موگابه، داستان رو به پایان یک رهبر انقلابی
به گزارش ایسنا رابرت موگابه که در ۱۹۲۴ به دنیا آمده، مثل بیشتر رهبران انقلابی دنیا در سالهای اولیه زندگی دشواریهای فراوانی را پشت سر گذاشته است. هر چند پدربزرگش در محل زندگی او مردی شناختهشده و مورد اعتماد بود، اوضاع مالی خانوادهاش تا دوران جوانی او چندان مناسب نبود. او که در دورههایی مجبور بود برای تحصیل در مدرسه ابتدایی از خانوادهاش دور باشد، بعد از اینکه با کمک یک معلم ایرلندی درسش را تمام کرد، توانست وارد مدرسه آموزش معلمان شود و بعد از آن سالها به عنوان معلم کار میکرد تا بخشی از خرج خانواده خود و همچنین برادرانش را تامین کند.
بعد از اینکه چند سالی به عنوان معلم کار کرد، وارد دانشگاهی در آفریقای جنوبی شد تا ادبیات انگلیسی و مهندسی بخواند. در همین دانشگاه، تحت تاثیر گروهی از یهودیان آفریقای جنوبی با مارکسیسم آشنا و عضو کنگره ملی آفریقا شد و سپس ایدهها و جنبش جداییبخش گاندی در هند را شناخت.
در دهه ۱۹۵۰ وقتی از این شهر به آن شهر میرفت، درس میداد و درس میخواند. آثار مارکس و انگلس را همراه خودش میبرد تا بیشتر با این ایدئولوژی آشنا شود. یک لیسانس دیگر در زمینه آموزش گرفت و بعد لیسانس دیگری از دانشگاه لندن. در این دوران فعالیت سیاسی نمیکرد اما وقتی به غنا سفر کرد و اولین کشور استقلالیافته از نظام مستعمراتی را دید، به سیاست مایل شد.
در همین دورانی که موگابه در آن سرگرم تدریس و تحصیل دور از وطنش بود، در ردوزیای جنوبی، جنبشهای ضد استعماری شکل گرفته بود که یکی بعد از دیگری توسط دولت مستعمراتی غیرقانونی اعلام میشد و جنبشی تندروتر جایش را میگرفت. در ۱۹۶۰ وقتی موگابه به سرزمین خودش برگشت، قرار بود تنها برای مدت کوتاهی در رودزیای جنوبی بماند اما حزب ملی تازه تاسیس شده بود و دوستانش در ردوزیا از او خواستند که بماند. وقتی سران حزب دموکراتیک ملی بازداشت شدند، راهپیمایی ۷۰۰۰ نفری برای آزادی آنها به راه افتاد که تا روز بعد جمعیتش به ۴۰ هزار رسید. عدهای از اعضای حزب دموکراتیک ملی، از جمله موگابه در این راهپیمایی و تجمع سخنرانی کردند و آنجا بود که معلم جوان تصمیم گرفت معلمی را رها کند و وارد سیاست شود. در اکتبر ۱۹۶۰ موگابه به عنوان دبیر حزب دموکراتیک ملی انتخاب شد و شاخه جوانان این حزب را به راه انداخت.
در سال ۱۹۶۱، بریتانیا کنفرانسی در مورد آینده رودزیای جنوبی گذاشت که در آن تصمیم گرفته شد تا اداره کشور به اکثریت سیاهپوست سپرده شود اما حزب دموکراتیک ملی غیرقانونی اعلام شد تا اعضای آن ظرف چند روز در غالب تازهای به عنوان اتحاد مردم آفریقایی زیمبابوه دور هم جمع شوند و موگابه به عنوان دبیر مجمع عمومی آن انتخاب شود. این حزب هم ۹ ماه بعد غیر قانونی اعلام شد و رهبرانش برای سخنرانی علیه ملکه الیزابت دوم به زندان افتادند.
در ۱۹۶۲ وقتی یک جریان راستگرا در انتخابات پیروز شد، دولت جدید اعلام کرد استقلال از بریتانیا را پیگیری میکند اما خواستار ادامه کنترل اقلیت سپیدپوست بر کشور است. اعضای حزب دموکراتیک ملی، از کشور مهاجرت کردند و هر چند دولت در تبعید تشکیل ندادند به مقاومت علیه دولت روی کار در رودزیای جنوبی ادامه دادند. در همین روزها فرزند اول موگابه به دنیا آمد و به اصرار او، همسر و فرزندش به غنا رفتند.
موگابه در ۱۹۶۳ وقتی به کشورش برگشت، زندانی شد. تا ۱۹۷۵ که در زندان بود، یک لیسانس مدیریت، یک لیسانس اقتصاد و دو لیسانس در دو گرایش مختلف حقوق از دانشگاه لندن را به صورت مکاتبهای دریافت کرد. در همین دوران دورههایی از شکنجه را هم پشت سر گذاشت. در حالی که در زندان به دیگران درس هم میداد، پسرش را در سه سالگی از دست داد و به او اجازه شرکت در مراسم تدفین را هم ندادند.
از آغاز دهه ۷۰ تا پایان آن، چه زمانی که موگابه در زندان و چه زمانی که آزاد بود، درگیریهای چریکی بین طرفداران حزب اتحاد مردم آفریقایی زیمبابوه و دولت ادامه داشت. در ۱۹۷۹ دو حزب مخالف دولت، انتخابات این کشور را تحریم کردند اما جامعه جهانی توجهی به وضعیت آشفته در منطقه نکرد تا اینکه دولت تاچر در انگلستان پذیرفت که به زیمبابوه استقلال بدهد و دور تازهای از مذاکرات حاکمیت ردوزیای جنوبی و دولت تاچر آغاز شد. در نتیجه این مذاکرات انتقال قدرت به اکثریت سیاهپوست آغاز و تصویب شد که ردوزیای جنوبی به زیمبابوه تغییر نام بدهد. موگابه که از امضاکنندههای قرارداد لنکستر بود، احساس میکرد شکست خورده است؛ هم به این دلیل که نتوانسته بود توفق نظامی بر نیروهای ردوزیای جنوبی پیدا کند، هم به این دلیل که در توافق تاکید شده بود که ۲۰ کرسی مجلس در کشور موگابه باید به سپیدپوستان اختصاص داده شود و مالکیت خصوصی آنها باید محترم شمرده شود. در این دوران موگابه خود را مارکسیست لنینیست، متاثر از استالین و فیدل کاسترو و هوادار تشکیل حکومت تکحزبی مارکسیستی در کشور میدانست.
در ۱۹۸۰ سرانجام انتخابات مورد قبول احزاب مخالف دولت مستقر زیمبابوه برگزار شد. در جریان رقابتهای انتخاباتی، موگابه از دو سوءقصد جان سالم به در برد و وقتی حزبش ۵۷ کرسی از ۸۰ کرسی مجلس را به دست آورد، نخستوزیر زیمبابوه شد.
نخستوزیر جدید و همراهانش که گروه کوچکی از نخبگان بودند، شروع کردند به حرکت دادن جامعه به سمت سوسیالیسم، مصادره زمین و تشکیل مزارع اشتراکی. همزمان خودشان مانند سایر رهبران سوسیالست دنیا از مواهب قدرت و ثروت برخوردار شدند.
در ۱۹۸۷، مجلس زیمبابوه قانون اساسی را تغییر داد و سیستم پارلمانی را به نفع سیستم ریاستی ملغی کرد. رییسجمهور، هدایت کشور و نیروهای مسلح را به دست گرفت و «نخستوزیر» به «رییسجمهور» تغییر عنوان داد. در پی دومینوی سقوط کشورهای تابعه شوروی، موگابه هم رویای کشور تکحزبی را رها و دورهای از اصلاحات اقتصادی را آغاز کرد که نتیجهبخش نبود. در آغاز هزاره سوم، تقریبا تمام شاخصهای توسعه انسانی و اقتصادی در زیمبابوه رو به سقوط گذاشته بود. امید به زندگی نسبت به دو دهه قبل از آن کاهش پیدا کرده بود و نرخ بیکاری به ۵۰ درصد رسیده بود. رییسجمهور مشکلات اقتصادی را به گردن دولتهای خارجی و اقلیت سپیدپوست کشور انداخت.
یک کودتای نافرجام و تلاش مهمترین احزاب مخالف موگابه هم باعث نشد این رهبر انقلابی از قدرت کنارهگیری کند. در ۲۰۱۳ آخرین انتخاباتی که موگابه در آن شرکت داشت باز هم به نفع خودش تمام شد. رییسجمهور در آستانه ۹۰ سالگی امیدوار بود این آخرین دور ریاستجمهوریاش، به او کمک کند تا بقای میراثش را بعد از خودش تضمین کند و به نظر میرسد همین اتفاق هم افتاده است!
چهارشنبه گذشته، برای رییسجمهور ۹۳ ساله زیمبابوه روز سختی بود. در حالی که ارتش اعلام کرده و بارها تاکید کرد که قصد ندارد رییسجمهور را به زیر بکشد، ناظران بینالمللی میگویند بعد از کودتای ارتش، رییسجمهور این کشور در حبس خانگی است. هر چند در یکی دو مراسم عمومی دیده شده، با تعدادی از رهبران آفریقایی تلفنی حرف زده و در مراسم فارغالتحصیلی دانشجویان یک دانشگاه شرکت کرده است.
گفته میشود که موگابه از طرف ارتش کشورش تحت فشار است تا از مقام خود کنارهگیری کند اما در بیانیه ارتش که بعد از کودتا از تلویزیون اشغالشده زیمبابوه خوانده شده، تصریح شده است که هدف ارتش نه کنار گذاشتن رییسجمهور بلکه دستگیری عدهای از نزدیکان به همسر رییسجمهور و تحویل آنها به قانون است. ارتش میگوید این افراد باعث و بانی گرفتاریهای اقتصادی در زیمبابوه هستند.
روزنامه گاردین گزارش داده است که قرار است در روزهای آینده احزاب مخالف موگابه برای برکناری او از قدرت در پایتخت این کشور راهپیمایی کنند. رهبر انقلابی که ۳۷ سال است اداره کشورش را به عهده دارد، در تصاویری که این روزها از او منتشر شده آرام به نظر میرسد. در بیانیه روز جمعه کودتاچیان هنوز «فرمانده» خطاب شده است، هر چند از روز کودتا به حال، تصویری از همسرش منتشر نشده است. انتخابات بعدی در زیمبابوه، اواسط سال آینده میلادی برگزار میشود و به نظر میرسد کودتاچیان و احزاب مخالف همه منتظر هستند تا رییسجمهور در ماههای آینده به صورت قانونی و همان طور که انتخابات پیشبینی کرده است از قدرت کنار برود.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر