رونق با اقتصاد جهانی قهر کرده است
رکود مزمن
گروه ترجمه: سیاست پولی سهلگیرانه، نصف شدن قیمت نفت و کاهش ارزش پول در بسیاری از نقاط جهان نسخهای برای توسعه اقتصادی سریعتر است. با این حال، صندوق بینالمللی پول در پیشبینی سهشنبه خود، رشد اقتصادی جهان در سالجاری میلادی را بدون تغییر و معادل ۵/ ۳ درصد برآورد کرده است. این رقم کمتر از ۹/ ۳ درصد پیشبینی شده است که یک سال قبل و پیش از سقوط قیمت نفت اعلام شده بود؛ درحالیکه از آن زمان تاکنون ارزش دلار افزایش یافته است و بانکهای مرکزی اروپا هم «سیاست تسهیل مقداری» را آغاز کردهاند.
«اگر شما ۱۵ سال پیش نرخ بهره و قیمت کنونی نفت را به کسی میگفتید و پیشبینی وضعیت اقتصادی را میخواستید، او با اطمینان عنوان میکرد که رونق اقتصادی شکل خواهد گرفت اما در جهان واقع چنین اتفاقی نیفتاد.
گروه ترجمه: سیاست پولی سهلگیرانه، نصف شدن قیمت نفت و کاهش ارزش پول در بسیاری از نقاط جهان نسخهای برای توسعه اقتصادی سریعتر است. با این حال، صندوق بینالمللی پول در پیشبینی سهشنبه خود، رشد اقتصادی جهان در سالجاری میلادی را بدون تغییر و معادل ۵/ ۳ درصد برآورد کرده است. این رقم کمتر از ۹/ ۳ درصد پیشبینی شده است که یک سال قبل و پیش از سقوط قیمت نفت اعلام شده بود؛ درحالیکه از آن زمان تاکنون ارزش دلار افزایش یافته است و بانکهای مرکزی اروپا هم «سیاست تسهیل مقداری» را آغاز کردهاند.
«اگر شما ۱۵ سال پیش نرخ بهره و قیمت کنونی نفت را به کسی میگفتید و پیشبینی وضعیت اقتصادی را میخواستید، او با اطمینان عنوان میکرد که رونق اقتصادی شکل خواهد گرفت اما در جهان واقع چنین اتفاقی نیفتاد.» این سخن را میشالا مارکوسن، رئیس بخش اقتصادهای جهانی در سوسیتهجنرالاسای در لندن عنوان کرده است.
مارکوسن شک دارد که پیشرانهای قابلاتکای تقاضا در حال حاضر به اندازه گذشته قدرتمند باشند. او اشاره میکند که ایجاد محرکی همچون کاهش نرخ بهره، هزینههای انرژی و ارزش پول، احتمالا تنها نیمی از آنچه اقتصاددانان پیش از این انتظار داشتند، اثر داشته است.
اما چرا عواملی که زمانی موتور محرکه اقتصاد بودند دیگر باعث توسعه نمیشود؟ پاسخ این پرسش را باید در ترکیبی از تغییرات و نتایج ساختاری پس از بحران مالی ۲۰۰۹-۲۰۰۸ پیدا کرد.
احتمالا لزوم کاهش بدهیها، اکراه مداوم بانکها نسبت به وامدهی و قوانین و مقررات سختگیرانهتر موانعی بر سر راه کاهش هزینههای وامگیری هستند.
نفت، نرخ برابری ارز
با توجه به وضعیت نفت، افزایش بهرهوری انرژی موجب شده است برخی از مزیتهای کاهش هزینهها نمایان نشود. نرخهای پایینتر برابری ارز (در کشورهایی مانند ژاپن) نیز منجر به افزایش قابلتوجه صادرات نشده است؛ حداقل به اندازهای که در جنگهای بر سر قیمت متداول است.
مارکوسن میگوید: دلایل بنیادین بیشتری نیز وجود دارد. روند پیر شدن جمعیت کشورهای مختلف به معنای بازنشستگان بیشتر و تمایل به پسانداز بیشتر است. از طرفی چین نیز هنوز در حال صادرات رکود است.
استفان کینگ، رئیس بخش اقتصاد جهانی در شرکت هلدینگ اساسبیسی میگوید: ناتوانی اقتصاددانان و الگوهای پیشنهادی آنها برای تشخیص این موضوع که جهان تغییر کرده است، توضیح میدهد که چرا پیشبینیهای اقتصادی معمولا غلط از آب درمیآیند. او اشاره میکند که از سال ۲۰۰۰ تاکنون، تحلیلگران رشد سالانه اقتصاد آمریکا را بیشتر از ۱۰ بار بالاتر از واقعیت پیشبینی کردهاند و تنها ۳ مرتبه برآورد آنها کمتر از واقعیت بوده است. این موضوع را، نه با این شدت، اما میتوان تا حدی برای ژاپن، آلمان و بریتانیا هم مشاهده کرد. کینگ اضافه میکند: «چرا این کارشناسان هر سال فرضیاتی را در پیشبینیهای خود استفاده میکنند که جواب نمیدهد؟ چرا واقعیتها را نمیبینند؟» انتظار میرود از این پس بحثهای بیشتری در مورد آنچه رکود مزمن نامیده میشود، بشنویم؛ بهخصوص زمانی که سیاستگذاران کشورها در این هفته در IMF جمع میشوند و دولتها را وادار میکنند تا تلاش بیشتری برای افزایش تقاضا انجام دهند.
اد یاردنی، رئیس شرکت تحقیقات یاردنی عنوان میکند: «اقتصاد جهانی بیش از آنکه نشاندهنده رونق و بهبود باشد، هنوز علایمی از رکود را از خود نشان میدهد.»
ارسال نظر