دوشنبه نهم بهمن، سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر با اعطای جوایز به برگزیدگانش به کار خود پایان داد. این در حالی است که از همان نخستین جرقه‌های برگزاری جشنواره یاد شده، روشن شد که این جشنواره تئاتر با دهه فجر انقلاب اسلامی و تفکر و ارزش‌های آن نسبتی ندارد.

اولین جرقه با اعلام نام فرهاد مهندس‌پور به عنوان دبیر سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر زده شد و روشن گردید رویکرد جشنواره امسال نمی‌تواند نسبت چندانی با گفتمان انقلاب اسلامی و فجر آن (که اسم جشنواره به آن مزین است) داشته باشد، چرا که فرهاد مهندس‌پور به جز کارنامه مورد سؤالش، از شیفتگان «آربی آوانسیان» کارگردان بدنام تئاتر شاهنشاهی به شمار آمده که در سال 1394 یکی از دست‌اندرکاران انتشار کتاب تئاتر و سینمای آربی آوانسیان محسوب گردید و حتی یکی از مقدمه‌های کتاب به قلم ایشان نوشته شد!

یادآوری این نکته ضروری است که «آربی آوانسیان» از گردانندگان تئاتر مبتذل جنسی و پوچ‌گرای دوران شاه جهت تخدیر و انحراف نسل جوان بود که در این مسیر حتی در دفاع از یک نمایش مستهجن جنسی به نام «خوک، بچه، آتش» در جشن هنر شیراز به برخورد فیزیکی با خبرنگاری دست زد که نسبت به نمایش یاد شده انتقاد داشت. برخورد ناهنجار فوق باعث شد حتی متولیان جشن هنر یاد شده نسبت به حرکات سادیستیک و دیوانه‌وار «آوانسیان» ابراز انزجار کنند! «آربی آوانسیان» به جز روی صحنه بردن تئاتر‌های پرده‌درانه‌ای مانند «هدا گابلر» در انجمن ایران و آمریکا، یک فیلم نیز در دوران شاه با محتوای غیراخلاقی ساخت.

 

حال با حضور دبیری با گرایش به چنین فردی برای بالاترین مسئولیت جشنواره تئاتر فجر است که شاهد هیئتی غیرکارشناس و طویل به عنوان هیئت انتخاب بودیم که برخی حتی بدون دیدن همه نمایش‌ها دست به انتخاب زدند! هیئت انتخابی که بعضا در طول یک‌ سال گذارشان حتی به سالن‌های تئاتر نیفتاده بود!

با وجود چنین دبیری، شاهد طراحی پوستری بودیم که با محوریت شکلک‌ها یا ایموجی‌های معروف اینترنتی بیشتر مناسب یک جشن کودکانه یا کاریکاتوری بود و صدای بسیاری از اهالی تئاتر را درآورد! شاهد حضور چهره‌های بی‌ربط و ناآشنا در هیئت داورانی بودیم که در آخرین لحظات معرفی شد و فرصت ارزیابی برای کارشناسان و منتقدان باقی نگذاشت و در حالی که تقریبا کمتر نشانی از نمایش‌هایی در رابطه با انقلاب اسلامی و ارزش‌های انقلابی و اسلامی در این جشنواره رویت شد، به جای آن شاهد تئاترهای مبتذلی مانند «تنهایی پرهیاهو»، «روز عقیم» و... بودیم!

البته چنین عملکردی با توجه به کارنامه سؤال‌برانگیز فردی با گرایشات غیر‌انقلابی و متمایل به امثال «آربی آوانسیان» به عنوان دبیر، چندان غریب و دور از ذهن نبود اما تنها این نگرانی برای جامعه فرهنگی انقلاب اسلامی باقی می‌ماند که این جشنواره نیز به سرنوشت جشن هنر دچار نگردد!

قابل ذکر است که جشن هنر که توسط دفتر فرح پهلوی و اعوان و انصارش به عنوان پیوند‌دهنده هنر پنج قاره طی سال‌های 1346 تا 1356 در شیراز برگزار شد، به چنان روزی افتاد که به دلیل برگزاری نمایش‌های مستهجن در ملأعام و در کوچه و خیابان مورد نفرت و خشم مردم قرار گرفت و حتی «آنتونی پارسونز» سفیر وقت انگلیس در ایران و «ویلیام شوکراس» یکی از معروف‌ترین روزنامه‌نگاران انگلیسی اعتراف کردند که اجرای چنان نمایش‌هایی در بریتانیا موجب ضرب و شتم کلیه عوامل آن از سوی مردم می‌شد!

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.