زمانی که تحقیقات مأموران دراین‌باره آغاز شد، پلیس دریافت فرد ضارب بعد از درگیری همچنان در محل حضور داشته و بازداشت شده‌ است.  متهم در بازجویی‌ها علت درگیری‌ با مقتول را رقابت عشقی عنوان کرد و گفت: مدتی بود با یکی از همکارانم در شرکت رابطه‌ای نزدیک پیدا کرده ‌بودم، او دختر جوانی بود که به خواستگاری او رفته‌ بودم و می‌خواستیم با هم ازدواج کنیم؛ تا اینکه روز حادثه جوانی جلوی من را گرفت و از من خواست دیگر سراغی از فرشته، دختر مورد علاقه‌ام، نگیرم و ادعا کرد ابتدا او خواستگار فرشته بوده ‌است. من دقیقا متوجه نشدم چه می‌گوید؛ اما او به سمت من حمله کرد، من هم برای اینکه از خودم دفاع کنم، چند ضربه به او زدم. بعد درگیری بین ما تمام شد و از هم جدا شدیم. موتورم در محل جا مانده بود، بعد از چند دقیقه برگشتم موتورم را بردارم.

متهم ادامه داد: وقتی برگشتم، مقتول دوباره به من حمله کرد. او قمه در دست داشت و خواست من را بزند که من هم برای دفاع از خودم، قمه‌ای را که دستش بود، گرفتم و یک ضربه زدم و بعد فرار کردم.  با پایان گفته‌های متهم و صدور کیفرخواست علیه او، پرونده برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.

متهم پای میز محاکمه رفت. او اتهام قتل عمد را رد کرد و گفت: من می‌خواستم با فرشته ازدواج کنم و خانواده‌هایمان هم در جریان بودند. من از حضور فرد دیگری در زندگی فرشته اطلاع نداشتم و اصلا نمی‌دانستم مقتول نیز به او علاقه دارد. زمانی که مقتول سدِ راه من شد و گفت پایت را از زندگی فرشته بیرون بکش، تعجب کردم. ما بچه‌محل بودیم؛ اما من هیچ‌وقت او را ندیده ‌بودم. مقتول فکر می‌کرد من باعث شده‌ام فرشته به او پاسخ منفی بدهد؛ درحالی‌که من اصلا در جریان رابطه آنها نبودم. وقتی با هم درگیر شدیم نیز به او توضیح دادم که قصدم ازدواج است و من اصلا او را نمی‌شناسم.

متهم درباره درگیری منجر به قتل، توضیح داد: من برگشتم موتورم را بردارم، حدس می‌زدم درگیری پیش بیاید؛ بااین‌حال تصمیم داشتم موتور را بردارم و برگردم که مقتول دوباره به من حمله کرد و من هم یک ضربه به او زدم. او من را زخمی هم کرد.  بعد از حادثه بود که متوجه شدم بین مقتول و فرشته رابطه‌ای بوده‌ است؛ فرشته بعد از مدتی این رابطه را قطع کرده و به او گفته دیگر نمی‌خواهد در زندگی‌اش باشد. من از هیچ‌چیز خبر نداشتم. با اینکه در یک محل زندگی می‌کردیم، من در محل کارم با فرشته آشنا شدم و عصرها بعد از کار هم او را به خانه می‌رساندم.

با پایان گفته‌های متهم و با توجه به درخواست قصاص از سوی اولیای‌ دم، متهم به قصاص و ٩٩ ضربه شلاق به‌خاطر رابطه نامشروع محکوم شد. او به این حکم اعتراض کرد و دیوان عالی کشور آن را دوباره بررسی کرد؛ اما اعتراض متهم تأیید نشد و حکم قصاص و ٩٩ ضربه شلاق عینا مورد تأیید قرار گرفت. به‌این‌ترتیب پرونده متهم برای گذراندن مراحل اجرای حکم، به دادسرای جنایی تهران ارسال شد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.