حرکت این شاخص در بالای سه میانگین متحرک مهم یعنی 120، 150 و 200 روزه نشانه خوبی است ولی به جهت اینکه در بازار جریان پولی وجود ندارد و دامنه نوسان نامتقارن است، سهم‌های بزرگ بازار قدرت نوسان خود را از دست داده‌اند. به همین دلیل ریسک نقد شوندگی آنها فوق العاده افزایش پیدا کرده و نتیجه آن صف‌های فروش در چند روز متوالی است. از طرف دیگر خریدار با دیدن صف‌های فروش سنگین هیچ رغبتی به خرید ندارد. این امر سبب شده که سرمایه‌گذاران در بازار خسته شوند و بیشتر به دنبال فروش سهام خود باشند. بنابراین هر روز که از منفی بودن بازار می‌گذرد، هیجان فروش بیشتر شده و صف‌های فروش سنگین‌تر می‌شوند. شاخص 30 شرکت بزرگ روند کوتاه‌مدت صعودی را به سمت پایین شکسته و همچنین شاخص در پایین دو میانگین متحرک 50 و 90 روزه در حال حرکت است. این موضوع فعالان بازار را بسیار محتاط کرده و آنها فعلا نظاره‌گر بازار هستند.

میانگین‌های متحرک در دوره‌های زمانی متفاوت، یک ابزار تعقیب کننده محسوب می‌شوند، چون این اندیکاتور دنباله‌رو اطلاعات است. بنابراین باید این موضوع را همیشه در ذهن داشت که به هیچ عنوان نمی‌توان از میانگین‌های متحرک برای پیش بینی آینده بازار استفاده کرد. بیشترین کاربرد میانگین‌های متحرک استفاده از آنها به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی است.

شاخص در درون ابر ایچیموکو قرار دارد و این موضوع سردرگمی سرمایه‌گذاران را نشان می‌دهد.در وضعیت کنونی فعالان بازار قدرت تصمیم‌گیری خود را از دست داده‌اند و خلاصه این وضعیت بی تصمیم حضور در میان ابر کومو است.  دو نوسان نمای سنکو A و سنکوی B  بدنه اصلی ابر ایچیموکو را می‌سازند که اطلاعات خوبی به تحلیلگران می‌دهند.  محدوده سنکوی A می‌تواند به عنوان حمایت از ریزش بیشتر شاخص جلوگیری کند ولی نمی‌تواند منطقه‌ای برای افزایش تقاضا و گردش بازار به سمت صعودی قرار گیرد. وضعیت ابر آینده بازار نشان می‌دهد که احتمال دارد در هفته‌های آتی روندی صعودی با شیب بسیار کم برای شاخص 30 شرکت بزرگ تشکیل شود.

ابر ایچیموکو مجموعه‌ای از شاخص‌های تکنیکال است که سطوح حمایت و مقاومت و همچنین حرکت و جهت گیری بازار را نشان می‌دهد. ابزار ایچیموکو این کار را با گرفتن چندین میانگین و رسم آنها روی نمودار انجام می‌دهد. همچنین از این ارقام برای محاسبه «ابری» استفاده می‌کند که سعی در پیش بینی محل حمایت یا مقاومت در آینده دارد. اگرچه این ابزار در نگاه اول پیچیده به نظر می‌رسد ، اما افرادی که با چگونگی خواندن نمودار آشنا هستند ، معمولا می‌توانند با استفاده از آن، تحلیل‌های خوبی از آینده بازار داشته باشند. ابر قسمت اصلی شاخص است. وقتی قیمت زیر ابر است روند نزولی است. وقتی قیمت بالاتر از ابر باشد، روند صعودی است و هنگامی که قیمت درون ابر است بازار در حالت بی‌تصمیمی قرار دارد.

احتمال حرکت در سناریوی افزایشی یا حرکت در سناریوی کاهشی برای شاخص 30 شرکت بزرگ  با هم برابر است ولی حرکت خنثی و نوسان در یک محدوده خاص بیش از دو سناریوی صعودی یا نزولی است.

در صورت اتفاق افتادن سناریوی افزایشی می‌توان انتظار داشت شاخص 30 شرکت  در پرده اول تا منطقه  80 هزار واحد افزایش داشته باشد. برای رسیدن به این محدوده شاخص باید از سه محدوده مقاومتی 64 هزار واحد، 72 هزار واحد و 75 هزار و 500 واحد عبور کند. همچنین میانگین‌های متحرک 50 و 90 روزه نیز می‌تواند مشکلاتی را در این مسیر به وجود آورد. با خوش‌بینی بسیار نسبت به بازار و تکمیل پرده اول از سناریوی افزایشی، می‌توانیم امیدوار باشیم شاخص تا چند ماه آینده به محدوده 90 هزار واحد برسد، البته فعلا با این حجم پولی که در بازار وجود دارد این امر در کوتاه‌مدت اتفاق نخواهد افتاد. مهم‌ترین محدوده مقاومتی در فاز دوم افزایش قیمت ها، منطقه  83 هزار و 200 واحد است.

شروع فاز سوم افزایش قیمت‌ها به قصد فتح قله قبلی یعنی محدوده 105 هزار واحد، فعلا دور از ذهن است مگر اینکه اتفاقات بسیار خاصی در بازار سرمایه رخ دهد. محدوده‌های مقاومتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا عرضه کنندگان سهام زیاد می‌شوند و ممکن است نقطه پایان روند صعودی یا افزایش قیمت‌ها باشند.

هنوز جریان پول خاصی وارد بازار سرمایه نشده و از طرفی بی‌اعتمادی عمومی به بورس اوراق بهادار، مانع بزرگی برای ورود افراد حقیقی شده است. از طرفی مقاومت‌های بسیار قدرتمندی پیش روی شاخص قرار دارند. همچنین وجود ریسک‌های نامتعارف در بازار سرمایه ایران از جمله ریسک دستورالعمل‌ها و قوانینی که با ذات بازار همخوانی ندارد، می‌تواند سرمایه‌گذاران را دچار مخاطره کند. بنابراین می‌توان گفت احتمال کاهش قیمت‌ها تقریبا با احتمال افزایش قیمت‌ها برابر است در نتیجه فعالان بازار هنگام سرمایه‌گذاری باید به جنبه کاهش قیمت‌ها نیز نیم نگاهی داشته باشند.  البته که در بازار کم حجم فعلی اصلا خریدار خاصی در بازار دیده نمی‌شود.

به هر ترتیب هدف پرده اول از سناریوی کاهش قیمت‌ها محدوده  58 هزار واحد است. در این مرحله میانگین‌های متحرک با دوره‌های زمانی مهم وجود دارند که می‌توانند نقش حمایتی بسیار خوبی بازی کنند. بنابراین تکمیل این مرحله و ریزش تا محدوده 58 هزار واحد بعید به نظر می‌رسد ولی حرکت در جهت آن محتمل است. در صورت تکمیل مرحله اول و ادامه بی‌توجهی به مکانیزم عرضه و تقاضا، احتمال کاهش تا محدوده‌های 40 هزار واحد در پرده دوم کاهش قیمت‌ها وجود دارد. در این مسیر دو محدوده حمایتی بسیار مهم 51 هزار واحد و 45 هزار و 700 واحد قرار دارند. مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضا کنندگان سهام زیاد می‌شوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی یا کاهش قیمت‌ها باشند.