پسران نوجوان طعمه‌هایش بودند. در مقابل مدرسه‌های پسرانه می‌ایستاد و نقشه‌هایش را اجرا می‌کرد.

حمید با سوار کردن دانش‌آموزان بین ١٠ تا ١٥ساله آنها را در کنار یک رودخانه مورد آزار و اذیت قرار می‌داد. این پسر جوان پس از گذشت یک‌سال و زمانیکه تعداد شاکیانش به پنج نفر رسید، از سوی ماموران پلیس آگاهی پایتخت دستگیر شد. او صبح دیروز در مقابل بازپرس دادسرای جنایی تهران، یک‌سال آزار پسر‌های کوچک را تشریح کرد.

نخستین شاکی

زمستان ‌سال گذشته بود که نخستین شاکی به اداره پلیس رفت. آنها پدر و مادر، پسربچه ١١ساله‌ای بودند که در مقابل پلیس، راز آزارواذیت پسرشان را فاش کردند.

پدر این بچه در شکایت خود به ماموران گفت: «دو، سه روز پیش بود که پسرم وقتی از مدرسه برگشت حال خوبی نداشت. افسرده بود و با ما صحبت نمی‌کرد. من و مادرش خیلی سعی کردیم که متوجه شویم چه اتفاقی برایش افتاده است، اما کیان حرفی نمی‌زد. او روز‌به‌روز بدتر شد. شب‌ها گریه می‌کرد و روزها دلش نمی‌خواست به مدرسه برود. من و مادرش آن‌قدر پیگیر شدیم که درنهایت کیان گفت پسر جوانی او را مورد آزار و اذیت قرار داده است. پسرم گفت که در مقابل مدرسه جوانی از او برای جابه‌جایی وسایلش کمک خواسته. پسرم هم به قصد کمک سوار خودروی پراید این جوان شده و در نهایت سر از یک بیابان درآورده است. آن جوان کیان را در بیابان مورد آزار و اذیت قرار داده و سپس او را در خیابانی نزدیک مدرسه‌اش رها کرده است. ما هم بلافاصله پس از شنیدن این موضوع تصمیم به شکایت گرفتیم.»

افزایش قربانیان

با اعلام این شکایت موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و تلاش برای شناسایی و دستگیری متهم آغاز شد. با توجه به حساسیت موضوع تیمی ویژه از کارآگاهان پلیس پایتخت، مامور رسیدگی به این پرونده شدند. درحالی‌که پسر جوان هیچ ردی از خودش به جا نگذاشته بود و ماموران تحقیقات خود را برای دستگیری او ادامه می‌دادند، دومین شاکی هم به پلیس مراجعه کرد و شکایت مشابهی را مطرح کرد. اظهارات دومین شاکی هم نشان می‌داد که جوانی پراید سوار، پسر ١٢ساله‌ای را مقابل مدرسه‌اش ربوده و در بیابان مورد آزار و اذیت قرار داده است.

تحقیقات در این رابطه همچنان ادامه داشت که تعداد شاکی‌ها در این پرونده افزایش یافت. تحقیقات از شاکیان نشان می‌داد که این جوان گاهی با موتور و گاهی هم با پراید مقابل مدرسه پسرانه ایستاده و به بهانه کمک، پسربچه‌هایی بین ١٠ تا ١٥‌سال را با خود به بیابان‌ها کشانده و آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده است. با افزایش تعداد شاکیان این پرونده، تجسس‌های ویژه‌ای در این زمینه صورت گرفت و درنهایت پس از گذشت یک‌سال درحالی‌ که تعداد شاکی‌ها به  پنج نفر رسیده بود، این پسر ٣٠ ساله از طریق دوربین مداربسته و شناسایی خودرواش، دستگیر شد.

اعترافات هولناک

صبح دیروز این پسر در مقابل سهرابی، بازپرس شعبه نهم قرار گرفت و به جرم خود اعتراف کرد. او در این‌باره به قاضی جنایی گفت: «من شیشه می‌کشیدم و اعتیاد شدیدی داشتم. هر بار مواد مصرف می‌کردم دچار توهم می‌شدم. حالم دست خودم نبود. برای همین این کار را انجام می‌دادم. یک سالی بود که پسران کوچک را فریب می‌دادم. گاهی با موتور و گاهی هم با خودروی پرایدم در مقابل مدارس پسرانه می‌ایستادم. پس از شناسایی طعمه، از آنها می‌خواستم برای کمک و جا‌به‌جایی یک وسیله سنگین همراه من بیایند. وقتی آن وسیله را در خودرو یا موتور جاسازی می‌کردیم از آنها می‌خواستم سوار شوند تا به خانه‌شان برسانم. در راه تغییر مسیر می‌دادم و به بیابان‌های حاشیه تهران، جایی که رودخانه‌ای وجود داشت می‌رفتم. در آن‌جا هم آن پسربچه را مورد آزار و اذیت قرار می‌دادم و بعد او را نزدیکی مدرسه‌شان پیاده می‌کردم، اما باور کنید من اعتیاد داشتم و حالم دست خودم نبود. در این مدت هم فقط همین پنج پسربچه را آزار دادم و شاکی دیگری ندارم.» با اعترافات این پسر جوان، بازپرس دستور تحقیقات بیشتر درباره شناسایی شاکیان احتمالی دیگر این پرونده را صادر کرد و متهم نیز روانه بازداشتگاه شد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.