حجت الاسلام والمسلمین سروش محلاتی در نشستی از سلسله نشست‌های انقلاب اسلامی با محوریت ریشه‌ها، دستاوردها و چشم اندازهای انقلاب اسلامی که به همت حزب اتحاد ملت برگزار شد اظهار کرد: در آغاز دهه فجر، سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را تبریک عرض می کنم و یاد شهدا و امام خمینی(ره) را گرامی می‌داریم.

وی گفت: مسئله رابطه بین جمهوریت و اسلامیت و معنا و مفهوم رابطه جمهوری و اسلامی خود را بحثی سهل نشان می دهد اما هر مقدار که تعمل بیشتری انسان در این باب داشته باشد با دشواری های بیشتری هم رو به رو می شود.

وی ادامه داد: سوال است که این دو آیا ترکیب دو عنصر مستقل است که کنار هم قرار می گیرد و قرار است سازگاری میان آن ها ایجاد کنیم؟ این یک تصور است. تصور دیگر آن است که یکی اصل است و دیگری تابع و فرع است. یا همان تعبیری که شهید مطهری هنگام رفراندوم جمهوری اسلامی در باب شکل و مذمون ارائه می داد و یا بلعکس در هیچ نظامی که جمهوریت است اصل دین نیست و چون مردم به نظامی اسلامی رای دادند ما اسلام را ضمیمه می کنیم.

محلاتی در این باب افزود: یا گفته می شود در متن اسلام جمهوریت وجود دارد یعنی تشکیل نظام بر اساس خواست نظام. در واقع یا نظام ما اسلامی هست یا نیست. در این باب دیدگاه های مختلفی وجود دارد. من مجموعه این دیدگاه ها را در دو دیگاه خلاصه می کنم و می خواهم نشان دهم دیدگاهی که تشکیل دهنده نظام بوده کدام بوده و الان کدام وجود دارد. اگر تغیری اتفاق افتاده به کدام سمت و سو است و ما امروز با کدام چالش ها روبه رو هستیم.

وی تصریح کرد: دیدگاه اول دیگاه جمهوریت و اسلامیت را یک رتبه عرضی تعریف می کند. اسلامی بودن نظام موکول به جمهوریت آن نیست. نظامی داریم که رای و نظر مردم آسیبی به اسلامی بودن نظام نمی زند. اما در عین حال ممکن است نظام هم اسلامی و هم جمهوری باشد. اما می گویند نیاید تصور کنیم که کنار رفتن جمهوریت آسیبی به نظام وارد می کند چون اصل بر اسلام است دغدغه ما اسلامی بودن است.

محلاتی افزود: دیدگاه دوم می گوید تاثیر رای مردم در متن اسلام وجود دارد و ترکیبی در اسلام و جمهوری نیست و نظام اسلامی همان جمهوریت و جمهوریت همان اسلامیت است.

وی سپس تشریح کرد: در نظریه اول که مورد توجه علمای ما است، گفته می شود اتفاقی که در سال ۱۳۵۸ افتاد این است که مردم جمهوری اسلامی را انتخاب کرده و به آن رای دادند؛ رای و خواست و انتخاب مردم تحقق پیدا کرده اما یک جنبه اتفاقی دارد. یعنی یک حادثه ای است. رهبران انقلاب خواستند مردم به جمهوری اسلامی رای دهند و مردم رای دادند مگر نه در ذات جمهوری اسلامی اسلامیت اخذ نشده است. امام (ره) به مردم گفتند جمهوری اسلامی مردم هم رای دادن و به دنیا نشان دادیم که یک نظام دیکتاتوری نیست. به خاطر همزبانی این تعبیر و فرهنگ را پذیرفتیم. نه اینکه اصول ما، ما را مجبور کند که به خواست مردم باید تن دهیم.

محلاتی با اشاره به نحوه انتخاب رهبری در قانون اساسی گفت: رهبری با رای مستقیم مردم انتخاب نمی شود اما غیر مستقیم با انتخاب خبرگان از کانال انتخاب مردم عبور می کند. در این نظریه می گوید ایرادی ندارد مردم رهبری را انتخاب کنند اما از سر رحمت پذیرفتیم که به صورت غیر مستقیم مردم رهبری را انتخاب کنند. هم تفضلی در رای مردم است و هم در دنیا متهم به دیکتاتوری نیستیم. اما مردم نباید اشتباه کنند که واقعا حقی در این زمینه دارند. در واقع ولی فقیه است که این اجازه را به مردم می دهد. رئیس جمهور و اعضای مجلس و بقیه را می تواند انتخاب کند، اما اگر مصلحت بداند که انتخابات برگزار شود می شود، اگر مصلحت را بر آن ببیند که انتخابات نباشد نخواهد بود. تشخیص این مصلحت با ولی فقیه است.

وی در همین راستا گفت: در کتاب آیت‌الله مصباح یزدی آمده چرا مردم به ولی فقیه رای می‌دهند و بیعت می کنند؟ گاه اوضاع و احوال اجتماعی چنین می شود که کسی که خودش را برای تصدی اصلح می کند رجوع به مسلمین را به صلاح جامعه می داند. حالا گاهی اوضاع و احوال چنین نیست. در این گونه موارد حکومت چنین شخصی مصلحت دارد. پایه و خواست مردم اول مصلحت است و دوما مصلحت را خود حاکم تشخیص می دهد.

وی در ادامه این سخنرانی گفت: بر اساس این نظریه رای مردم ماهیت حقوقی ندارد. همانطور که مردم در انتخابات شرکت می کنند و نیازمند حمایت حاکمیت هستند رهبری هم نیازمند حاکمیت آنان است و هرجا لازم بود به مردم می گویند بیایید و جایی می گوید نیاید. بعد در این کتاب آمده تشخیص ضرورت رای دهی و بیعت مردم بر عهده حاکم است و او است که تکلیف می کند. نه اینکه بیعت و رای دهی مشروعیت را تضمین کند یعنی رای نباشد نظام مشروعیت دارد. این همان رابطه عرضی است.

محلاتی همچنین با اشاره به کتاب الولایت اسلامیه که کتابی سه جلدی از آیت الله مومن عضو شورای نگهبان است گفت: سه شبهه در مورد جمهوری اسلامی مطرح می شود. او می گوید مردم تحت ولایت هستند خودشان مبراعلیه هستند پس نظام ولایت فقیه صلاحیت مردم بر خودشان نفی می‌کند در حالی که نظام جمهوری صلاحیت مردم در این امر را تایید می کند.

 

وی افزود: این بحث را کسی مطرح می کند که سی و پنج سال است عضو شورای نگهبان و حافظ قانون اساسی است. ایشان می گویند فکر می کنید در جمهوری اسلامی جمهوریت از آن سنخ است که مردم در اداره کشور دارای حق و نظری باشند نیست. ایشان می‌گویند نظر امام (ره) هم همین است.

محلاتی در ادامه این سخنرانی گفت: در همین کتاب سوال پیش می آید که اگر امام(ره) مخالف بود چرا اصرار کرد رفراندوم برگزار شود؟ چون از لحاظ سیاسی قابل استفاده بود و مردم در دنیا نگویند شما به زور کشور را اداره می کنید. در ادامه این کتاب آمده اگر مردم نمی آمدند هم نظام دارای مشروعیت بود اما اگر نمی امدند کار در دنیا سخت بود.

مردم هم آمدند و نزدیک صد در صد رای دادند، چون مردم آمدند اسمش شد جمهوری . نیازی به آمدن مردم نبود، اما چون آمدند شد جمهوری. جمهوری یک امری است که دفعتا اتفاق می افتد و افتاد. و ما دیگر دغدغه اینکه چه سرنوشتی پیدا می کند را نداریم.

وی سپس خاطر نشان کرد: این موضوعاتی که از این کتاب ها خواندم دغدغه های جدی افراد است، یک مبنای فکری است که افرادی دارند و این افراد با این مبنای فکری در جامعه ما موثر هستند؛ یعنی نظر آن ها در تبیین جمهوری اسلامی یک نظر رسمی است. این تفکر در سازمان و سیستم حکومت رای و نظر اصلی تلقی می شود. وگر نه اگر فقط بحث جنبه نظری و فکری داشت مشکلی نیست و بسیار طبیعی است. اما تبیین دیدگاه در جامعه ما برای کسانی است که شاخص هستند در حوزه تبیین.

محلاتی با اشاره به دیدگاه دومی که مطرح کرده بود گفت: در دیدگاه دوم نظام اسلامی نمی تواند یعنی جایز نیست به لحاظ حقوقی و مشروعیت ایجاد شود. بر این اساس مسئله رای و حضور مردم پایه اسلامیت نظام هم هست. نه اینکه یکی از این دو رکن می‌ماند و رکن بعدی از بین می‌رود . بلکه جمهوریت با اسلامیت است. کسانی بر سر کار می آیند که با رای مردم هستند.

وی خاطرنشان کرد: به سال ۱۳۵۸ بازگردیم. آن دو سه روزی که به رفراندوم جمهوری اسلامی مانده بود و ماهیت نظام آینده مشخص می‌شد کارهای زیادی صورت می گرفت که به مردم بگویند انقلاب به پیروزی رسیده است. یکسری از بزرگان می آمدند و در تلوزیون می گفتند جمهوری اسلامی یعنی چه. بحث هایی را مرحوم شهید بهشتی و مطهری داشتند. به آن زمان که مراجعه می کنیم و بعد به فاصله چند ماه که مردم به مجلسی به نام خبرگان رای دادند که باز مسئله جمهوری اسلامی روشن تر شد مسائلی از طرف برخی مطرح شد که با آنچه گفته شد کاملا متفاوت است. به مردم گفتند واقعا می خواهیم نظام جمهوری داشته باشیم. اما آن نسل مطهری ها با این نسل خبرگان متفاوت بودند. دلیلش این است که مطهری ها شخصیت علمی بالاتری داشتند و در مدیریت انقلاب بودند، در آن مقطع جایگاه علمی گروه دوم وجود نداشت. آن رهبران به شهادت رسیدند و فرصت برای حضور رتبه های بعدی فراهم شد.

محلاتی گفت: یکی از بحث هایی که طرح می شد این بود که نظام بر اساس خواست مردم شکل گرفته است. اصل ۵ قانون اساسی در سال ۱۳۵۸ را خود آقای بهشتی نوشته است و با دفاع ایشان این اصل رای آورد.

تعبیر شهید بهشتی این است که فرد باید فقیه عالم با تقوا باشد و اکثریت مردم او را شناخته و پذیرفته باشند. بعد اضافه کردند که اصلا راه دیگری برای تصدی ولی فقیه وجود ندارد. یعنی کسی نمی تواند تحت عنوان فقیه عالم با تقوا و شجاع و مدیر و مدبر خودش را به مردم تحمیل کند بلکه این مردم هستند که باید او را پذیرفته باشند.

وی خاطر نشان کرد : سال ۵۸ مطرح شد که تجدید نظر در قانون اساسی ممکن است ولی بلافاصله بعضی علما گفتند ما باید برخی اصول را استثنا کنیم. آقای بهشتی گفتند این امر استثنا بردار نیست. ایشان فرمودند همان مردمی که به ما رای دادند فردا می توانند به شخص دیگری رای داده و همانی که به این قانون اساسی رای داده به قانون دیگری رای دهد. همین مبنایی که امروز به ما این حق را می دهد به نسل آینده هم حق می دهد. این سخنی است که آن روز امام(ره) در بهشت زهرا(س) گفتند که چرا فرزندان تابع نظر پدران باشند.

محلاتی با قراعتی از جلسه بررسی قوانین میان آیت الله بهشتی و آیت الله خرم آبادی گفت: مرحوم بهشتی بحثی دارند که مردم باید اختیار داشته باشند صحبت کنند. اگر آن زمان دو نگاه در عرض هم دیگر وجود داشت و نگاه قالب امثال بهشتی نگاه قالب بود طی زمان نگاه مغلوب شد و امروز مغلوب‌تر و مظلوم‌تر از گذشته است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.