«گام بعدی ما انتخابات ۹۸ مجلس است. بحث مورد نظر ما حفظ هویت و اگر لازم باشد ائتلاف است. بعد از انتخابات ۹۸ برنامه خود را در مورد انتخابت ۱۴۰۰ اعلام خواهیم کرد.» محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید و شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان حدود ۹ ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا مجددا به سوالاتی درباره انتخابات پاسخ داده است. سوالاتی که بار دیگر از ائتلاف اصلاح‌طلبان با اعتدالیون پرسیده است.

جریان اصلاح‌طلب در چهار سال گذشته سه بار با جریان اعتدال گرا ائتلاف کرده است. اولی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ بود که با کناره گیری عارف به نفع حسن روحانی رقم خورد. حاصل آن کناره‌گیری آن قدر به کام اصلاح‌طلبان شیرین آمد که این جریان سیاسی بار دیگر از ائتلاف با اعتدالگرایان سخن گفت. آنها بر این باور بودند که با ائتلاف با نیروهای به اصطلاح‌ معقول اصولگرا می‌توانند از ورود تندروهای اصولگرا به پارلمان جلوگیری کنند. این جریان سیاسی در بسیاری از لیست‌های انتخاباتی خود مثل لیست ۳۰ نفره از نیروهای نزدیک به علی لاریجانی استفاده کرد. اما بعد از ورود به مجلس پروژه «لیست امید» برای بسیاری از نمایندگانی که با این لیست بر کرسی نمایندگی نشستند تمام شد. به همین خاطر جریان اصلاح‌طلب تصمیم گرفت در انتخابات شوراها که همزمان با انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم برگزار می‌شد، از نیروهای اصلاح‌طلب استفاده کند و فقط در ریاست جمهوری با رای به حسن روحانی همراهی خود با معتدلین یا اصولگرایان میانه‌رو را نشان دهد.

باز هم می‌شود به اصلاح‌طلبان اعتماد کرد؟

حالا اصلاح‌طلبان بار دیگر انتخابات آینده را نشانه گرفته‌اند. دلخوری‌های قبلی «امید»ی‌ها با معتدلین هنوز پابرجاست و خیلی‌ها معتقدند که اصلاح‌طلبان نباید آزموده را دوباره آزمود. اما محمدرضا عارف از هم‌اکنون پاسخی قطعی ندارد و می‌گوید: بحث مورد نظر ما حفظ هویت و اگر لازم باشد ائتلاف است. احتمالا منظور عارف این است که باید در زمان خود یعنی انتخابات به موضوع ائتلاف پرداخت؛ زمانی که نامزدهای آنها مشخص شود. در انتخابات قبلی مجلس بسیاری از نامزدهای اصلاح‌طلب نتوانسته بودند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند و خود را به انتخابات برسانند. برای انتخابات آینده نیز آنها باید بررسی صلاحیت‌های نامزدهایشان را نیز در نظر بگیرند. اما سوال آنجاست که فرضا اگر شورای نگهبان این بار بر همه نامزدهای اصلاح‌طلب مهر تایید بزند، چه خواهد شد؟

رای لیستی به امید در ۹۴ و ۹۶ تکرار می‌شود؟

از انتخابات مجلس 94 با رایی که پایتخت نشینان به امیدی‌ها دادند، لیستی رای دادن به یک کنش سیاسی تبدیل شد. در انتخابات شوراهای 96 نیز این رای لیستی در شهرهای دیگری نیز خود را نشان داد. با این حال به نظر می‌رسد که اصلاح‌طلبان نباید فقط تصمیم شورای نگهبان را در معادلات انتخاباتی خود لحاظ کنند. بلکه سوالی که پیش روی این جریان سیاسی قرار دارد این است که آیا آنها فکر می‌کنند، مردم این بار نیز به آنها اعتماد خواهند کرد؟

با وجود آنکه در 96حسن روحانی بار دیگر رئیس جمهور شد و بسیاری از کرسی‌های تصمیم‌گیری‌های شهری به اصلاح‌طلبان رسید، اما در همین سال اعتراضاتی اجتماعی نیز دیده شد؛ اعتراضاتی که هرچند به باور بسیاری از تحلیل‌گران ریشه‌های اقتصادی و یا اجتماعی داشت اما در دل آن فاصله گذاری با اصلاح‌طلبان دیده می‌شد.

کار سخت اصلاح‌طلبان؛ سکوت عارف و عملکرد روحانی

جدا از این دلخوری‌ها، بعضی از منتخبین اصلاح‌طلب مجلس هم نتوانسته‌اند عملکردی رضایت بخشی از خود نشان دهند تا بار دیگر مشوق رای به اصلاح‌طلبان باشد. محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید که با رای یک و نیم میلیونی به عنوان نماینده اول تهران برگزیده شد، روزه سکوت گرفته و بر سکوت خود اصرار می‌کند. او معتقد است که باید کمتر سخنرانی و بیشتر فراکسیون امید را مدیریت کرد. با این حال آنچه توجه افکار عمومی را نسبت به یک نماینده جلب می‌کند، رفتارهای پشت پرده او نیست بلکه چیزی است که در صحن از خود نشان می‌دهد. حالا در نظر عده‌ای از مردم عارف، دیگر فردی نیست که با فداکاری باعث روی کار آمدن دولت روحانی شد. در کنار اینها بخشی دلسردی افرادی که به تشویق اصلاح‌طلبان بار دیگر به حسن روحانی اعتماد کردند را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. نارضایتی بخشی از نیروهای اصلاح‌طلب از شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان به ریاست محمدرضا عارف در انتخاب نامزدهای شورای شهر 96 نیز در افکار عمومی بی‌تاثیر نیست. بسیاری از مردم معتقدند دولت آنگونه که باید نتوانسته به مطالبات مردم پاسخ دهد. مجموعه اینها در کنار هم می‌تواند کار اصلاح‌طلبان برای دعوت مردم به رای به «لیست امید» در 98 را سخت کند.

اصلاح‌طلبان روی مدار پیروزی نیستند

اعتماد به اصلاح‌طلبان و ایجاد فاصله بین مردم و این جریان اصلاح‌طلب قبلا نیز اتفاق افتاده است. انتخابات دوم خرداد، مجلس ششم و انتخاب دوباره سیدمحمد خاتمی در گذشته مصداق روی خوش جامعه به اصلاح‌طلبان بود. اما جدا از انتخابات سال 84 که افراد زیادی در دور دوم این انتخابات پای صندوق نیامدند، انتخابات شورای شهر دوم (81) هم ناموفق بودن اصلاح‌طلبان در تشویق مردم به شرکت در انتخابات را نشان داد. در این انتخابات با وجود آنکه از نظارت استصوابی خبری نبود، مشارکت در انتخابات به زیر 50 درصد رسید و پیروزی از آن اصولگرایان شد. به این ترتیب از پیروزی‌های پی‌درپی اصلاح‌طلبان در سه انتخابات اخیر نمی‌توان اینگونه نتیجه گرفت که اصلاح‌طلبان روی مدار پیروزی افتاده‌اند.

احتمال ائتلاف اصولگرایان میانه رو با اصلاح‌طلبان چقدر است؟

از سوی دیگر به نظر می‌رسد همراهی اصولگرایان میانه رو با اصلاح‌طلبان این بار از سوی میانه‌روها جای سوال باشد. عقل سلیم حکم گروه‌های سیاسی که اقبال عمومی‌شان را تا کنون خیلی نیازموده‌اند با جریاناتی ائتلاف کنند که سابقه پیروزی و همراهی مردم را دارند. این راه به پیروزی نزدیک‌تر است. جریان نزدیک به علی لاریجانی در 94 و 96، راه خود را از بدنه نهادهای اصولگرا جدا کرده بودند. لاریجانی خود نیز نیز در انتخابات مجلس گذشته اعلام کرد مستقل وارد انتخابات می‌شود. اما حالا اگر آنها به این باور برسند که در جلب آرای مردم به سوی خود موفق نیستند، بعید به نظر نمی‌رسد که راه دیگری پیش بگیرند.

 

صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و تحلیل‌گر مسائل سیاسی در گفت و گو با فرارو می‌گوید: آقای عارف و بسیاری از اصلاح‌طلبان دچار یک اعتماد به نفس کاذب شده‌اند. آقای عارف چنان از انتخابات سال 98 صحبت می‌کنند که انگار تنها مساله مهم آنها انتخابات و رد صلاحیت‌هاست. انگار ایشان در کره ماه یا سوئیس زندگی می‌کنند. ایشان اصلا متوجه این نیستند که از اعتماد عمومی نسبت به اصلاح طلبان و فراکسیون امید کاسته شده است.

این تحلیل‌کر مسائل سیاسی با بیان اینکه نه عملکرد آقای روحانی و نه عملکرد فراکسیون امید عملکرد قابل توجهی بوده است ادامه می‌دهد: شرایط برای 98 متفاوت تر از 94 است. چه آقای عارف و چه سایر شخصیت‌های اصلاح‌طلب به جای آنکه نگران عملکرد شورای نگهبان باشند باید نگران اعتماد از دست رفته اصلاح‌طلبان باشند و باید سعی کنند آب رفته به جوی را بازگردانند. در جریان اعتراضات اخیر ما شاهد بودیم که معترضین هیچ توجه، ارزش و احترامی برای اصلاح طلبان قائل نبودند. با این حرف نمی‌خواهم سردی آنها را به همه حامیان جریان اصلاحات نسبت دهم، اما واقعیت این است که آن گرما و پشتیبانی که در انتخابات 29 اردیبهشت نسبت به اصلاح طلبان وجود داشت مقدار زیادی کاهش پیدا کرده است. موضع‌گیری‌های اصلاح‌طلبان چه در مجلس چه بیرون از آن، حداقل انتظارات مردم را برآورده نمی‌کند و این باعث شده است که شکافی بین مردم هوادار اصلاح طلب با این جریان سیاسی به وجود بیاید. من فکر می‌کنم که رهبری اصلاح‌طلبان به بازبینی به عملکردشان نیاز جدی دارند. اگر آنها نخواهند این را بپذیرند که مقدار زیادی از اقبال عمومی را از دست دادند، از نظر رفتاری با اصولگرایان تفاوتی پیدا نمی‌کنند. اصولگرایان هم وقتی در دوم خرداد 76 با سردی مردم رو به رو شدند، در این 20 سال هیچ وقت نخواستند در آینه به خودشان نگاهی بیندازند. امروز هم اصلاح طلبان هم همین رفتار را از خود نشان می‌دهند.

به اعتقاد زیباکلام، اصلاح‌طلبان باید کاستی‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را برای مردم توضیح دهند و بگویند چه کار می‌توانستند انجام دهند که نکرده اند و بگویند چه چیزهایی دست آنها نیست. اما آنها هم مثل آقای روحانی رویشان را به سمت دیگری گرفته‌اند و نمی‌خواهند نارضایتی‌ها را ببینند. آنها می‌توانستند بعد از اعتراضات اخیر درباره موضع گیری خود به مردم توضیح دهند. فارغ از درستی یا نادرستی این موضع گیری، آنها اصلا توجهی به اعتراضات مردم نشان ندادند و درست رفتاری کردند که اصولگرایان از خود نشان می‌دهند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.