بررسی تکنیکال شاخصها نشان میدهد
شاخص کل درفاز اصلاح قیمتی
درحالحاضر شاخص کل در فاز اصلاح قیمتی قرار دارد. در هر روند صعودی اصلاح قیمتها اجتنابناپذیر است. منظور از اصلاح قیمتها تشکیل روند نزولی در میانمدت و بلندمدت نیست، بلکه کاهش قیمتها است. احتمال ادامه کاهش قیمتها در هفته آینده نیز وجود دارد. فاز اصلاحی با شکست روند صعودی کوتاهمدت آغاز میشود. روند صعودی میانمدت گاه در این مرحله شکسته میشود و گاه شکسته نخواهد شد که در مورد شاخص کل بورس اوراق بهادار هر دو اتفاق رخ داده است، بنابراین برگشت به مدار صعود برای آن کمی سخت شده است و بسیاری از معاملهگران هر افزایش قیمتی را فرصت خروج از بازار تلقی میکنند. روند صعودی بلندمدت به هیچوجه در فاز اصلاحی شکسته نخواهد شد. تشکیل روند نزولی در کوتاهمدت تقریبا قطعی است و احتمال اصلاح بیشتر نیز در شاخص کل وجود دارد. حضور شاخص مورد مطالعه در محدوده یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد که برای اکثر معاملهگران و تحلیلگران حائز اهمیت است، احتمال نوسانات قیمتی در این محدوده را افزایش میدهد. درهر صورت با شکسته شدن این محدوده به سمت پایین و ادامه اصلاح قیمتها، شاخص کل بورس اوراق بهادار در هفتههای آینده میتواند تا محدوده یک میلیون و ۳۶۵ هزار واحد اصلاح داشته باشد. در صورت کاهش قیمتها دو محدوده ممکن است مانع کاهش بیشتر قیمتها شوند که به آنها حمایت میگوییم. محدوده یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد و محدوده یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد را میتوان بهعنوان اعداد مهم حمایتی شاخص مورد مطالعه در هفتههای آتی در نظر داشت. این محدودههای حمایتی هر کدام به نوبه خود، بسیار قدرتمند و امید بسیار زیادی برای متوقف شدن اصلاح قیمتها هستند. در صورت ادامه کاهش قیمتها و عبور از محدوده ۵/ ۱ میلیون واحد به سمت پایین، محدوده یک میلیون و ۴۵۰ هزار واحد از اهمیت خاصی برای معاملهگران برخوردار است. با توجه به حضور شاخص در منطقه مهم قیمتی و همچنین حضور در منطقه اشباع فروش که ناحیهای است که بعد از چند روز متوالی کاهش قیمت به آن ناحیه میرسیم، احتمال پایان فاز اصلاحی نیز وجود دارد، هر چند از لحاظ تکنیکال هنوز اصلاح شاخص کل کامل نشده است اما بسیاری از نمادها اصلاح خود را تکمیل کردهاند و در صورت ادامه کاهش قیمتها از فاز اصلاحی خارج شده و به فاز نزولی وارد میشوند که این موضوع برای معاملهگران و تحلیلگران باعث ایجاد ترس شده است. در صورتی که شاخص کل مسیر افزایشی را در پیش بگیرد، بعد از عبور از محدودههای مهم یک میلیون و ۹۰۰ هزار واحد و ۲ میلیون واحد، محدوده ۲ میلیون و ۱۲۰ هزار واحد میتواند هدف اول شاخص کل باشد. البته قبل از محدودههای مذکور مقاومت یک میلیون و ۷۵۰ هزار واحد نیز میتواند مانع افزایش بیشتر قیمتها شود. بعد از عبور از محدوده بسیار مهم ۲ میلیون و ۱۲۰ هزار واحد، این شاخص میتواند اهداف بالاتری همچون ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار واحد یا حتی بالاتر را دنبال کند. دو منطقه قیمتی از جمله ۲ میلیون و ۲۵۰ هزار واحد و ۲ میلیون و ۳۷۵ هزار واحد میتوانند از ادامه افزایش قیمتها جلوگیری کنند، به این محدودهها مقاومت میگوییم. توجه داشته باشید به دلیل اینکه شاخص کل در تاریخ خود هیچگاه در این اعداد حضور نداشته، این محدودهها از اعتبار چندانی برخوردار نیستند اما شیوههای آماری و تکنیکی برای محاسبه محدودههای مهم در این مواقع وجود دارد و اکثرا تحلیلگران جسور از آنها بهعنوان محدودههای تحلیلی استفاده میکنند. این اشخاص برای ترسیم خطوط تحلیلی خود به دنبال حداکثر یک یا دو تایید نشانه تکنیکی بدون در نظر گرفتن گذر زمان هستند، در مقابل تحلیلگران محافظهکار برای ترسیم خطوط تحلیلی حداقل دو نشانه تکنیکی یا گذر زمان را لحاظ میکنند.