برنامه‌ریزی برای محیط‌های امن شهری

 او به تغییرات جمعیت شهری در ایران نیز اشاره می‌کند و می‌گوید طی یک دوره پنجاه و پنج ساله جمعیت شهری کشور از ۴/  ۳۱ درصد در سال ۱۳۳۵ به ۵/  ۷۱ درصد در سال ۱۳۹۰ افزایش یافته است. تعداد شهرهای کشور از ۱۹۹ شهر به ۱۲۴۳ شهر تا پایان تیرماه ۱۳۹۴افزایش داشته است. (دفتر تقسیمات کشوری وزارت کشور:۱۳۹۴)تقریبا به لحاظ آسیب‌پذیری ۷۶ درصد از شهرهای ایران در پهنه های با خطر نسبی بسیار بالا، بالا و نسبتا بالای زلزله قرار دارند که وقوع ۳۱ نوع حادثه از مجموع ۴۱ نوع حادثه شناخته شده دنیا در ایران نیز اهمیت توجه به مقوله ایمنی در برابر حوادث را بیشتر نشان می دهد.  به گفته وی، با توجه به شرایط رشد و توسعه شهرنشینی در جهان و در تطبیق با مباحث آسیب‌پذیری مراکز سکونتگاهی شهری از بلایای طبیعی و انسان ساز، دو رویکرد قابل طرح است. او درباره رویکرد نخست این‌گونه توضیح می‌دهد. در رویکرد اول باید برنامه‌ریزی به سمت کاهش تمرکز جمعیت در نقاط شهری و جلوگیری از شکل‌گیری شهرهای بزرگ جهت‌گیری شود. نوذرپور با اشاره به رویکرد دوم ادامه می‌دهد: ‌برنامه‌ریزی برای ایجاد محیط‌های شهری ایمن مبتنی بر ایجاد فضاها و بناها و تاسیسات شهری مقاوم جهت‌گیری شده و شهروندان نیز آگاهی و آموزش‌های لازم را فراگیرند.

او تاکید می‌کند: در شرایط فعلی شهری همچون تهران ناگزیر گزینه دوم را برای برنامه‌ریزی ایمنی و مدیریت بحران در شهرها تجویز می‌کند؛ چراکه رشد و توسعه شهری تابع فرآیندها و عواملی است که کنترل آن نیازمند زمان طولانی است و بیشتر شهرها در بسترهای طبیعی خود شکل گرفته‌اند و ناگزیر از حوادث طبیعی تاثیر خواهند پذیرفت. در واقع یکی از جنبه‌های قابل تامل در افزایش تعداد جمعیت شهرها، رشد کالبدی نقاط شهری، احتمال بیشتر آسیب‌پذیری این نقاط از حوادث به‌دلیل تمرکز جمعیت و تراکم‌های ساختمانی و بارگذاری‌های محیطی و اقتصادی است. این شرایط مسوولیت برنامه‌ریزان و طراحان شهری برای ایجاد محیطی ایمن را بیشتر می‌سازد. 

او در عین حال به رویکردهای جدید در مدیریت بحران اشاره می‌کند و می‌گوید: این رویکردها گذر از مفاهیم آسیب‌پذیری به تاب‌آوری را تجویز و دو جنبه جدید ارائه می‌دهد، در رویکرد اول به رهبری و هماهنگی بخش‌های مختلف و مولفه‌هایی از جمله مشارکت شهروندان، گروه‌های مدنی و بسیج بخش‌ها و سطوح مختلف دولتی اعم از ملی، منطقه‌ای و محلی توجه می‌شود. او ادامه می‌دهد: همین‌طور در رویکرد دوم برنامه‌ریزی شهری و راهبردهای توسعه شهری را به‌صورت تلفیقی مدنظر قرار می‌دهد. در واقع شهرها برای ارتقای وضعیت تاب آوری در برابر حوادث باید چشم‌انداز و راهبردهای مشخص داشته باشد و استانداردها و مقررات مربوطه را طراحی یا به‌روز کنند. به گفته وی، در شهرهای تاب آور در برابر حوادث برنامه‌ریزی و مدیریت حوادث به‌گونه‌ای است که حداقل تلفات انسانی و خسارات اقتصادی بر شهر تحمیل و حفاظت و حمایت‌های لازم از استمرار معیشت، زندگی و سلامت شهروندان صورت گیرد.