به نوشته شرق؛ اگر تا چند سال پیش بین پردرآمدها و کم‌درآمدها این همه اختلاف طبقاتی نبود، اما امروز وضعیت به‌کلی متفاوت‌تر شده است؛ تا جایی که ثروتمندان ثروتمند‌تر و فقرا فقیر‌تر شده‌اند. حتی خیلی‌ها دیگر رفاه گذشته را ندارند و شکاف طبقاتی بیش‌ازپیش عمیق شده است.

 

این را نه از ظاهر افراد که از خانه‌هایی که در جنوبی‌ترین نقطه تهران قرار دارد و آن را با قرض تهیه کرده و سوار بر ماشین‌های اسقاطی و فرسوده‌شان که با وام خریداری کرده‌اند و سال‌ها باید قسط آن را بدهند، به‌راحتی می‌توان مشاهده کرد. اینها فقط نمونه کوچکی از جامعه‌ای است که شرایطش به دلیل سیاست‌های نادرست دولت‌های گذشته عوض شد و امروز دستخوش تغییر و تحولات جدی شده است. اما این تمام ماجرا نیست.

 

آمارهای بانک مرکزی نشان می‌دهد ثروتمندترین گروه درآمدی در سال ٩٥، ١٢٣ میلیون تومان و کم‌درآمدترین گروه هشت میلیون تومان در یک سال هزینه کردند. به آن معنا که ثروتمندان در یک سال گذشته ١١٥ میلیون تومان بیشتر از فقرا هزینه کردند. حال سؤال این است که چه عواملی موجب شده تا شکاف طبقاتی عمیق‌تر از قبل شود و ثروتمندان بیش‌ازپیش پول‌دار شوند؟

دهک‌ها در یک سال چقدر هزینه کردند؟

 

براساس اعلام بانک مرکزی، در سال ٩٥ به طور متوسط دهک‌های اول، دوم و سوم ١٣‌ میلیون تومان هزینه کردند درحالی‌که دهک‌های هشتم، نهم و دهم ٧٨ میلیون تومان هزینه کرده‌اند. همچنین بررسی‌های بانک مرکزی نشان می‌دهد سه دهک اول جامعه به طور متوسط در بخش مواد خوراکی و آشامیدنی سه میلیون تومان هزینه کردند درحالی‌که هزینه سه دهک آخر جامعه ١٥ میلیون تومان بوده است.

 

گزارش‌های بانک مرکزی نشان می‌دهد سه دهک ابتدای جامعه به‌طور متوسط ٣٣٣ هزار تومان در بخش بهداشت و درمان هزینه کردند درحالی‌که سه دهک آخر جامعه چهار میلیون تومان هزینه کردند.

در بخش تفریح نیز سه دهک اول جامعه به‌طور متوسط ١٥٤ هزار تومان هزینه کردند اما هزینه سه دهک آخر جامعه یک میلیون تومان بوده است.

این ارقام درباره تحصیل نیز صدق می‌کند. به‌طوری‌که سه دهک اول جامعه به طور متوسط ١٣٢ هزار تومان هزینه کردند اما سه دهک آخر یک میلیون تومان در این بخش هزینه کردند.

کارشناسان چه می‌گویند؟

 

 

عمیق‌ترشدن شکاف طبقاتی دهک‌های جامعه در حالی است که کارشناسان دلایل متعددی را در واکاوی آن مطرح می‌کنند. برخی سیاست‌های توزیعی را از عوامل شکاف طبقاتی می‌دانند و برخی دیگر روند روبه‌رشد تورم در سال‌های اخیر را. از نگاه آنها، به‌دلیل اینکه با روند افزایشی نرخ تورم به همان میزان درآمد اضافه نشده، قدرت خرید خانوارها نیز کاهش یافته است. دسته دیگر اما الگوی مصرف را علتی برای عمیق‌ترشدن شکاف طبقاتی می‌دانند. از نگاه این گروه، وقتی سیاست مصرفی بر اساس واردات تعیین شود، تولید دیگر در آن جایی ندارد و بازار دلالی بیشترین نفع را می‌برد.

لطفعلی بخشی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه، می‌گوید آمار بانک مرکزی در مورد هزینه‌کرد ثروتمندان و فقرا با توجه به روند موجود غیرطبیعی نیست و نمی‌توان به آن شک کرد. اما مشکل بزرگ ما این است که تعداد بی‌کاران ما زیاد است و این نشان می‌دهد که آنها شغلی ندارند. وقتی اشتغال در کشور پایین باشد بخش وسیعی از جامعه درآمد ماهانه ندارند به عبارتی درآمدشان منفی است. درباره ثروتمندان نیز هزینه‌های ذکرشده غیرطبیعی نیست. درواقع این مشکل به میزان عددی است که درباره حقوق اعلام می‌شود که درست نیست.

دولت حداقل دستمزد را تعیین می‌کند و به دلیل فشار بر کارفرما همان عدد باقی می‌ماند. اگر هم افزایش یابد قیمت تمام‌شده بالا می‌رود و در فروش دچار مشکل می‌شوند. علاوه بر این اقتصاد کشور در رکود است.

او ادامه می‌دهد: در مورد ثروتمندان نیز نظام مالیاتی کارآمد نیست حتی این گروه در تور مالیاتی نمی‌افتند و مالیات حقه را نمی‌پردازند. این موارد همگی نشان می‌دهد که اختلاف طبقاتی در کشور بالاست. بخشی توضیح می‌دهد: در چنین شرایطی باید نظام مالیاتی کارآمد شود؛ هرچند در این زمینه قدم‌هایی برداشته شده اما تکامل نیافته است. در این میان مالیات‌برارزش‌افزوده می‌تواند کمک‌کننده باشد.

جلوگیری از فرار مالیاتی با سیستم کامپیوتری هنوز جدی گرفته نشده است. این درحالی است که اگر فرار مالیاتی شناسایی شود، مالیات دهک‌های بالا نیز افزایش می‌یابد. اما ایجاد کار مشکل پیچیده‌ای است چون اقتصاد ما ملغمه‌ای از دولت، بخش خصوصی و تعاونی‌هاست. در این میان تعاونی‌ها امکان زایندگی شغل را نخواهند داشت. بخش خصوصی هم به دلایلی همچون نبود امنیت سرمایه‌گذاری در کشور تمایلی به سرمایه‌گذاری ندارند. در نظام بانکی نیز فساد زیاد است و به سرمایه‌گذاران واقعی وام داده نمی‌شود و این وام‌ها به جاهایی می‌رود که نباید برود و تبدیل به وام‌های سوخته می‌شود. علاوه براین دخالت دولت در اقتصاد در مقیاس وسیع وجود دارد. ضمن اینکه قادر نیستیم بازارهای صادراتی خوبی داشته باشیم. بنابراین اشتغال آن‌طور که باید و شاید بالا نمی‌رود.

وحید محمودی، اقتصاددان، نیز با بیان اینکه نابرابری درآمدی در کشور ما در سطح متوسط قرار دارد، می‌گوید از ٤٠ سال گذشته تاکنون نابرابری درآمدی وجود داشته و فقط در زمان پرداخت یارانه‌ها نابرابری‌ها کاهش داشت و مجددا به حالت قبل برگشت. او توضیح داده که شکاف درآمدی از منظر اعداد و ارقام تغییری نداشته است، اما نابرابری‌های دیگری ایجاد شده که نابرابری‌های فرصت‌ها و جنسیتی از جمله آنهاست.

حمید دیهیم، اقتصاددان، نیز با بیان اینکه آمارهای بانک مرکزی به واقعیت نزدیک است، می‌گوید؛ معلوم است در کشوری مانند ایران که توزیع درآمد و ضریب جینی زیاد است، ثروتمندان بیشتر خرج می‌کنند و فقرا کمتر.

او با این توضیح که در همه کشورها چنین روندی وجود دارد، اضافه می‌کند؛ سیاست‌های اعمالی از سوی دولت‌ها موجب شده تا سفره فقرا کوچک و کوچک‌تر شود، البته روند روبه‌رشد نرخ تورم در سال‌های گذشته نیز تأثیر زیادی در شکاف طبقاتی داشته است.

دیهیم درعین‌حال به این موضوع هم اشاره می‌کند که تا زمانی که بخش خصوصی سر کار نیاید و دولتی‌ها و شبه‌دولتی‌ها کوچک نشوند، چنین مشکلاتی وجود خواهد داشت.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.