تصمیم ترامپ پیامدهایی دارد که نمی توان آنها را به نفع ایالات متحده دانست؛ در حالی که پیامدهای آن به صورت تامّ به نفع اسرائیل خواهد بود. در این میان، در صورتی که سفر پوتین در یک روز به سوریه، مصر و ترکیه پس از اعلام تصمیم ترامپ انجام نمی شد، احتمالا با موفقیت مواجه نمی گشت.

اگر این سفرهای ناگهانی را به حوادث مذاکرات ژنو و تهدید معارضان سوریه توسط دی میستورا، مبنی بر جایگزین کردن سوچی به جای مذاکرات ژنو، اضافه کنیم، می توان گفت پوتین خود را با تفاهمهایی با دولت ترامپ در مورد سوریه، مسلّح نموده و مسیر سوریه را به تنهایی به دست گرفته است؛ آنچه که روسیه را شریک ایالات متحده می کند، همانطور که پوتین پس از رسیدن به ریاست، چنین رویایی را در سر می پروراند.

با توجه به روابط نزدیکی که روسیه را به تمام دولتهای منطقه پیوند می دهد، از اسرائیل گرفته تا دولتهای خلیج فارس، مصر ، ترکیه و ایران، این دولت به شکل خاص همکاری سه جانبه ای را با ایران و ترکیه در مورد سوریه ترتیب داد تا زمینه مذاکرات صلح در ژنو را فراهم کند. در مصر، پوتین با السیسی در مورد ساخت تاسیسات هسته ای به توافق رسید و در ترکیه سعی کرد مسیر را برای موافقت ترکها با نماینده داشتن کردهای سوریه در مذاکرات هموار کند.

این برخی از وجوه داستان موفقیتهای پوتین است که در سفرهای سه گانه اش محقق شده و حمیمیم، قاهره و انکارا را در بر گرفت. اما وجه دیگر این سفرها در موضع روسیه نسبت به تصمیم ترامپ در مورد قدس نمود می یابد که طی آن تلاش کرد از برگزاری نشستی در ترکیه در خصوص موضوع قدس، شروع کند. بدین شکل، شرایطی برای پوتین فراهم شد تا روسیه خود را به دیدگاه دولتهای عربی و اسلامی در خصوص موضوع فلسطین، نزدیک نشان دهد؛ در حالی که آمریکا با این تصمیم عملا پرونده صلح قدس را در هم پیچیده است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.