زلزله در هر کجای کشور که رخ دهد، بهانه‌ایست تا به سراغ میزان تاب آوری تهران در حوادث از جمله زلزله برویم  و ببینیم شهری با بیش از ۱۰ - ۱۲ میلیون جمعیت چه مقدار در حوادث و کمک به شهروندانش توانایی دارد؟! حالا برای بررسی وضعیت زلزله تهران و روند امدادرسانی در تهران پس و پیش از زلزله به گفت وگو با دکتر مازیار حسینی استاد مهندسی سازه و زلزله و معاون سابق شهرداری تهران می‌نشینیم، او که معتقد است نظام مدیریت بحران در یک سیستم رودربایستی گرفتار شده و اقتدار لازم را ندارد.

او که در گفت‌وگویی که قبل از زمین لرزه ملارد در ۲۹ آذرماه انجام شده بود، در مورد تهران  در زمان زلزله  و راه حل ایمنی آن صحبت کرده، معتقد است که ما برای پشت سر گذاشتن زلزله نیاز به آمادگی عمیق داریم و باید سازمانی قوی در مدیریت در زمان بحران داشته باشیم تا به مانند «نخ تسبیح» دستگاه‌های دخیل در امر ایمنی را کنار هم جمع کند تا حداقل اتفاق مثبتی در آمادگی و امدارسانی زلزله در تهران اتفاق افتد که در ذیل مشروح این مصاحبه را می‌خوانید:

دکتر مازیار حسینی استاد مهندسی سازه و زلزله در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه مدیریت بحران جزو مهمترین مسائل کشور است، گفت: به نظر می‌رسد این موضوع در کنار مسئله معیشت و اقتصاد، مهمترین مسئله کشور است.

وی با بیان اینکه متاسفانه هنوز با تفکر سیستماتیک و علمی در مورد مدیریت بحران صحبت نمی‌شود، گفت: در وهله اول باید تعریف درستی از مدیریت بحران داشته باشیم و آن را به دو بخش قبل از وقوع حادثه و بعد از وقوع حادثه تقسیم کنیم چرا که مسلم است که تمام تلاش باید مصروف کاهش احتمال وقوع حادثه بویژه در حوادث انسان ساز مثل حادثه پلاسکو و یا حوادث طبیعی مثل سیل باشد و اگر هم کاهش احتمال وقوع امکان پذیر نیست و خارج از توان و دانش فعلی ما می باشد همچون وقوع زلزله باید در جهت کاهش خطرپذیری یا ریسک آن پیش از وقوع اقدام کرد تا اگر لاجرم رخ داد میزان آسیب‌ها محدود و قابل پذیرش باشد.

این استاد مهندسی سازه و زلزله  با بیان اینکه ابتدا باید نسبت به شناخت مخاطرات که در هر شهر یا روستایی میتواند کمی متفاوت باشد بطور دقیق اقدام کردو پس از آن با تحلیل بین احتمال رخداد حادثه و اینکه اگر رخ بدهد چه تاثیراتی خواهد داشت، اولویتهای اقدامات را مطابق با ماتریس ریسک شکل گرفته تعیین کرد. گفت: احتمالا"  بارها این جمله را که از ۴۰ نوع حوادث طبیعی در دنیا، ۳۲ مورد آن در ایران رخ می‌دهد " را از زبان مسئولین، کارشناسان و... شنیده‌ایم.  اما جای سوال است که آیا ارزش دارد که در مورد همه این  ۳۲ نوع حادثه بحث کرده و برنامه ریزی کنیم و منابع صرف کنیم؟این در حالیست که ما باید توجه به مهمترین و اساسی ترین آنها داشته باشیم و قطعا" اگر بخواهیم همه این حوادث را برطرف کنیم نه منابع کافی داریم ونه بسیاری از آنها ارزش سرمایه گذاری را دارند و از سوی دیگر به غیر از منابع انسانی و مادی زمان نیزمحدود است و به همین دلیل باید به دنبال اولویت دارترین و مهمترین مسئله باشیم.

آگاهی ابتدایی، مردم از حوادث 

بحث آموزش را باید بطور جدی مد نظر قرار داد

وی با بیان اینکه باید به بحث پیشگیری و کاهش خطرپذیری و همچنین آمادگی در برابر حوادث توجه ویژه‌ای داشت، گفت: در بحث آمادگی باید علاوه بر فراهم کردن زمینه مناسب از جمله ساخت و سازهای ایمن، بحث آموزش را هم بطور جدی مد نظر قرار داد. همیشه این را گفته‌ام که اگر می‌خواهید ببینید که چقدر جامعه آماده پاسخگویی به حوادث است از خودمان و اطرافیان‌مان شروع کنیم. اما متاسفانه تجربه حوادث اخیر نشان می دهد که سطح آگاهی ما نسبت به قبل بهتر اما هنوز از نظر رفتاری در سطوح ابتدایی هستیم. به عنوان مثال آیا می‌دانیم که اگر در هنگام وقوع زمین لرزه در آشپزخانه باشیم آیا اول باید پناه بگیریم تا تکانها تمام شود یا ابتدا زیر گاز را خاموش کنیم و بعد پناه بگیریم؟ هر چند که این مسائل جزئی به نظر می‌رسد اما همین نکات جزئی و به نظر پیش پا افتاده باید مورد تاکید قرار گیرد تا در هنگام وقوع حادثه از رفتار درست مردم اطمینان داشته باشیم و میزان تلفات و جراحات به شدت کاهش یابد.

به گفته وی، در ژاپن که کشوری نمونه در بحث آمادگی در برابرزمین لرزه شناخته شده است بیش از صد سال است که روی ساخت وساز مقاوم، کمک به مردم جهت شیوه های ساده مقاوم کردن خانه های سنتی و چوبی که از نسلی به نسل بعدی به ارث رسیده و عمده جمعیت در چنین خانه هائی سکونت دارند و آموزش رفتار صحیح در هنگام زلزله برای تمامی اقشار جامعه کار شده است و کسی را پیدا نمی‌کنید که در این زمینه بی‌اطلاع باشد و هر سال در اول سپتامبر که سال روز زلزله بزرگ ۱۹۲۳ منطقه کانتو است که باعث فوت ۱۲۰ هزار نفر در توکیو شد یک مانور سراسری در کل کشور "تاکید میکنم همزمان در کل کشور" به ریاست و فرماندهی نخست وزیر برگزار می‌شود.

دچار خواب خرگوشی در حوادث شدیم

بین دو واژه "خطر" و "خطرپذیری" تفاوت قائل شویم

زلزله بلا نیست اما آن چیزی که بلا می‌شود ساختمان‌هایی است که ما می‌سازیم

وی با بیان اینکه باید علاوه بر بحث آمادگی به موضوع مقابله، بازسازی و بازتوانی بازماندگان حوادث نیز توجه شود، گفت: اساسی‌ترین مسئله این است که ما در کشورمان به فاز قبل از وقوع حادثه کم توجه هستیم و دچار خواب خرگوشی شده‌ایم و منتظر هستیم تا یک حادثه رخ دهد و بعد موجی ایجاد شده و وقتی همه پای کار آمدند، موضوع تمام می‌شود و خدا را شکر می‌کنیم تا اتفاق بعدی!

وی با بیان اینکه باید بین دو واژه "خطر" و "خطرپذیری" تفاوت قائل شویم که متاسفانه این روزها این دو واژه مخلوط می‌شوند، گفت: زلزله خطر است، اما ساختمان بالای سرمان اگر مقاوم نباشد خطرپذیری و ریسک را افزایش می‌دهد. مثلا شما وسط چمن استادیوم آزادی باشید و بدترین زمین لرزه‌ها نیز رخ دهد آیا اتفاقی می‌افتد؟ نه! و باید بگوئیم زلزله بلا نیست اما آن چیزی که بلا می‌شود ساختمان‌هایی است که ما می‌سازیم.

از ساخت بیمارستانهای بلند مرتبه در شهرهای لرزه خیز  باید پرهیز کرد

حسینی با بیان اینکه نگرانی من از عدم تاب آوری ساختمان‌هایی است که باید در زمان حادثه آماده سرویس دهی بوده و به کمک بیایند اما خودشان حادثه ساز می‌شوند، گفت: ساختمان‌هایی همچون مدارس، بیمارستان‌ها، ساختمان‌های ادارات گاز، آب، برق، مخابرات و ... در زمان حادثه باید سرپا باشند تا به مردم خدمت رسانی کنند اما متاسفانه در زلزله‌های اخیر دیدیم که این ساختمان‌ها حتی نسبت به بعضی ساختمان‌های شخصی ساز آسیب پذیرتر بودند و با شدتی کمتر از آنچه برایش طراحی شده اند به جای آنکه محلی برای درمان مردم باشند، از سرویس خارج شدند و این در حالیست که ما در زلزله‌های بزرگ تا مدت‌ها پس لرزه داریم و بیمارستان باید به گونه‌ای ساخته شود که نه تنها بر سر بیمارانش خراب نشود. بلکه حتی پس لرزه‌ها را نیز احساس نکند که جراحان در شرایط مناسبی بتوانند به خدمتشان برسند اما متاسفانه می‌بینیم که گاهی بیمارستان‌های ما از ساختمان‌های معمولی نیز آسیب پذیرتر هستند.

این استاد مهندسی سازه و زلزله با بیان اینکه در ساختمان‌های حیاتی همچون بیمارستان‌ها که در زمان بحران کارائی و ارزش آنها دو چندان میگردد نیز باید از چنین شیوه هایی استفاده کرد و از ساخت بیمارستانهای بلند مرتبه نیز در شهرهای لرزه خیز پرهیز کرد.

وی با بیان اینکه دانش فنی و مهندسی به جایی رسیده است که می‌توان با استفاده از قطعاتی  همچون «میراگرها» و «ایزولاتورها یا جداسازها» کاری کرد که حتی لرزه زلزله اصلی نیز در ساختمان‌ها احساس نشود گفت: همانند پل صدر که در طراحی آن از این سیستم استفاده شد در واقع اجزا استوانه ای  مشکی رنگی که روی سرستونها و زیر عرشه پل دیده می‌شوند،  در واقع همان جداسازها هستند که اجازه انتقال ارتعاش از پایه به عرشه پل را نمیدهند. این درست همان درسی است که زلزله بزرگ سال  ۱۹۹۵ کوبه ژاپن به مهندسین آموخت چرا که در آن زلزله بزرگراه دو طبقه هانشین-آواجی که در ظاهر شبیه پل صدر است دچار خرابی گسترده شد که علت آن عدم جداسازی عرشه و دوخته شدن عرشه پل در پایه هایش بود که آن پایه ها نیز تاب فشار و خمش ناشی از جابجائی عرشه پل را نداشتند و پل فرو ریخت.

در هنگام بروز حوادث باید پروتکل های اجرائی مشخص وجود داشته باشد

وی با بیان اینکه باید آمادگی‌مان عمیق باشد عنوان کرد: در زمان بروز بحران همه مسئولان وکارکنان این حوزه بطور طبیعی ابتدا به فکر خانواده خود هستند که برای این مسئله نیز باید فکر کرد. آنچه من در این خصوص در ژاپن آموختم این بود که باید افرادی که در مدیریت بحران انجام وظیفه می‌کنند در ساختمان‌های سازمانی کاملا" مقاوم و البته نزدیک به مرکز فرماندهی بحران یا همان اتاق بحران ساکن شوند تا در زمان حادثه اولا" نگران خانواده خود نباشند و ثانیا" در کوتاهترین زمان ممکن در محل کار خود حاضر شوند این ایده را در زمانی که به کشور بازگشتم و مسئولیت مدیریت بحران شهر تهران به من سپرده شد را دنبال کردم و  مرکز فرماندهی و ستاد بحران طراحی و ساخته شد بگونه‌ای که تا دو هفته به طور کامل افراد می‌توانستند بدون نیاز به انرژی و امکانات بیرونی نسبت به مدیریت بحران در آن اقدام کنند و قطعه زمینی را نیز با مساعدت شهردار وقت در نزدیکی آن تهیه شد تا پرسنلی که در این مرکز کار می‌کنند، در خانه‌های مقاوم زندگی کنند تا اگر زلزله‌ای رخ می‌دهد به جای آنکه نگران خانواده‌شان باشند به مردم خدمت کنند که البته ساخت آن به دوران مدیریت من قد نداد و حتما" عزیزانی که بعد از من مسئولیت پذیرفته اند به این مهم اهتمام لازم را داشته اند.

وی با بیان اینکه باید در هنگام بروز حوادث پروتکل های اجرائی مشخص وجود داشته و سطح بندی‌ها را رعایت کنیم، گفت: به عنوان مثال در حادثه کرمانشاه همه مردم ایران پای کار آمدند و کمک کردند و حتی به سمت کرمانشاه و مناطق زلزله زده گسیل شدند. در حالیکه این اتفاق با اینکه مبارک است اما کار کشور را لنگ می‌گذارد و ما باید کاری کنیم که حوادث در سطوح خودشان مدیریت شوند.  به عنوان مثال در حادثه کرمانشاه به نظر سطح حادثه ملی نبود و در سطح استان قابل رسیدگی بود و استاندار باید به عنوان فرمانده حادثه رهبری عملیات را بر عهده میگرفت مگر آنکه ایشان سطح حادثه را بزرگتر از حادثه استانی اعلام کند که در این صورت پذیرش یا عدم پذیرش بر عهده وزیر کشور خواهد بود. بر اساس تجربه عرض می‌کنم که نبود فرماندهی واحد و اقدامات موازی باعث سردرگمی در ساعات و روز های مهم اولیه شده و کار را سخت تر میکند. البته از قبل باید تکالیف دستگاه ها مشخص و تمرین شده باشد و هر کس بطور دقیق وظیفه خود را بداند.

حسینی با اشاره به لزوم آموزش مدیران بحران گفت: شهرداران، بخشداران، فرمانداران و استانداران در حال حاضر مسئول مدیریت بحران هستند پس  باید در انتخاب شان این نکته نیز در کنار سایر توانائی های مدیریتی لحاظ شود و حتما" باید در بدو انتصاب در زمینه مدیریت بحران آموزش های لازم را ببینند تا اگر حادثه‌ای رخ دهد بتوانند آن را مدیریت کنند. به عنوان مثال در شهرداری تهران در دوره ای علاوه بر برگزاری دوره‌های آموزشی برای شهرداران مناطق، برای شهرداران نواحی نیز دوره آموزش شبانه روزی برگزار شد و در این دوره‌ها شهردار منطقه و معاونینش با تمامی اعضا ستاد بحران منطقه اعم از رئیس اورژانس، رئیس بیمارستان، مسئولین دوایر آب و فاضلاب، برق، گاز، مخابرات، نیروی انتظامی، بسیج و ... شرکت کردند و حداقل آموزش ها و مبانی را فرا گرفتند و حتی کارها و مشکلات کاری بین دستگاهی نیز بخاطر انس و الفت ایجاد شده در طول دوره شبانه روزی حل میشد!  و قبل از وقوع حادثه همدیگر را شناخته و ارتباطات خوبی برقرار میشد.

وی با بیان اینکه یک سری از مسائل ناپیدا است و در زمان بروز حادثه خود را نشان می‌دهد که دقیقا همان مسائل سبب ایجاد آشفتگی می‌شود، گفت: متاسفانه می‌بینیم که بروز یک زمین لرزه همه مسئولان در همه سطوح درگیر مسئله می‌شوند و متاسفانه مسئولین ملی خود را جای نیروها و مسئولین محلی قرار می‌دهند. در حالیکه جای سوال است یک استاندار استان خود را بهتر می‌شناسد یا یک وزیر؟ و یا شهردار شهر خود را بهتر می‌شناسد یا وزیر که باید به این سلسله مراتب نیز توجه شود. چرا که وزرا باید تصمیمات عالی و کلان بگیرند و مدیران اجرایی نیز در میدان عملیات کار را پیش ببرند.

سازمان مدیریت بحران کشور اقتدار لازم را ندارد

وی با بیان اینکه متاسفانه شاهد هستیم که با توجه به مشکلات متعدد و آسیب پذیری کشور در این حوزه، جای افراد متخصص در ساختار مدیریت بحران هنوز کمرنگ است و اقتدار لازم در سازمان مدیریت بحران کشور دیده نمی‌شود.

وی با بیان اینکه باید شیوه و استراتژی کشور در فاز مقابله با بحران تعیین تکلیف شود، گفت: یک شیوه این است که صفر تا ۱۰۰ پاسخگویی به حوادث را به سازمانی دهیم که به آن سازمان  «دفاع غیرنظامی» اطلاق می‌گردد و در یک شیوه دیگر هر سازمانی در زمان بروز حادثه کار خود را انجام می‌دهد که به آن «سیستم گروهی یا هماهنگی بین سازمانی » می‌گویند و از آنجایی که در ایران رودربایستی زیاد است و همه باید باشند وگرنه یک جای کار می لنگد، سیستم گروهی مدیریت بحران انتخاب شده است. منتهی اشکال کار اینجاست که در زمان بحران به شدت به توان نیروهای مسلح نیاز است اما تبعیت نیروهای مسلح از نیروهای غیر مسلح خوب نیست و در نتیجه تداخلی در امر امدادرسانی ایجاد می‌شود که یا باید از قبل مدیریت بحران را به نیروهای مسلح بسپاریم یا باید از قبل هماهنگی های لازم و دستورات لازم را از سلسله مراتب مربوطه اخذ کرده باشیم.

مدیریت بحران با سلام و خسته نباشید پیش نمی‌رود

حسینی با بیان اینکه کار مدیریت بحران تنها با سلام و خسته نباشید پیش نمی‌رود، گفت: لازم است قبل از وقوع بحران در هر شهری لیستی از تمام امکانات و استعدادهای شهر مذکور احصا شود و در اختیار مسئولان مدیریت بحران قرار گیرد تا در صورت لزوم بتوان از این امکانات استفاده کرد. به عنوان مثال  در حادثه پلاسکو از معادن اطراف تهران بیل مکانیکی ۸۰۰ آورده شد  که تا کنون در تهران نیامده بود و حالا تصور کنید اگر ما اطلاعی از وجود این بیل‌ها در معادن اطراف تهران نداشتیم چگونه می‌توانستیم به کار آواربرداری پلاسکو سرعت دهیم؟ و بر همین اساس لازم است مسئولان در قالب اتوماسیون یا یک لیست از امکانات و تجهیزات و آماده به کار بودن آنها باخبر باشند.

وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه موازی کاری بین سازمان‌ها در زمان بحران زیاد است اما باید تقسیم کار شود، گفت: در دوره‌ای مانورهای دور میزی برگزار می‌شد که برخی انتقاد می‌کردند که این مانورها موفق نیست در حالیکه این مانورهای دور میزی و فرضی،  بهانه‌ای بود برای هماهنگی هر چه بیشتر و شناخت چهره به چهره مسئولین.

وی با بیان اینکه در خرداد ماه سال ۸۳ کجور در ۷۰ کیلومتری شمال تهران لرزید و شایعات بالا گرفت، گفت: همان زمان یک محققی پیش بینی کرده بود که مثلا گسل بی‌بی شهربانو در ساعت ۵ بامداد می‌لرزد که بلافاصله در جلسه‌ای با حضور شهردار وقت تهران، معاون وقت وزیر کشور و وزیر وقت علوم و ... جلسه ای برگزار شد که تا ساعت سه بامداد به طول انجامید و همان زمان فرض را بر این گذاشتیم که زلزله‌ای رخ خواهد داد اما ضرورتی به اعلام به مردم با توجه به قانع نشدن از ادله مطروحه توسط پیش بینی کننده زلزله احساس نشد. و بر همین اساس ۲۲ شهردار منطقه با اعلام آماده باش به محل کار فراخوانده شدند تا آمادگی‌شان را حفظ کنند و به مسئولین گاز و آب و برق و... نیز در قالب مانور دستوراتی داده شد که خوشبختانه زلزله‌ای رخ نداد و این تجربه خوبی بود تا ببینیم در زمانی که احتمال وقوع زلزله وجود دارد چه باید بکنیم؛ هر چند که این احتمال وقوع زلزله باید همیشگی باشد، نه مقطعی!

مدیریت بحران به قانونی صریح و بدون رودربایستی نیاز دارد

وی با بیان اینکه در بحث لایحه جدید مدیریت بحران نیز کاش از تجارب حوادث اخیر و نظرات متخصصین نیز بیشتر استفاده می‌شد، گفت: پیش نویس لایحه اولین سازمان مدیریت بحران کشور را بنده و دو تن از معاونان وزارت کشور و وزارت مسکن  تهیه کردیم که هر چند بعدا" این پیش نویس در رودربایستی سازمان‌های مختلف تا حدود زیادی ابتر شد. اتفاقی که امیدوارم در تجدید نظر آن که هم اکنون در مجلس است نیفتد. نمایندگان محترم حتما" توجه دارند که مدیریت بحران از جنس فرماندهی است و قانونی صریح و شفاف و بدون تعارف و رودربایستی نیاز دارد.

پیشگیری از حوادث امکانات و همت می‌خواهد که متاسفانه نیست

وی با اشاره به زمین لرزه تهران، آن را وضعیتی متفاوت دانست و گفت: تهران پایتخت است و تمامی وزراء و رئیس جمهور و روسای قوا در این شهر زندگی می‌کنند پس باید وقوع زمین لرزه در شهر تهران را جدی بگیریم.

حسینی با بیان اینکه اسم «بلا» را از روی حوادث باید برداشت چرا که این ما هستیم که از حوادث طبیعی بلا می سازیم، گفت: مثلا شاهدیم که سیلاب هر ساله در یک نقطه کشور جاری می‌شود! خب چرا؟ آیا نمی‌توان با اتکاء به تکنولوژی روز و نصب سیستم هشدار سریع، این حوادث را پیش بینی کرد. به نظر می‌رسد پیشگیری از حوادث امکانات و همت می‌خواهد که متاسفانه نیست.

وی با اشاره به زلزله تهران، گفت: متاسفانه آنقدر موضوع زلزله در تهران را پیچیده، سخت و ناراحت کننده، کرده‌ایم که بیشتر ترجیح می‌دهیم آن را فراموش کنیم اما یادمان باشد که زلزله دیر یا زود خواهد آمد و منتظر اقدامات ما نمی‌ماند.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه شرمنده هستم که به عنوان عضوی از جامعه مهندسین، شاهد ساخت و ساز بیمارستان‌هایی هستیم که با یک زلزله متوسط آسیب می‌بیند، گفت: باید آموزش مهندسان‌مان را به سمتی ببریم که در مقابل ساخت و سازهای‌شان احساس مسئولیت کنند. چرا که جان مردم قابل رودربایستی و جناح‌بندی نیست و باید آموزش‌هایمان به سمتی برود تا ساختمان‌های کمتری در زمان بروز حادثه تخریب شوند.

وی با بیان اینکه شما در تهران به دنبال زلزله هفت یا هشت ریشتری نباشید چرا که یک زلزله متوسط مثلا"  ۵ ریشتری که کانون آن در داخل شهر باشد، می‌تواند محک خوبی برای آمادگی و رفتارمان باشد، توضیح داد: اگر یک زلزله پنج ریشتری در تهران رخ دهد از آنجایی که هیچ کس نمی‌داند این زلزله اصلی بوده یا پیش لرزه، مسئولین آشفته می‌شوند و از سوی دیگر مردم آشفته در خیابان‌ها می‌آیند و این در حالیست که یک عده می خواهند از شهر خارج شوند، یک عده در خیابان می‌خوابند و عده‌ای هم در صف‌های پمپ بنزین یا مواد غذایی می‌ایستند و این مسئله ناامنی و آشفتگی را بیشتر می‌کند.

وی با بیان اینکه شبیه سازی زلزله چهار الی پنج ریشتری برای تهران مهمتر از زلزله ۷ ریشتری است، گفت: اگر بتوانیم یک زلزله پنج ریشتری در تهران را مدیریت کنیم،‌ شبیه سازی یک زلزله هفت ریشتری برایمان به مراتب راحت‌تر خواهد بود.

پاشنه آشیل شهرهای ما بافت فرسوده است

وی با بیان اینکه پاشنه آشیل شهرهای ما بافت فرسوده است، گفت: تکنیک بهسازی نسبی در سازمان مدیریت بحران پیگیری و ابداع شد که برای این کار حدود ۳۰ نفر از اساتید برجسته مهندسی سازه به همراه یک مشاور صاحب صلاحیت که تجربه کار مقاوم سازی را داشت پای کار آمدند و با استفاده از میز لرزان دانشگاه صنعتی شریف و آزمایشگاه فنی دانشگاه تهران نسخه‌های تجویزی برای بهسازی ساختمان‌ها در مقابل حوادث و زلزله آماده شدند.

حسینی با اشاره به ساختمان‌های نوساز در معرض خطر گفت: برای این خانه‌ها که در ظاهر نو هستند اما در باطن فرسوده می‌باشند اصطلاح «فرسوده لرزه‌ای» را می‌شود استفاده کرد، چرا که بر اساس استانداردهای موجود هر ساختمانی باید در برابر یک زلزله با شدت مشخص تاب بیاورد اما این ساختمان‌ها با اینکه نوساز هستند اما درجه تاب آوری‌شان کم است.

در کشورهای زلزله خیز از دیوارهای نازک و سبک استفاده می‌شود

وی با بیان اینکه باید متاسفانه اعلام کنم که سبک و روش ساختمان سازی در کشور نسبت به تکنولوژی روز دنیا حدود دو نسل عقب است، گفت: در همه جای دنیا حتی در ترکیه پس از زلزله "ازمیر" تحول زیادی در ساخت و سازشان ایجاد کرده اما در ایران می‌بینیم که هنوز از شیوه‌های قدیمی استفاده می‌شود که در زمان بروز حادثه میزان خطرپذیری را افزایش می‌دهد و این مسئله ریشه در تعصبات‌مان نیز دارد به گونه‌ای که برخی از مردم تصور می‌کنند دیوار هر چقدر ضخیم‌تر باشد بهتر است و این در حالیست که در کشورهای زلزله خیز از دیوارهای نازک و سبک استفاده می‌شود.

وی با بیان اینکه باید در سبک آموزش‌ دانشگاه ها  یک تحول جدی ایجاد شود، گفت: باید با کمک مجلس و دولت در یک بازه زمانی مشخص و با کمک تکنولوژی روز نسبت به ایمن سازی ساختمان‌ها با اولویت ساختمان‌های حیاتی و حساس اقدام شود. به عنوان مثال در تهران تا آنجا که من اطلاع دارم تنها دو بیمارستان در حال ساخت وجود دارد که از تجهیزات لازم در طراحی و احداث آنها استفاده شده است و در بهترین بیمارستان‌های تهران هم این سیستم‌ها وجود ندارد. در حالیکه مثلا" در ایتالیا و پس از وقوع یکی دو زلزله اخیر نسبت به ایمن سازی بیمارستان‌های قدیمی خود با جدیت اقدام کرده و ما نیز می‌توانیم با اتکاء به تجربه جهانی و با صبر و حوصله و با فازبندی نسبت به مقاوم سازی اقدام کنیم.

حرکت گسل‌ها در زمان وقوع حادثه "دومینویی" نیست

وی با بیان اینکه اگر برنامه کاهش خطرپذیری تهران اجرا می‌شد تا حالا تمام شده بود، گفت: هیچ کس نمی‌تواندبطور دقیق در خصوص تهران از میزان آمادگی صحبت کند چرا که آمادگی نسبی است و متناسب با نوع حادثه، وسعت و شدت آن فرق می‌کند.

حسینی با رد این شایعه که حرکت گسل‌ها در زمان وقوع حادثه دومینویی است، گفت: حدود ۱۰ الی ۱۵ گسل مادر فعال در کشور داریم که زلزله کرمانشاه نیز ناشی از فعالیت گسل اصلی زاگرس بود که از این گسل‌های اصلی گسل‌های کوچک منشعب می‌شوند که در صورت لرزش گسل اصلی، گسل‌های وابسته نیز شروع به تخلیه انرژی می‌کنند که منجر به ایجاد پس لرزه ها می‌شود که تا پنج الی شش ماه بعد از یک زلزله بزرگ این تخلیه انرژی ادامه دارد.

تهیه چهار سناریو برای زلزله تهران

وی در خصوص سناریو های زلزله تهران نیز با بیان اینکه چهار سناریو برای زلزله احتمالی تهران با کمک متخصصان ژاپنی‌ شبیه سازی و تهیه شده است، گفت: این شبیه سازی‌ها برای لغزش گسل مشاء، لغزش گسل شمال تهران، لغزش گسل ری و لغزش یک گسل ناشناخته در تهران است که سناریوهای مختلفی از این چهار سناریوی اصلی منشعب می‌شود. اما اینکه زلزله در شب یا روز رخ دهد و یا اینکه در چه روزی که آیا تعطیل باشد یا روز کاری سناریو متفاوت است.

حسینی با بیان اینکه تا کنون گزارشی علمی که توان لرزه زائی گسل‌های تهران را ۸ ریشتر یا بالاتر اعلام کند ندیده ایم، گفت: این تصور که با وقوع زلزله‌ای در تهران، شهر با خاک یکسان می‌شود درست نیست، چرا که اثرات تخریبی زلزله وابسته به پارامتر های متعددی همچون: نوع و کیفیت ساخت، جنس زمین زیر ساختمان، فاصله از گسل، عمق زمین لرزه ، ... است.

وی با بیان اینکه متاسفانه برخی مواقع در خصوص احتمال وقوع زمین لرزه در تهران اغراق می‌شود، گفت: برای شریان‌های حیاتی تهران اداره گاز، آب و ... چارههائی اندیشیده اند و اینگونه نیست که اول در تهران زلزله می‌شود و بعد ما در آتش انفجار علمک‌های گاز می‌سوزیم و دست آخر هم با شکسته شدن لوله‌های آب غرق می‌شویم. اما آنچه میتواند خدای نکرده رخ بدهد با وجود تفاوت با سناریوهای سینمائی، موضوعی بغرنج، با کنترل پذیری بسیار سخت و تبعات جبران ناپذیر ملی است که باید مورد توجه سران سه قوه کشور قرار گیرد و امیدوارم علاج کار را قبل از وقوع در دست بگیریم پیش از آنکه خدای ناکرده خیلی دیر شده باشد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.