تهران چگونه باید با ریاض مواجه شود؟
آیا ایران برنده بازی در میدانی است که عربستان یک سوی دیگر آن قرار داشت؟ اگر چنین است چگونه می توان در حال حاضر از این برد بهره برداری کرد؟
به نظر می رسد فضای تنش آمیز کنونی ایران با عربستان به خاطر روندی است که دو کشور در سالهای اخیر پشت سر گذاشته اند. عربستان پس از تغییرات داخلی حکومت و روی کار آمدن سلمان پس از عبدالله روند جدیدی را هم در صحنه داخلی و هم در صحنه بیرونی پیش گرفت. سلمان پس از روی کار آمدن، محیط عربستان را آماده حضور پسر خود محمد به عنوان ولیعهد عربستان کرد. این روند به اعتقاد ناظران نه تنها روندی جدید در ساختار سنتی عربستان بود بلکه برای اولین بار بود که جوانی ۳۳ ساله بر سر کار آمده است که تلاش دارد زمینه ایجاد تفکرات جدیدی را در عربستان پی بریزد.
با حضور محمد بن سلمان در پس زمینه سیاسی عربستان، این کشور به جنگی نه آنطور که در ابتدا سهل الوصول بود، وارد شد. جنگی که هنوز ادامه دارد و یکی از صحنه های درگیری نیابتی عربستان و ایران مفروض می شود. اما یمن برای عربستان پس از دو و نیم سال تبدیل به باتلاق شده است. نه تنها عربستان نتوانست موفقیتی در یمن کسب کند و به اهدافش برسد، بلکه موشکهای یمنی با هدف قرار دادن پایگاههای سعودی و آخرین بار فرودگاه ریاض، عربستان را از لحاظ امنیتی دچار مشکل کرد.
عربستان همچنین با پایان داعش، سوریه و عراق را نیز برای اهداف تعیین شده خود تمام شده دید. سعودی ها در ابتدای بحران داعش در منطقه، حذف سوریه از محور مقاومت را پیش روی خود می دیدند. اما نه تنها اسد از قدرت کنار نرفت بلکه در نهایت، محور مقاومت همراه با حزب الله لبنان مواضع قدرتمندتری از گذشته پیدا کردند و از همیشه بیشتر به مرزهای رژیم صهیونیستی نزدیک شد.
عربستان در صحنه بین المللی نیز یک امتیاز دیگر را در مقابله با ایران از دست داده بود. عربستان تلاش داشت با استفاده از لابی خود در امریکا و فشار بر کشورهای حاضر در مذاکرات هسته ای، از شکل گیری برجام جلوگیری کند.
اکنون باید گفت عربستان در چند محور، خود را بازنده صحنه ای می بیند که طرف مقابل آن ایران است. فضای پساداعش فضای پیچیده و پیش بینی ناپذیری برای خاورمیانه است. هنوز مشخص نیست داعش و گروههای تکفیری تندرو چه روند و ماجرایی برایشان پیش بیاید و آیا می توانند دوباره از منطقه ای دیگر سر بر آورند؟ سوریه هنوز به ثبات مدنظر نرسیده و مذاکرات صلح در آن ادامه دارد. عراق پس از پشت سر گذاشتن بحران داعش و فروکش کردن بحران کردی، هنوز قوت نگرفته و انتخابات آینده و تقسیم قدرت را در پیش رو دارد.
در این فضای نامشخص، بحران استعفای حریری و چالش پیش آمده در لبنان و آینده نا مشخص برجام، قوت گرفتن فضای تنش ایران و عربستان، فضا را بیش از پیش پیچیده تر کرده است.
آیا این روند، فضایی مناسب برای استفاده و بهره برداری ایران از امتیازات بدست آمده در قبال عربستان است؟ ایران چه استراتژی را باید در پیش بگیرد؟ آنچه به نظر می رسد این است که ایران نباید بی گدار به آب بزند. هر نوع واکنش و تصمیم عجولانه ،بدون در نظر گرفتن جوانب کار باعث می شود هر کدام از مسائل گفته شده روند پیچیده تری را به خود ببیند.
جمهوری اسلامی ایران از فضای بحرانی خاورمیانه و روند متشنج آن سودی نمی برد. فضای ثبات و حفظ وضع موجود با برداشت گامهای مهم به سمت مصالحه و گفت و گو به نفع ایران و محور مقاومت است. ایران باید چند موضوع را فعالانه دنبال کند. مذاکرات صلح سوریه که از محورهای اصلی آن ایران است و با همکاری روسیه و ترکیه پیش می رود یکی از مسیرهای مهم پیش روی ایران است. بازگشت ثبات کامل به سوریه می تواند به روند ثبات کلیت خاورمیانه و موازنه بازیگران متعدد بین المللی و منطقه ای آن کمک کند.
موضوع دیگر و البته حیاتی که با مسائل و اولیت منطقه ای ایران در ارتباط است موضوع برجام است. ایران به هر روی باید همراه با تلاش خود برای حفظ ثبات منطقه ای، به حفظ و ادامه برجام تلاش کند. حفظ برجام و قانع کردن بازیگران بین المللی به این موضوع که ایران هیچ انحرافی از برنامه صلح آمیز خود ندارد باعث می شود همچنان در مسیر اعتماد سازی حرکت کند و متهم به اقدامات ثبات زدا نشود.
این روند هم اروپا را در کنار ایران نگه می دارد و هم باعث انزوای امریکای ترامپ و رفتارهای ساختار شکننده آن باشد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر