با ساختارشکنی می دانند و در برابرش موضع می گیرند حال آن که این تصور، غلط و غیرمنطبق با قانون اساسی است؛ بنابراین در موضوعات غیربنیادین و البته مهم متعددی می توان با مراجعه مستقیم به آرای مردم، قانونگذاری کرد. 

به راستی این همه واهمه از رفراندوم از کجا ریشه می گیرد؟ آن هم رفراندومی که هنوز مشخص نیست برگزار می شود یا نه؟ و اگر برگزار می شود موضوعش چه خواهد بود و نتیجه اش چه می شود؟ 

مگر کسانی که از برگزاری رفراندوم ابراز نارضایتی می کنند، درباره جایگاه خود در بین مردم نگران اند؟ اگر می دانند که مردم قبول شان ندارند که بر خلاف جمهوریت نظام به کارشان ادامه می دهند و اگر باور دارند که مردم باورشان دارند، چرا باید از مراجعه به آرای آنها و تثبیت خود دل نگران باشند؟

و سخن آخر این که اصل رفراندوم در قانون اساسی، برای تزئین این قانون نیامده است!

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.