بازتولید یکجانبه گرائی!
یعنی ورود شورای امنیت سازمان ملل به موضوع اغتشاشات اخیر در ایران یک خطای کاملا سیاسی بین المللی از منظر حقوقی بوده و اینگونه تحرکات سازمان ملل و شورای امنیت، این ارگان جهانی را از وظایف اصلی خود دور می کند.
باید توجه داشت که سازمانهای بینالمللی به خصوص سازمان ملل یکی از کارکردهایش از بین بردن اثرات جنگ جهانی دوم و رواج چندجانبه گرایی بود؛ روندی که بتواند زیانهای یکجانبهگرایی و تلاش کشورها برای سلطه بر دیگر کشورها را از بین ببرد. متاسفانه در دوران اخیر و به خصوص بعد از آغاز ریاستجمهوری دونالد ترامپ به نظر میرسد که با درنظر گرفتن سیاستهای آمریکا و سلطه یکجانبهگرایی بر کشورهای دیگر دومرتبه چندجانبهگرایی به محاق رفته و سلطه جوئی و یکجانبه گرائی در حال بازتولید است. همچنین ورود شورای امنیت سازمان ملل به موضوع اغتشاشات اخیر در ایران یک خطای راهبردی از منظر استقلال و حق حاکمیت کشورها و استفاده ابزاری از این سازمانها برای امتیاز گیری و یا تاثیر بر اراده کشورها میباشد. زیرا اینگونه نشستها و ورود به مسائل داخلی کشورها توسط سازمان های بین المللی که مداخله در مسائل بین دولتها و شهروندانش تلقی میشود، این ارگانها جهانی را از توجه به صلح و امنیت جهانی دور میکند.
در شرایطی که سازمان ملل باید صلح و ثبات بین المللی را پیگیری کند، ورود به مسائل داخلی کشورها و برگزاری نشست آن هم با اهرم فشار آمریکا، سنگ بنای نامناسبی را پایهگذاری کرده و باعث ایجاد رویه نادرستی از دخالت هر کشور در کشورهای دیگر در این سازمان جهانی میگردد. یعنی اگر قرار باشد هر کشوری با روشهای قلدر مآبانه و بنا به لابیگری و یا به واسطه کمکهای خود به سازمان ملل هر مسئلهای را به شورای امنیت بکشاند، این حق برای سایر کشورها ایجاد میشود و آنها نیز هر کجا احساس کنند ایالات متحده در امور داخلی کشورشان دخالت دارد، این موضوع را به شورای امنیت میکشانند لذا مناسب و سازنده نیست که سازمان ملل در مسائل داخلی و وظایف ارگانهای داخلی کشورها ورود یابد و دخالت کند و وظیفه اصلی سازمان ملل و سایر نهادهایش و مخصوصا شورای امنیت، توجه به حفظ ثبات، استقرار امنیت بینالمللی و حفظ و تداوم صلح است و نه دخالت در امور داخلی کشورها. اگرچه باید درنظر داشت که این اقدام ترامپ با هدف تداوم ایرانهراسی و انزوای جمهوری اسلامی انجام گرفت. ولی همانطور که اشاره شد این مسئله که سازمان ملل و یکی از مهمترین نهادهای آن یعنی شورای امنیت بخواهد خود را به دلیل قدرت مالی آمریکا ملعبه دست آن کشور قرار دهد به مثابه مرگ آن سازمان خواهد بود. اما خوشبختانه به دلیل وزن نه چندان زیاد آمریکا در صحنه بینالمللی و وجود قدرتهایی همچون اروپا، روسیه و آسیا این امکان برای واشنگتن با هدف ترکتازی وجود ندارد و این مسئله که جلسه جمعه شب شورای امنیت به نتیجه نرسید به این دلیل است که سایر قدرتهای بینالمللی با این روش آمریکا موافق نیستند. از سوی دیگر به نظر میرسد که تحولات اخیر صحنهی مناسبی برای کار ایران با اینگونه قدرتها رقم زده است.
این خیلی ساده لوحانه است که فرض کنیم نگرانی آمریکا از نقض حقوق بشر در ایران سبب و انگیزه درخواست برگزاری این نشست شده است. در حالیکه تظاهرات مردم ایران برای بیان مطالباتشان تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی نبوده است. و بر عکس با توجه به سابقه بد آمریکا در دشمنی با ایران، تحولات منطقه ائی و دوران پسا داعش و باخت همپیمانان آمریکا در منطقه در درجه اول باید نگران سوء استفاده از این اعتراضات توسط دیگران بود. جامعه ایرانی در داخل و خارج کشور منتظر تغییرات اساسی و زیر بنائی در جامعه و سیاست و حکومت در کشور و توسط ایرانیان است و نه نسخه پیچی از خارج.
اینکه روسیه به دنبال منصرف کردن آمریکا و در قدم بعدی در صدد برگزاری جلسه غیر علنی شورای امنیت بود اما این خواسته مورد مخالفت آمریکا قرار گرفت که نشان از نیات نیکی هیلی دارد. زیرا با برگزاری جلسه پشت درهای بسته ترفند رسانه ائی و ایجاد جو علیه ایران تا حد زیادی کارایی خودش رو از دست میداد! پس خانم هیلی میدانست با توجه به رایزنیهای قبلی سفرای کشورها در سازمان ملل و مخصوصا" سفرای کشورهای اروپائی و روسیه و چین، در شورای امنیت کاری از پیش نبرده و احتمالا هدف اصلی او تشدید فضای روانی علیه ایران در جهان است تا بتواند امتیاز بیشتری از ایران بگیرد.
پس اقدامات اخیر ایالات متحده آمریکا علیه ایران، مصداق بارز دخالت در امور داخلی یک کشور است که باید از مجاری دیپلماتیک این قضیه دنبال شود. ولی با سلسله اقداماتی که ترامپ بعد از روی کار آمدن علیه ایران و مشخصا" برجام انجام داد و به نتیجه نرسید، دور از ذهن نبود و نیست که آمریکا روش جدیدی را در اقداماتش علیه ایران دنبال کند تا بتواند با فشار زیاد سیاسی، امتیازات بیشتری کسب کند. طرح مباحث حقوق بشری، موشکی و اخیرا بحث تظاهرات داخلی، همه نشان از آن دارد که آمریکا به دنبال فشار بر ایران و امتیازگیری است. این مسئله از چشم کشورهای دیگر و مخصوصا اروپا خیلی پوشیده نیست و لذا برای اینگونه اقدامات ترامپ وجاهتی قائل نیستند. عدم همراهی آنها نیز ناشی از آن است که میبینند ترامپ در حال استفاده ابزاری از آنها و سازمان ملل است.
اگرچه هدف اصلی نیکی هیلی بیشتر نمایش رسانه ائی بود تا سوخت روانی برای حمایت تظاهرات کنندگان ایرانی فراهم کند، اما شکست دیپلماتیک امریکا در صحنه بینالمللی بیانگر این واقعیت است که با وجود تلاش تیم کاخ سفید برای منفعل و منزوی کردن ایران که به تضعیف نهادهای بینالمللی از جمله سازمان ملل منجر میگردد، اما هنوز کشورهایی وجود دارند که به اصل عدم مداخله معتقدند و با تولید امید در صدد نقش آفرینی نهادهایی چون سازمانملل هستند. اما باید توجه داشت که این باخت ترامپ احتمالا" به تند شدن اقدامات آتی وی و مخصوصا" در قبال برجام منجر گردد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر