موشکهای قاره پیمای روسیه در شام در حالت آماده شلیک قرار گرفتهاند
تهاجم زمینی گسترده در سوریه در روزهای آینده
این گزارش میگوید روسیه با پروازهای شناسایی که بر فراز سوریه انجام داد و سپس انتقال تجهیزات به این کشور اهدافی گستردهتر از آنچه آمریکا انتظار داشت در سر دارد. پوتین علاوه بر اینکه هدف خود را حفظ اسد اعلام کرده اما «اهداف گستردهتر» این کشور همانا بسط نفوذ خود در خاورمیانه است. سیانان مینویسد: «پوتین اکنون تجهیزات خود را در ۷ نقطه از سوریه مستقر کرده است. تجهیزات نظامی که این کشور به شکلی وسیع وارد سوریه کرده است (۲۸ فروند جنگنده پیشرفته از نوع سوخوی ۳۰، دو نوع موشک ضد هوایی SA-۱۵ و SA-۲۲ روسیه که در واقع سیستم دفاع هوایی بسیار پیشرفته هستند و ...) باعث بسط نفوذ نظامی کرملین در منطقه - از ترکیه تا عراق و اردن و اسرائیل- شده است.» تصاویر ماهوارهای در هفتههای اخیر نشان میدهد که جنگندههای سوخو و تانکهای تی۹۰، هلیکوپترهای ترابری و جنگی و خودروهای زرهی وارد پایگاههای سوری شده است. حضور نظامی تمام عیار مسکو باعث تردید در اهداف این کشور شده است. «دیلی بیست» مینویسد: «بسیاری از این تجهیزات برای نبرد با داعش وارد سوریه نشده اند. این تجهیزات برای نبرد با دشمنانی مانند آمریکا وارد این کشور شده است.» جان کری، وزیر خارجه آمریکا به سیانان میگوید: «حضور جنگندههای روسی که قابلیت نبرد هوایی دارند و به موشکهای هوا به هوا مجهز شدهاند و نیز استقرار موشکهای زمین به هوا نگرانیهای جدی ما را برانگیخته است.» اکنون گفته میشود بیش از ۲۸ هزار نیروی خارجی از ۱۰۰ کشور برای مبارزه با داعش وارد سوریه و عراق شدهاند. این دو برابر آمار سال ۲۰۱۴ است. نیویورکتایمز در گزارشی مفصل در همین رابطه مینویسد در کنار نیروهای نظامی و رزمی که برای مبارزه با داعش وارد عراق و سوریه شدهاند، بسیاری از نیروهای مردمی و خودجوش هم برای نبرد با این گروه وارد این دو کشور شدهاند. با این حال، حضور این تعداد نیرو برای مبارزه با داعش نتوانسته باعث زمینگیر شدن این گروه شود. از سوی دیگر، گزارشهای اطلاعاتی میگوید داعش در ۶ ماه اول سال ۲۰۱۵ حدود ۴/ ۹ درصد از سرزمینهای تحت کنترل خود را از دست داده است.
تغییر موازنه در شام و گسترش عملیات روسیه
جنگ در سوریه وارد روزهای حساس خود شده است. پیش از این برخی مدعی بودند که رژیم اسد نفسهای آخر را میکشد؛ اما به نظر میرسد ورود تمام قد مسکو موازنه را به نفع اسد تغییر داده است. ایندیپندنت مینویسد: «مسکو دیگر پنهان نمیکند که داعش را هدف قرار میدهد.» با این حال، سخنگوی پوتین اعلام کرد که «سایر سازمانهای تروریستی» هم هدف قرار خواهند گرفت. در همان روزهایی که سخن از حضور نظامی کرملین در دمشق مطرح بود بسیاری از تحلیلگران غربی و مقامهای ارشد سیاسی- نظامی غرب در مورد نیت پوتین ابراز تردید میکردند. آنها معتقد بودند و البته هشدارهایی هم داده بودند که حملات پوتین ممکن است شامل نیروهای اپوزیسیون تحت حمایت غرب هم قرار گیرد. در قاموس روسیه، تمام گروههایی که علیه «دولت مشروع اسد» سلاح دست گرفتهاند «تروریست» به حساب میآیند. به همین دلیل، گروههای جبهه النصره، احرار الشام، ارتش آزاد سوریه، اپوزیسیون به اصطلاح میانه رو و ... همگی گروههایی تروریستی هستند؛ در حالی که ائتلاف غرب دست به آموزش « اپوزیسیون میانهرو» زده و برخی کشورهای منطقه هم دست به تجهیز گروههایی مانند النصره و احرار الشام زده بودند. ایندیپندنت معتقد است سناریوی پوتین چنین است: حمله هوایی از سوی روسیه و حضور مبارزان حزبالله در کنار ارتش سوریه در نبرد زمینی. این نیروهای زمینی که حمایت و مشاوره فرماندهان روسی را دارند مورد پشتیبانی هوایی روسها قرار دارند. به گزارش ایندیپندنت، موقعیت اصابت موشکها و بمبهای روسی هم مهم است. برخی اهداف در استان ادلب قرار داشتند؛ استانی که بیشتر مناطق آن به اشغال نیروهای شورشی در آمده بود. تحرک احتمالی نیروهای اسد و متحدانش به سوی شمال بر این گمانه زنیها افزوده است که یک تهاجم زمینی گسترده با پشتیبانی هوایی در راه است. نکته مهم حملات روسها این است که آنها نه تنها علاوه بر داعش گروههای تروریستی دیگر را هم هدف قرار دادهاند، بلکه در عمق منطقه امنی که عاری از نیروهای داعش و ارتش سوریه هم بود ورود کردهاند. این منطقه از سوی ترکیه و آمریکا برای آموزش نیروهای ضد اسد برقرار شده بود.
جسر الشغور که در 12 مایلی مرز ترکیه است 12 بار از سوی جنگندههای روسی هدف قرار گرفت. این منطقه امن یا همان «منطقه پرواز ممنوع» یکی از ستونهای استراتژی ائتلاف غربی - عربی- ترکی در سوریه بود که از سوی نیروهای روسی نادیده گرفته شد. بر همین اساس، برخی تحلیلها معتقد است اگرچه ائتلاف عربی- ترکی از توان عرض اندام در برابر مسکو برخوردار نیست، اما میتواند واکنش ائتلاف غرب را در پی داشته باشد.
به گزارش ایندیپندنت، گروه «لواء صقور الجبل» که مورد حمایت آمریکا بود و در ادلب مستقر بودند نیز از حملات جنگندههای روسی بی نصیب نماند، اما هدف و تمرکز جنگندههای روسی بر «جیش الفتح» بود که بیش از ۳۰ بار مورد حمله هواپیماهای روسی قرار گرفت. اگرچه ائتلاف شبه نظامیان شورشی، جبهه النصره، احرار الشام و سایر گروههای افراطی مسبب عقب راندن نیروهای سوری از ادلب و پیشروی به سوی لاذقیه (محل اجتماع علوی ها) بودند، اما انتقام اسد از آستین مسکو بیرون آمد و جنگندههای روسی مواضع آنها را یکی پس از دیگری هدف قرار دادند.
جیش الفتح یکی از گروههای مورد حمایت ترکیه بود که از حمایت لجستیکی- اطلاعاتی این کشور برخوردار بود. ترکیه همچنین مدافع احرار الشام و النصره هم بود.
ایندیپندنت میافزاید: عربستانسعودی هم یکی از حامیان جیش الفتح بود. جیش الفتح در واقع اتاق عملیات نظامی چند گروه مخالف حکومت اسد است. این گروه در ۲۴ مارس ۲۰۱۵ برای هماهنگی در عملیاتهای نظامی این گروهها در شمال سوریه ایجاد شد. احرار الشام بزرگترین گروه عضو جیشالفتح است و جبهه النصره شاخه القاعده در سوریه و گروههای کوچکتری همچون جند الاقصی، لواء الحق، جیش السنه، اجناد الشام و فیلق الشام نیز در این شورا حضور دارند. این ائتلاف از زمان تشکیل خود پیروزیهای چشمگیری در استان ادلب به دست آورده است. آنها در ۲۸ مارس شهر ادلب مرکز این استان را تصرف کردند و در ۲۸ مه با تصرف شهر اریحا این استان به اولین استان سوریه تبدیل شد که بهطور کامل در اختیار اپوزیسیون قرار گرفتهاست.
مقامات ترکیهای اگرچه در ابتدا نسبت به اقدام روسها سکوت کرده بودند اما سر و صداها و اعتراضات اردوغان تاثیری بر تصمیمات پوتین نخواهد داشت. به نظر میرسد پوتین استراتژی «چراغ خاموش» را برای پیشبرد اهدافش در سوریه در پیش گرفته است. پوتین با استقرار تجهیزات نظامی کشورش در سوریه چنین وانمود میکرد که ژست نظامی گرفته و از این ژست برای به کرسی نشاندن اهدافش استفاده میکرد. چنین بود که اردوغان پیش از عزیمت پوتین به سازمان ملل به مسکو رفت تا از «عدم حمله پوتین» یا «عدم حمله به نیروهای مورد حمایت غرب» اطمینان یابد. سعودیها هم مذاکراتی را با پوتین انجام دادند تا شاید بتوانند تحولات سوریه را بدون مداخله نظامی روسیه به سرانجام برسانند. اما به نظر میرسد «ریاض هم همچون کشورهای غربی از آغاز حملات ناگهانی روسیه بهتزده شده است.»
تهدید عربستان و سناریوهای پیش روی غرب
سه سال پیش وقتی بحران سوریه اوج گرفته بود و این کشور به محل نزاع قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل شده بود، بندر بن سلطان، رئیس استخبارات عربستان به مسکو رفت. او در دیدار با پوتین تهدید کرده بود که اگر مسکو حمایت از اسد را متوقف نسازد اسلامگرایان چچنی حملات خود علیه روسیه را از سر خواهند گرفت. بندر ضمن اینکه «چماق» چچنیها را بر سر پوتین نگه داشته بود اما از «هویج» تعامل تجاری با روسیه هم بهره برد. «بندر» گفته بود اگر مسکو حمایت خود از اسد را قطع کند قراردادهای تجاری «نان و آب داری» با مسکو منعقد خواهد کرد. پوتین اما خشمگینانه واکنش نشان داد و تبعات سخت تهدید روسیه را به شاهزاده سعودی گوشزد کرد. مسکو هشدار داده بود که در شورای امنیت با تصویب قطعنامهای ضدسعودی آرامش را از آنها خواهد گرفت. اندکی بعد، بندر از سمت خود که سازمان دادن به گروههای شورشی علیه اسد بود برکنار شد. اکنون سعودیها فقط از مسکو «می خواهند» تا حملات خود را متوقف سازد. ایندیپندنت در گزارش خود میافزاید: « برخی تندروهای سعودی تهدید کردهاند که جریان ارسال سلاح برای گروههای شورشی را تشدید خواهند کرد.» گزینههای غرب در برابر مانور قدرت کرملین محدود است. شورشیان «دوست» ممکن است از سوریه به ترکیه عقب بنشینند یا به گروههای افراطی ملحق شوند. برنامه 500 میلیون دلاری پنتاگون برای تشکیل نیرویی 5 هزار نفره شکست خورد چرا که تنها 60 نیرو از دل این 5 هزار بیرون آمدند که از این 60 نیرو تنها 5 نفر وارد میدان جنگ شدند. بقیه با گذاشتن سلاح بر زمین فرار را بر قرار ترجیح دادند. یک گروه دیگر که تحت آموزش آمریکاییها بودند «یگان 30 » نام دارد که این گروه هم سلاحهای خود را تحویل النصره داد. اگرچه غرب ممکن است اعتراض کند که گروههای شورشی مورد حمله روسیه قرار گرفتهاند، اما در مورد بمباران کردن مواضع القاعده و زیرشاخه هایش شکایتی ندارند. النصره، بهعنوان یکی از زیرشاخههای القاعده، خسارتی به برنامه پنتاگون وارد آورد. اکنون ائتلاف غرب حمله روسیه به مواضع آنها را انتقامی مینگرد که هیچ جای اعتراضی به آن نیست.
تجهیزات ارسالی روسیه به سوریه در نوع خود اگر نگوییم بی نظیر، کم نظیر است. مسکو علاوه بر اعزام نیروهای دریایی ویژه به سوریه برای حمایت از تاسیسات و تجهیزات دریایی روسیه در سوریه و دریای مدیترانه، یگانهای کماندویی خود را هم به این کشور فرستاده است. همچنین دو ناو جنگی به شرق دریای مدیترانه و نزدیکی سواحل سوریه فرستاده است. به گفته وزارت دفاع روسیه، مسکو موشکهای «تپل» خود را در حالت «آماده شلیک» قرار داده است. این موشک قاره پیما،10500 کیلومتر برد دارد. این موشک نه تنها توانایی حمل چندین کلاهک هستهای را دارد بلکه دارای سیستمهای ضد راداری برای جلوگیری از ردیابی شدن است. خبرگزاری روسی اسپوتیک نیز میگوید، بیش از 50 جنگنده و هلیکوپتر روس در عملیاتهای این کشور علیه داعش حضور دارند. از جمله این هواپیماها میتوان به جنگندههای چند منظوره «سوخوـ 30 اس ام»، هواپیمای ترابری نظامی «ایل ـ 76» و سوخو ـ 34 اشاره کرد. همچنین از جمله بمبهایی که در حملات روسها مورد استفاده قرار گرفته میتوان به بمبهای تخریبی هوایی به نام «فاب ـ 500» اشاره کرد که یک مرکز فرماندهی داعش در مناطق کوهستانی سوریه را بهطور کامل منهدم کرد.
استقرار تجهیزات و ادوات نظامی بسیار پیشرفته روسی در سوریه و هممرز با اسرائیل، باعث نگرانی مقامهای تلآویو شده است. اطلاعات «موسسه امنیتی اسرائیل» میگوید: امکان ندارد این حجم از تسلیحات فوق پیشرفته برای مبارزه با داعش اختصاص داده شده باشند. مقامهای اسرائیلی میگویند موشکهای ضد هوایی SA-۱۵ و SA-۲۲ روسیه که در واقع سیستم دفاع هوایی بسیار پیشرفته هستند، بیش از هر چیز دیگری باعث نگرانی است، چرا که این نوع موشکها میتواند فعالیتهای هوایی اسرائیل در خاورمیانه را تهدید کند.
مقامهای این رژیم مدعیاند انتقال 28 فروند جنگنده پیشرفته از نوع سوخوی 30 به سوریه اقدامی ویژه است؛ چرا که این جنگندهها برای درگیریهای هوایی و حفظ برتری در منطقه هوایی به کار میرود. ظاهرا مقامهای تلآویو از دو مساله میترسند: یکی اینکه، برتری نظامی اسرائیل در منطقه کاهش یابد و در صورت لزوم این رژیم نتواند وارد درگیری نظامی در سوریه یا لبنان شود. از سوی دیگر، این تجهیزات به ارتش سوریه داده شود که در نهایت میتواند تهدیدی بر توانمندی نظامی اسرائیل بوده و باعث شود این سلاحها به دست نیروهای حزبالله برسد.
در هر حال، این دیدگاه در برخی محافل منطقه مطرح شده که ممکن است چین هم وارد میدان نبرد در سوریه شود. کارشناسان افغان میگویند: حضور داعش در افغانستان بیش از آنکه تهدیدی بر این کشور باشد تهدیدکننده منطقه آسیای میانه و چین است. کارشناسان افغان میگویند افغانستان برای داعش «اولویت اول» ندارد هرچند نیروهای این گروه در افغانستان در حال عضوگیری بوده و تهدیدی بر موجودیت طالبان تلقی میشوند، اما داعش از افغانستان بهعنوان مسیر ترانزیت برای نفوذ در آسیای میانه و از آنجا حضور در چین و روسیه استفاده میکند. در صورتی که این گروه با ورود به تاجیکستان به سوی مرز سین کیانگ و مناطق مسلمان نشین در چین برود این احتمال هست که چین هم برای جلوگیری از گسترش ویروس داعش به سوریه ورود کند، هرچند این هنوز گزینهای جدی نزد رهبران کمونیست چین نیست.
ارسال نظر