داعش مسئولیت عملیات انتحاری را در شرق عربستان پذیرفت
نفوذ در شبهجزیره
گروه جهان: خلافت خودخوانده اسلامی روز جمعه مسوولیت حمله به مسجد شیعیان در شرق عربستان را بر عهده گرفت. وزارت بهداشت این کشور اعلام کرد دست کم ۲۱ نفر کشته و بیش از ۱۲۰ نفر دیگر زخمی شدهاند. به گزارش نیویورکتایمز، این اولین بار است که داعش مسوولیت حمله به زادگاه خود، عربستان را بر عهده گرفته است. این گزارش میافزاید: داعش مسوولیت این حمله را به «واحد جدیدی» به نام «واحد استان نجد» نسبت داده است. با این حال، نیویورکتایمز مینویسد هنوز معلوم نیست این حمله توسط رهبران داعش (که بهطور مستقل و از سوی هواداران عربستانی خود) تدارک دیده شده یا صرفا پس از این انفجار به شکلی فرصتطلبانه مسوولیت آن را بر عهده گرفته است.
گروه جهان: خلافت خودخوانده اسلامی روز جمعه مسوولیت حمله به مسجد شیعیان در شرق عربستان را بر عهده گرفت. وزارت بهداشت این کشور اعلام کرد دست کم ۲۱ نفر کشته و بیش از ۱۲۰ نفر دیگر زخمی شدهاند. به گزارش نیویورکتایمز، این اولین بار است که داعش مسوولیت حمله به زادگاه خود، عربستان را بر عهده گرفته است. این گزارش میافزاید: داعش مسوولیت این حمله را به «واحد جدیدی» به نام «واحد استان نجد» نسبت داده است. با این حال، نیویورکتایمز مینویسد هنوز معلوم نیست این حمله توسط رهبران داعش (که بهطور مستقل و از سوی هواداران عربستانی خود) تدارک دیده شده یا صرفا پس از این انفجار به شکلی فرصتطلبانه مسوولیت آن را بر عهده گرفته است. این حمله نشان میدهد مداخلات عربستان سعودی در ستیزهای فرقهای در یمن باعث تشدید تنشها در داخل این کشور شده است.
با این حال، میتوان مدعی شد پس از بر تخت نشستن ملک سلمان، عربستان زیر فشار یک قیچی قرار گرفته است: یک لبه این قیچی «داعش» است که سرانجام به عربستان رسید و لبه دوم «فضای مجازی» است که نخبگان آلسعود را به چالش کشیده است.
الف) چالش داعش: عربستان را زادگاه گروههای بنیادگرا میدانند. در واقع، آبشخور فکری گروههایی مانند داعش و القاعده را باید در آموزههای وهابیت در عربستان جست. این کشور در آشکار و نهان کمکهای مالی فراوانی به این گروهها میکند. اما آنگاه که این کمکها برای منافع ملی عربستان خطرساز شد، نفع خود را در قطع کمکها دید. طی یک ماه گذشته داعش حملاتی را در خاک عربستان و باز هم در شرق این کشور تدارک دیده بود. در این حمله دو سرباز سعودی کشته شدند و یکی از عوامل این ترور دستگیر شد. دولت عربستان برای دستگیری فرد دوم که موفق به فرار شد یک میلیون ریال سعودی جایزه تعیین کرد. با این حال، نکته مهم این است که در قضیه ترور دو سرباز سعودی، دولت عربستان انگشت را به سوی شاخههای داعش در سوریه برد اما در حمله به مسجد شیعیان، داعش بهطور رسمی مسوولیت آن را بر عهده گرفت.
به گزارش نیویورکتایمز، این حملات عمدتا در مناطق شرقی عربستان که محل اقامت شیعیان است، رخ میدهد. شرق عربستان عمدتا شیعه مذهب است و حدود ۱۵ درصد از جمعیت را در خود جای داده است. این منطقه همیشه نسبت به تبعیضهای آلسعود نسبت به شیعیان معترض بوده است. نیویورکتایمز دلایلی را برای حملات داعش به عربستان بر میشمرد. یک تحلیل میگوید مشارکت عربستان و همراهی این کشور با نیروهای ائتلاف غرب علیه داعش در عراق و سوریه باعث به وحشت افتادن هواداران داعش در داخل عربستان شد. بنابراین، بسیاری از شهروندان سعودی که هوادار داعش بودند به این گروه پیوستند. سپس سیل سربازان داعش از عربستان برای پیوستن به البغدادی به راه افتاد. رهبران خلافت خودخوانده هم از هواداران خود در این پادشاهی خواستند تا «علیه آل سعود» دست به جهاد بزنند؛ چرا که خاندان پادشاهی در قاموس داعش «به دو رویی و خیانت» متهم شده بود. ژنرال ترکی، سخنگوی وزارت کشور عربستان میگوید: «ماه گذشته ۶۵ نفر از هستههای مرتبط به داعش به اتهام تشکیل سازمانی تروریستی دستگیر شدند. هدفشان انجام حملات تروریستی و دامن زدن به ستیزهای فرقهای بود.» ماری که عربستان در دامن خود پرورانده بود و با آن سوریه و عراق و منطقه را ناامن کرد، اکنون از لانه بیرون آمده و دستان باعث و بانی خود را میگزد. «دیوید کرک پاتریک»، گزارشگر نیویورکتایمز، مینویسد اواخر سال گذشته گروهی از هواداران خلافت خودخوانده اسلامی ویدئویی منتشر کردند که در آن گروهی از مبارزان این گروه را نشان میداد که یک دانمارکی به نام «توماس هوپنر» را در حالی که در حال رانندگی در ریاض بود، به قتل رساندند. این بمبگذاری در منطقه «القدیح» در شهر شیعهنشین «القطیف» واقع در شرق عربستان رخ داد.
تحلیل دیگر به روایت نیویورکتایمز این است که «بهار عربی» بذر ناآرامی را در مناطق شرق عربستان افکند زیرا این منطقه مستعد تنشهای فرقهای بود. واقعیت این است که شیعیان مناطق شرقی پس از تحولات بهار عربی خواستار اصلاحات سیاسی در این منطقه و افزایش حقوق خود بودهاند. از آن زمان، این منطقه شاهد تظاهرات گاه و بیگاه بوده است. واکنش دولت عربستان هم دستگیری رهبران شیعه و سرکوب جنبشهای معترض بود؛ اما اینکه چرا داعش مناطق شرقی را برای حملات انتخاب کرده، این است که شرق عربستان مستعد اعتراض است. یک دیدگاه میگوید دولت عربستان، جنبشهای مسلح را به سوی مناطق شرقی هدایت میکند تا به این وسیله حربهای برای سرکوب شیعیان به دست بیاورد. دیدگاه دیگر میگوید داعش با اطلاع از وضعیت مناطق شرقی میکوشد تا به قیام شیعیان علیه آلسعود دامن بزند. در هر دو صورت، حربه لازم برای سرکوب شیعیان از سوی آل سعود به دست میآید.
اما تحلیل سوم به روایت نیویورکتایمز این است که حمله عربستان به یمن باعث تشدید ناآرامی در عربستان شده است. این دیدگاه معتقد است حملات ائتلاف سعودی باعث شده شیعیان حوثی دست به یارگیری در میان همسایگان خود بزنند. بر همین اساس، جوانان ماجراجوی کاخ سعودی از ائتلاف احتمالی شیعیان یمن و عربستان به تکاپو افتادهاند. این دیدگاه بدبینانه میگوید اگر ائتلافی میان شیعیان دو سوی مرز صورت گیرد، به احتمال زیاد ناآرامیها این بار کاخ سعودی را به لرزه خواهد افکند. در این میان، نیروهای داعشی فضا را برای مانور مساعد دیده و وارد میدان خواهند شد. اینجاست که داعش از آب گلآلود ماهی خواهد گرفت. «فردریک وهری»، تحلیلگر امور عربستان در بنیاد کارنگی، میگوید: این بحران حتی پس از پایان عملیات هم ادامه خواهد یافت: «فرقهگرایی را نمیتوان انکار کرد. جامعه عربستان تا عمق استخوان قبیلهای و فرقهگراست.» با این توصیف، جامعهای که ذات و شالوده آن بر مبنای قبیلهگرایی و فرقهگرایی است باید منتظر باشد تا با اندک اعتراضی شالودهاش بر باد رود. اگر ملک عبدالله در تحولات بهار عربی ۱۷ میلیارد دلار به جامعه تزریق کرد تا از اعتراضها بکاهد اما شاید ملکسلمان آنقدر دست و دلباز نباشد تا به این ولخرجیها بپردازد یا شاید کاهش قیمت نفت و درگیر شدن این کشور در یمن اجازه صرف بودجههای گزاف برای خاموش کردن مردم را به نخبگان کاخنشین ندهد.
ب) چالش فضای مجازی: دومین چالشی که دولتمردان سعودی از آن غفلت کردهاند،شبکههای مجازی است. «بن هوبارد» در نیویورکتایمز مینویسد: «زندگی برای بسیاری از جوانان سعودی در اکوسیستم اپلیکیشنها خلاصه میشود.» این گزارش مینویسد: «جوانان سعودی به دلیل فقدان آزادی بیان، فضای مجازی را برای بحث بر سر مسائل سیاسی انتخاب کردهاند. از آنجا که آنها نمیتوانند در مراکز خرید آزادانه به بحث بپردازند، فضای واتساپ، اسنپشات و اینستاگرام را برای بحثهای روز انتخاب میکنند.» زنان جوانی که نمیتوانند کار بیابند در فضای مجازی جواهر یا غذا میفروشند. از آنجا که زنان از امکان رانندگی برخوردار نیستند به کارهای دیگری روی میآورند. دولت عربستان با پیاده کردن قوانین سفت و سختی که ریشه در آموزههای وهابی دارد و قواعد اجتماعی که محدودیتهای زیادی بر زندگی عمومی وضع میکند، باعث گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی شده است. این بحرانی است که میرود تا جامعه عربستان را در خود فرو برد. این اتکا بر تکنولوژی - برای دور زدن پلیس مذهبی و چشمان کنجکاو خویشاوندان و همسایگان -برای اولینبار پس از گسترش تلویزیونهای ماهوارهای در دهه ۹۰ آغاز شد. امروز فضای مجازی در عربستان بیشترین کاربران را دارد و تصور بر این است که ۱۸ میلیون نفر از شهروندان این کشور دارای تلفنهای هوشمند باشند و ساعات طولانی در روز را پای اینترنت و شبکههای مجازی میگذرانند. در کشوری ثروتمند اما دارای پادشاهی محافظهکار که سینما و تئاتر در آن ممنوع است، یوتیوب و اینترنت فضایی برای گریز از سانسور و پنجرهای به روی جهان خارج فراهم کرده است.
برخی کارشناسان هشدار میدهند که نخبگان سعودی بیش از آنکه باید از تهدید داعش، بحران یمن، سوریه و ... بترسند، باید از انفجار فضای داخلی خود واهمه داشته باشند. نیویورکتایمز مینویسد: «عربستان شرایط ایدهآلی برای رونق فضای مجازی دارد. این کشور بهرغم فضای بستهای که دارد اما دارای یک ویژگی منحصربهفرد است: سرعت بالای اینترنت، درآمد کافی و جوانانی مشتاق که گزینههای اجتماعی اندکی دارند.» این گزارش میافزاید: «بر خلاف برخی دیگر از کشورها که اقدام به مسدود کردن فیسبوک و توئیتر میکنند اما عربستان به ندرت به پیگرد کسانی میپردازد که در فضای مجازی اقدام به نشر مطلب میکنند.»
هدا عبدالرحمان الهلاسی، فعال زن در شورای پادشاهی، میگوید: «هر چیزی که ارتباطی با تکنولوژی داشته باشد پنجرهای است رو به جهان.» اما سردمداران سعودی این نکته را نادیده گرفتهاند که فناوریهای مدرن ممکن است به خیزش علیه آلسعود تبدیل شود. در واقع، این «فرهنگ» است که ممکن است سلطنت خاندان سعودی را زیر و زبر کند. به گزارش الجزیره، در جریان کنفرانس سالانه کتاب و انتشارات که روز دوشنبه (۱۸ مه) در مصر به کار خود پایان داد، آماری از میزان مطالعه در کشورهای گوناگون منتشر شد. در پایان کنفرانس اعلام شد: «هر شهروند عرب بهطور متوسط سالانه تنها ربع صفحه کتاب میخواند. این در حالی است که میانگین کتابخوانی در آمریکا سالانه به ۱۱کتاب و در بریتانیا به ۷ کتاب میرسد.» همچنین اعلام شد که در سراسر جهان عرب سالانه ۱۶۵۰ عنوان کتاب تازه منتشر میشود، درحالیکه تنها در ایالات متحده سالانه بیش از ۸۵ هزار کتاب بیرون میآید. این چیزی است که تحلیلگران آن را «خیزش فرهنگی علیه آلسعود» نام دادهاند.
ارسال نظر