به گزارش خبرآنلاین، نشریه حزب الله در شماره اخیر خود به اسعفای سعد حریری اشاره کرده و آورده است؛ تحولات سیاسی این روزها در غرب آسیا به طرز سرسام‌آوری حول محور فتنه‌آفرینی حکام سعودی می‌چرخد: نخست استعفای ناگهانی و البته معنی‌دار سعد حریری، نخست وزیر لبنان در عربستان، و تکرار اتهامات واهی سعودی علیه ایران در ریاض. سپس واکنش حمایت‌گرانه‌ی مقامات صهیونیستی از جمله نخست‌وزیر و وزیر جنگ این رژیم از نخست‌وزیر لبنان که اتفاقی بی‌سابقه در تاریخ سیاسی این رژیم است. همچنین برکناری و بازداشت جمع قابل توجهی از شاهزادگان متنفذ و قدرتمند سعودی که رقیبی جدی برای سلطنت محمد بن سلمان در ریاض محسوب می‌شوند و در پایان، واکنش ائتلاف نظامی سعودی به حمله‌ی موشکی یمنی‌ها به فرودگاه ملک خالد ریاض که مانند همیشه بدون داشتن هرگونه ادله و سند محکمه‌پسند، ایران را نیز متهم به دست داشتن در آن کردند.

شکست‌های پی در پی عربستان در منطقه
واقعیت این است که پس از شکست و گسست‌ تروریست‌های اجاره‌ای عربستان سعودی در سوریه و عراق و نابودی گروه‌های تروریستی چون داعش، عربستان به دنبال ایجاد بحران جدیدی در منطقه است که با فرستادن ثامر السبهان به رقه، و دیدار و گفت‌وگو با کردهای منطقه‌ی شمال سوریه، کلید خورد. اما به نظر می‌رسد که به علت توانمندی و اقتدار ارتش سوریه و شکست طرح همه‌پرسی‌ جدایی در عراق، عربستان موفق به ایجاد بحران در داخل خاک سوریه یا عراق نشد و بنابراین بار دیگر مجبور شدند به بحران‌زایی در داخل لبنان اقدام کند.

سعودی‌ها البته نه‌تنها این روزها به شدت دچار انزوای منطقه‌ای شده‌اند، که بدان اشاره کردیم، بلکه در حلقه‌ی پیرامونی نیز دچار بحران شده‌اند. نمونه‌ی این تنش را می‌توان در روابط دوحه با ریاض دید؛ امری که باعث شکاف گسترده در "شورای همکاری خلیج فارس" شده است. در دیگر سو، "اتحادیه‌ی عرب" هم می‌شود گفت بعد از بیداری اسلامی سال ۲۰۱۱ کارکرد خود را از دست داده و شکاف‌های جدی میان سعودی و برخی کشورهای این اتحادیه رخ داده است.

زمین‌گیر شدن عربستان در جنگ یمن نیز عامل دیگری برای ناکامی مقامات این کشور است. سعودی‌ها حتی به عنوان ثروتمندترین کشور غرب آسیا که صاحب بیشترین تجهیزات نظامی خریداری‌شده از آمریکا و اروپاست، بعد از سال‌ها هنوز نتوانسته‌اند به حداقل‌های مدنظر خود در جنگ با فقیرترین کشور غرب آسیا یعنی یمن دست یابند، برای همین هم با ادعایی واهی، ایران را مسئول حمله‌ی موشکی یمن به ریاض معرفی می‌کنند.

ایران هراسی، محور اقدامات حاکمان جدید سعودی
افزون بر این، بررسی پیشینه‌ی تحولات نیز حاکی از این است که از زمانی که پروژه‌ی انتقال قدرت از نسل قدیم به نسل جدید بعد از مرگ ملک عبدالله، پادشاه قبلی سعودی شروع شده، جناح حاکم به رهبری محمد بن سلمان و اتاق عملیاتی که در پشت آن قرار دارد، در هر مرحله از اجرای این پروژه به "ایران هراسی" متوسل شده و حتی در مواردی با زیر پاگذاشتن اصول و مبانی دیپلماتیک، اهانت‌های بی‌حد و حصری را علیه ایران مرتکب شده است تا با دامن زدن به فضای تنش بتوانند از فضای حاصل از آن برای پیشبرد کودتای سفید و پروژه‌ی تصاحب قدرت استفاده کند. از همین‌روی، اگر در گذشته این محمد بن سلمان و یا سایر همراهان وی بوده‌اند که این نقش را ایفا می‌کردند، اما این بار این مأموریت بر عهده‌ی سعد حریری گذاشته شده است تا هم بتوانند در پرتو ایران هراسی، پروژه‌ی انتقال قدرت را به پیش ببرند و هم اینکه با ایجاد خلاء سیاسی در لبنان این کشور را به صحنه‌ی تسویه‌حساب‌های منطقه‌ای خود تبدیل کنند.

چراغ سبز آمریکا و رژیم صهیونیستی به عربستان
البته به جرأت می‌توان گفت که عربستان سعودی در تصمیم برای برهم زدن وضع داخلی لبنان، از آمریکا و رژیم صهیونیستی چراغ سبز دریافت کرده است و سخنان اخیر نتانیاهو که اعلام کرد روند عادی‌سازی روابط بین تل‌آویو با کشورهای عربی به‌طور بی‌سابقه‌ای افزایش یافته است، و نیز اقدام رژیم صهیونیستی در منتقل کردن تروریست‌ها به منطقه‌ی جولان و حمایت علنی از گروه تروریستی "جبهه النصره" مؤید این مسئله است.

با این حال باید گفت که اکنون با آشکار شدن نقش عربستان در برهم زدن ثبات لبنان، تردیدی نیست که بی‌اعتمادی جامعه‌ی لبنانی به سعودی‌ها بیش از پیش افزایش خواهد یافت. همچنان‌که میشل عون، رئیس‌جمهور لبنان نیز تصریح کرد مردم لبنان برای عبور از چالش کنونی به وحدت نیاز دارند و با اتحاد و همبستگی می‌توانند تهدیدهای ناشی از استعفای حریری را به فرصتی ماندگار برای این کشور و حفظ پیروزی‌های محور مقاومت تبدیل کنند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.