«اگر مبتلا به بیماری «آسم» باشی کمتر بهانه‌ای می‌توانی بیابی تا در یکی از آلوده‌ترین روزهای پایتخت، هنگامی که دولت اقدام به تعطیلی مدارس تهران کرده است، راهی خیابان‌ها‌ی دودی شوی. گپ‌وگفت با عبدالله رمضان‌زاده یکی از آن بهانه‌ها‌ی ناب بود. سخنگوی دولت اصلاحات با آن که دیگر در منصبی اجرایی مشغول به کار نیست اما هنوز وظیفه خود را اطلاع‌رسانی به مردم سرزمینش می‌داند و علیرغم برخوردار نبودن از تریبونی رسمی همچون سایر چهره‌ها‌ی سرشناس اصلاح‌طلب، برای آگاهی بخشیدن به مردم شبکه‌ها‌ی اجتماعی چون توییتر و اینستاگرام را برگزیده است که گاه دیتاهایش پرده از حقیقتی برمی‌دارد و جنجال می‌آفریند. همچون ماجرای کنار گذاشتن شهیندخت مولاوردی از معاونت زنان در دولت دوازدهم که برای نخستین بار از زبان رمضان‌زاده شنیده شد.

بهانه دیدار با سخنگوی دولت اصلاحات موج انتقاداتی است که علیه حسن روحانی و دولتش در هفته‌ها‌ی اخیر شکل گرفته که سرآغازش انتشار متن لایحه بودجه ۹۷ و وجود لوایحی چون افزایش سه برابری عوارض خروج از کشور و گرانی بنزین بود و با ایجاد کمپین پشیمانی از رای به روحانی توسط گروه‌ها‌ی مخالف دولت و پیوستن برخی چهره‌ها‌ی هنری و ورزشی به آن استمرار یافت. عبدالله رمضان‌زاده بر این باور است که روحانی باید در این مقطع حساس وارد میدان شود و با مردم پیرامون مشکلات دولتش حرف بزند. او باور دارد که علیرغم وجود کاستی‌ها‌یی در دولت دوازدهم، همچنان حسن روحانی بهترین گزینه برای ریاست‌جمهوری ایران است و بدیلی هم ندارد.

متن زیر گزیده گفت‌وگوی «آفتاب یزد» با دکتر عبدالله رمضان‌زاده، استاندار اسبق کردستان و سخنگوی دولت اصلاحات است.

- ما اصلاح‌طلبان مسیری برای حرکت انتخاب کرده‌ایم که آن مسیر، حرکت قانونی، تدریجی، مدنی و به دور از خشونت است.

- به‌ نظر من آقای روحانی در آن مسیر حرکت می‌کند و عبور از روحانی معنایی ندارد. اما خب انتقاداتی به شیوه رفتاری دولت آقای روحانی وارد است که آقای روحانی باید به این انتقادات پاسخ دهد.

- مهم‌ترین نقدی که من به دولت روحانی می‌کنم این است که راجع به مشکلات کشور توضیح نمی‌دهد.

- آقای روحانی در گزارش ۱۰۰ روزه‌اش همه چیز را خوب ارائه می‌دهد؛ در حالی که گاهی گفته‌هایش با واقعیات جامعه سازگاری ندارد.

- شما هنگامی که یک رئیس‌جمهوری را انتخاب می‌کنی، او را برای یک دوره چهار ساله انتخاب می‌کنی و در این دوره ممکن است برخی از اموری که آن دولت انجام می‌دهد باب میل شما نباشد. این به معنای عبور از رئیس‌جمهور نیست.

- مطالبات و انتقادات باید برقرار باشد. نباید به خودسانسوری پرداخت اما در این میان دفاع از روحانی همچنان معنادار است.

- من هنوز به آقای روحانی در مسیری که پیش‌ می‌رود، نمره قبولی می‌دهم علی‌رغم همه انتقاداتی که به خصوص خود من به شکل شخصی به وضعیت وزارت کشور و انتصابات انجام گرفته در استان‌ها دارم اما معتقدم آقای روحانی از بسیاری جهات ارجح است نسبت به همه کسانی که ممکن است رقیب روحانی محسوب شوند.

- من از رایی که به آقای روحانی دادم، دفاع می‌کنم و فکر می‌کنم در شرایطی که رای دادم هیچ گزینه دیگری نداشتم و امروز هم اگر انتخابات برگزار شود باز با همین شرایطی که مشاهده کرده‌ایم و با همین مشکلاتی که دولت با آن مواجه است، به آقای روحانی رای می‌دهم.

- باید با مردم به طور مرتب حرف زد و واقعیت‌ها را به آنها گفت.

- واقعیت این است آن چه در اختیار آقای روحانی قرار گرفته، بسیار وخیم‌تر از آن چیزی است که ما تصور می‌کنیم. فشارهایی روی بودجه کشور وجود دارد. این واقعیات باعث می‌شود تا به روحانی کمک کنیم از این فشار خارج شود. نمی‌شود روحانی را تنها گذاشت در مقابل مشکلاتی که وجود دارد. این به معنای توجیه گری نیست. به معنای ترجیح یک سری شرایط بر شرایط دیگر است.

- شما تصور کنید که الان آقای روحانی نباشد و در شرایط انتخاباتی هم قرار داشته باشیم. چه کسی امروز می‌خواهد جای آقای روحانی بنشیند که حمایت همه جناح‌ها را داشته باشد و بتواند کار را پیش ببرد؟ ما هنوز فکر می‌کنیم آقای روحانی مناسب‌ترین گزینه است؛ علیرغم همه انتقاداتی که گفتم به آقای روحانی داریم، هم در زمینه انتصاباتش و هم در زمینه برنامه‌های توسعه‌ای ولی آقای روحانی هنوز ترجیح دارد به سایر کسانی که مطرح هستند.

- یک سری از دوستان اصلاح‌طلب ما که در فضای مجازی به فعالیت می‌پردازند، بدون عهده‌دار بودن مسئولیت خاصی، یعنی تنها به بیان نظرات شخصی‌شان می‌پردازند، برخی انتقادات‌شان با واقعیات منطبق نیست و شرایط دولت را متوجه نیستند.

- رفتار آقای روحانی در ایام انتخابات غیر طبیعی بود. از او انتظار نمی‌رفت که در ایام انتخابات دست به آن رفتارهای غیر طبیعی بزند و انتظارات را بالا ببرد. نباید چنین کاری را می‌کرد. آقای روحانی با واقعیات کشور آشنا بود و می‌دانست چقدر اختیار دارد و منابع مالی چقدر است و وضعیت هزینه‌ای کشور چگونه است. با علم بر این مشکلات، انتظارات را بالا برد. این نقد جدی ما به رفتار آقای روحانی در زمان انتخابات است. وگرنه آقای روحانی الان، آقای روحانی همیشگی است با شناختی که ما از او داریم. آن فردی که شما در انتخابات دیدید آن آقای روحانی نبود.

- چون شناخت‌مان از آقای روحانی از قبل از انتخابات همین بود، رفتار و رویکرد امروز او برای‌مان طبیعی جلوه می‌کند. من در همان ایام انتخابات گفتم که نباید انتظارات را بیش از حد بالا برد چون قابل تحقق نیست در شرایط کوتاه‌مدت. این آقای روحانی که الان می‌بینیم روحانی طبیعی، عادی و همیشگی است.

- روحانی طبیعی به نظر من رای می‌آورد. تحت هیچ شرایطی مردم ایران به آقای رئیسی یا آقای قالیباف رای نمی‌دادند.

- تمام بودجه‌های دولت‌های جمهوری اسلامی به غیر از بودجه‌های دولت‌های احمدی‌نژاد شفاف بوده است. یعنی بودجه‌ها به مجلس ارائه می‌شدند با مصرف درآمدی، مصرف هزینه‌ها و نوع تامین درآمدهای مشخص اما تنها در دولت احمدی‌نژاد بود که همه سازوکارهای قانونی کشور به هم خورد یکی از این سازوکارها هم بودجه کشور بود.

- احمدی‌نژاد بودجه را سر وقت به مجلس ارائه نمی‌کرد و بعد دو برگه می‌داد، سی‌دی گم می‌شد و از این قبیل اتفاقات تنها در دولت او رخ می‌داد.

- آقای روحانی یک عبارت بسیار مهم را در مجلس بیان کرد که آن را باید راهنمای عمل و راهنمای تفکر و تحلیل قرار داد و آن این بود که ممکن است دولت بعدی نتواند کشور را اداره کند. به باور من این جمله او، جمله‌ای تاریخی بود و اساسی؛ به این معنا که ما در چالش و بحران نظام بودجه‌ریزی‌مان قرار گرفته‌ایم.

- با اطلاعی که من دارم، تخصیص بودجه عمرانی در شش ماه اول سال زیر ۱۰ درصد بوده است. یعنی هیچ کار عمرانی‌ای در کشور انجام نشده برای این که دولت منابع مالی ندارد. مجموع درآمدهای نفتی کشور به حقوق کارمندان دولت و بازنشستگان شاید نرسد. به این ترتیب نظام توسعه‌ای کشور دچار اختلال شده است. نظام تحول سلامت دچار اختلال شده است. نظام یارانه‌ها دچار اختلال شده است. برای همین هم آقای روحانی بودجه‌ای را ارائه داده تا با حداکثر توان خود، درآمدها را افزایش و هزینه‌ها را تقلیل دهد.

- مشکلی که وجود دارد این است که در مقاطعی که آقای روحانی در معرض انتقاد واقع شده، وقتی است که درآمد دولت را افزایش می‌دهد و دوباره در مقاطعی که مورد نقد قرار می‌گیرد، زمانی است که هزینه‌ها را کاهش می‌دهد. یعنی از دو طرف در معرض انتقاد است. که هر دو خارج از اختیار آقای روحانی است. نظام هزینه‌ای چگونه باید کاهش یابد که کسی انتقاد نکند و درآمدها چگونه افزایش یابد که در معرض انتقاد کسی قرار نگیرد.

- دولت با فشار مضاعفی در خصوص وضعیت بودجه مواجه شده است. راهی که پیش گرفته درست است اما با مخالفت جناح رقیب و نیروهای صاحب قدرت مواجه شده است. راه‌ حل آن هم بهبود وضعیت سیاست خارجی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی است که بتواند به اقتصاد ملی کمک کند. بنابراین پرهیز از تنش سیاسی هم در سطح داخلی و هم در سطح خارجی یکی از اولویت‌های اصلی دولت برای رفع بحران‌های اقتصادی است. این شیوه‌ای است که آقای روحانی در پیش گرفته و مورد نقد واقع می‌شود که چرا به برخی انتظارات پاسخ نمی‌دهد آقای روحانی از هر کاری که به تنش بینجامد در حال جلوگیری است برای این که به وضع معیشت، اشتغال و اقتصاد کشور بپردازد.

- وقتی قیمت نان افزایش یافت، این چهره‌ها کجا بودند که اعتراض کنند؟ قیمت نان معضل عموم مردم است یا سفرهای خارجی؟ طرح تحول سلامت دچار مشکل شده است. چرا کسی در مورد آن در فضای مجازی صحبت نمی‌کند؟ این انتقادات را باید به جامعه مدنی هم داشته باشیم که جامعه مدنی در اولویت‌بندی خواسته‌ها‌یش متفاوت عمل می‌کند.

- آمار رسمی می‌گوید که حدود هفت درصد از جامعه تنها سفر خارجی می‌رود. فرض کنیم تصمیم دولت اشتباه و اصلا کاملا اشتباه باشد. این تصمیم تنها هفت درصد از جامعه را متاثر می‌سازد. منتها در این هفت درصد گروهی هستند که می‌توانند حرف بزنند و خواسته‌شان را بیان کنند. وقتی طرح تحول سلامت دچار مشکل می‌شود صد درصد جامعه دچار بحران می‌شود پس چرا هیچ‌ کس در مورد آن صحبت نمی‌کند. وقتی در آموزش و پرورش با مشکل معیشت معلمان روبه‌رو هستیم چرا کسی در مورد آن صحبت نمی‌کند؟

- فرض کنیم کل تصمیم افزایش سه برابری عوارض خروج از کشور کاملا غلط است ولی عکسی‌العملی که به آن شد، طبیعی نبود. یعنی ما منافع شخصی‌مان را قرار می‌دهیم در مقابل منافع عمومی. فردی که سلبریتی است و در مردم نفوذ دارد یا آن که دارای اشتهار است، باید به خواسته‌های عمومی هم توجه کند و نگاهش را متوجه منافع عمومی مردم کند نه منافع شخصی خود یا اقلیت کوچکی از جامعه.

- به نظر من طبیعی است که آقای روحانی بخواهد به سرنوشت روسای جمهوری سابق دچار نشود. هر کسی که وارد عرصه سیاست شود، تا وقتی که توان دارد از همه ظرفیت‌هایش استفاده می‌کند ولی مسئله را چرا شخصی می‌کنید؟ شاید آقای روحانی در حال طی کردن مسیری است که روسای جمهوری قبلی را هم به صحنه سیاسی بازگرداند. من خیلی بدبین نیستم.

- منابع مالی دولت برای انتظارات جامعه کفایت نمی‌کند. اگر کسی وعده داده است که مثلا در سال اول دولت دوم روحانی وضع مردم ایران مثل وضع مردم نیوزیلند می‌شود، یا فاقد عقل سیاسی بوده یا آن که قصد فریب کاری داشته است. ما همین که کشورمان در دولت آقای روحانی مثل ونزوئلا نشده باید خوشحال باشیم در حالی که وقتی آقای روحانی روی کار آمد، مثل ونزوئلا بودیم و نرخ تورم‌مان اکنون به ۶۰۰ درصد نرسیده به معنای آن است که اقدامی انجام شده است.

- این که در خرید گندم از کشاورزها به توزیع یارانه می‌پردازیم به معنای آن است که وضعیت کشاورزان ما بهتر از دولت قبل شده است. این که در بیمارستان‌ها بیماران را به دلیل بی‌پولی بیرون نمی‌کنند و به نگهداری از آنها می‌پردازند، یعنی تحولی شکل گرفته است.

- شرایط کشور شرایط عادی نیست منتها عده‌ای به جای این که نقدشان را متوجه موسسه‌هایی که بیشترین هزینه را می‌کنند، بنمایند فشارها را بر دولت وارد می‌کنند. از آن طرف آن موسساتی که بیشترین هزینه مصرفی را دارند، ساکت نشسته‌اند و جزو منتقدین هستند.

- آقای روحانی نیازمند فضای باز برای جذب سرمایه خارجی است. بعد یک روزنامه تیتر می‌زند که فردا به فلان جا حمله کنید و پس‌فردا آنجا را می‌زنند. یا یک روزنامه تیتر می‌زند ما از جنگ با عربستان استقبال می‌کنیم. در چنین شرایطی آیا سرمایه‌گذار سرمایه‌گذاری می‌کند؟

- آقای روحانی در انتخاب افراد همکارش دقت لازم را مطابق خواسته‌های مردم نداشته است، هم در توانایی‌هایشان و هم در جهت‌گیری‌های سیاسی‌شان.

- باید توجه کرد که از نظر عملکرد، آقای غلامی خوب عمل کرده و رفتارش رفتار مناسبی بوده است. علیرغم انتقاداتی که ممکن است در مورد او مطرح شود، ولی ببینید که چه تعداد سخنران از نیروهای اصلاح‌طلب در دانشگاه‌ها توانستند صحبت کنند؛ این نکات مثبت رو باید دید.

- یک نکته را در نظر بگیرید. آقای روحانی گفته است که در چهار سال پیش رو هدفم رفع فقر مطلق است، نگفته است که هدفم ثروتمند کردن طبقه متوسط است. اگر حرکتی در این جهت می‌کند، بسیار خوب است و باید از آن استقبال کرد.

- ما هم شایعاتی شنیده‌ایم و کسی به تکذیب آن نپرداخته است. انتظار داریم یا آقای روحانی یا آقای جهانگیری خودشان به ارائه توضیح بپردازند. ما هم سردرگم این شایعات هستیم و نمی‌دانیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است.

- به نظر من استعفا نوعی فریبکاری محسوب می‌شود. اگر آقای جهانگیری می‌تواند به دولت کمک کند، باید بماند و کمک کند اما اگر واقعا این شایعات درست باشد که جلوی کارش را می‌گیرند، طبیعی است که باید کنار بکشد. در صورتی که فکر می‌کند هنوز می‌تواند تاثیرگذار باشد که به نظر من آقای جهانگیری شخصیت تاثیرگذاری دارد، نباید استعفا بدهد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.