آغاز حکمرانی ملک سلمان در عربستان
ولیعهد ۸۰ ساله بر تخت نشست
محمد حسین باقی: ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی(۱۹۱۴ - ۲۰۱۵) اوایل صبح دیروز (جمعه) در ۹۰ سالگی درگذشت. او که در زمره پادشاهانی بود که در سنین بالا به این مقام رسید توانست کشورش را از «بهار عربی» به سلامت عبور دهد و تاج و تخت خود و خاندانش را حفظ کند. در بیانیه کاخ سلطنتی آلسعود که از سوی خبرگزاری رسمی عربستان منتشر شد علت مرگ او «مشکل ریوی» اعلام شد. وی در ۳۱ دسامبر در بیمارستانی در ریاض بستری شد. مرگ پادشاه عربستان بحران دیگری بر بحرانهای منطقهای میافزاید. به گزارش نیویورک تایمز، «سلمان» دریک بیانیه تلویزیونی ضمن اعلام مرگ پادشاه، خود را پادشاه جدید عربستان معرفی کرد.
محمد حسین باقی: ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی(۱۹۱۴ - ۲۰۱۵) اوایل صبح دیروز (جمعه) در ۹۰ سالگی درگذشت. او که در زمره پادشاهانی بود که در سنین بالا به این مقام رسید توانست کشورش را از «بهار عربی» به سلامت عبور دهد و تاج و تخت خود و خاندانش را حفظ کند. در بیانیه کاخ سلطنتی آلسعود که از سوی خبرگزاری رسمی عربستان منتشر شد علت مرگ او «مشکل ریوی» اعلام شد. وی در ۳۱ دسامبر در بیمارستانی در ریاض بستری شد. مرگ پادشاه عربستان بحران دیگری بر بحرانهای منطقهای میافزاید. به گزارش نیویورک تایمز، «سلمان» دریک بیانیه تلویزیونی ضمن اعلام مرگ پادشاه، خود را پادشاه جدید عربستان معرفی کرد. با به تخت نشستن سلمان، مشکلات پادشاهی سعودی آغاز میشود. به واقع، مرگ عبدالله باعث آغاز مشکلات عربستان شده است. ناظران معتقدند رسیدن سلمان به تاج و تخت نشان از تداوم سیاستهای عبدالله دارد، اما نباید از چالشهایی که پیش روی او قرار دارد، چشم پوشید. رقابت 7 هزار شاهزاده برای کسب قدرت آغاز شد
سلمان جانشین عبدالله
دیپلماسی پولی عبدالله
اگرچه عربستان سعودی بهطور سنتی ترجیح میداد دستور کار سیاسی - بینالمللی خود را از طریق «دیپلماسی پولی» به پیش برد، اما از زمان بهار عربی رویکرد سختتری در قبال برخی مسائل منطقهای اتخاذ کرد: از ارائه پشتیبانی سخاوتمندانه به متحدانی مانند مصر گرفته تا مخالفت با پسرعموهای عربی مانند بشار اسد رئیسجمهور سوریه و اخوانالمسلمین و رقابت منطقهای با ایران. با وجود سقوط قیمت نفت و «آب رفتن» ذخایر مالی این کشور اما عربستان ترجیح داد از سیاستهای نفتی خود عقب ننشیند تا به قیمت از دست رفتن بازار نفتی دشمنانش، سهم خود را افزایش دهد. عبدالله با تسلط بر ذخایر نفتی کشورش به یکی از ثروتمندترین و قدرتمندترین مردان جهان تبدیل شد. او حتی پیش از رسیدن به تاج و تخت هم از قدرت فراوانی برخوردار بود. به گزارش نیویورک تایمز، او برای درمان با جت شخصی به بهترین بیمارستانهای اروپا و آمریکا میرفت. پیش از مرگ ملک فهد و در برههای که او در نوامبر ۱۹۹۵ دچار سکته مغزی شده بود عبدالله بهعنوان ولیعهد همه کاره عربستان بود و قدرت فراوانی داشت. وقتی در سال ۲۰۰۵ قدرت را در دست گرفت مشکل چندانی در اداره کشور نداشت، چرا که پیش از آن عملا اقتدار خود را بر تمام کشور و نخبگان حکومتی تحمیل کرده بود. عبدالله با به تخت نشستن خود و قطع کمک به شاهزادههای سعودی، ۷ هزار شاهزاده را غرق در حیرت کرد. نیویورک تایمز به شوخی مینویسد: «او مردی زاهدمنش بود، اما زاهدی که تمام هتلها در کشورش را در تملک داشت.» در برخی رسانههای خارجی از او بهعنوان «پادشاهی مصلح» یاد میشود؛ مردی که - به نوشته نیویورک تایمز- تلاش داشت «سنتهای بدوی و صحرایی» را با «جهان مدرن» سازگار کند. با آغاز بهار عربی واکنش عبدالله بسیار محتاطانه بود. این واکنش محتاطانه در اقدامات داخلی او به شدت نمود داشت. پس از بازگشت عبدالله از مداوای ۳ ماهه در نیویورک و مراکش، ۱۳۰ میلیارد دلار را صرف ساخت ۵۰۰ هزار واحد مسکونی ارزان قیمت و افزایش حقوق کارمندان دولت کرد تا بتواند «وفاداری شهروندان را به پادشاهی خاندان سعود بخرد.» به همین ترتیب، از این ۱۳۰ میلیارد دلار، مبلغی را هم صرف ارائه کمک مالی به تمام شهروندان سعودی کرد تا بتواند رضایت شهروندان را تامین و از بحران «بهار عربی» به سلامت گذر کند. در همین راستا، او صفحه فیسبوکی راهاندازی کرد تا مردم بهطور مستقیم بتوانند با او «بیعت» کنند و «وفاداری» خود به «خادم حرمین شریفین» را ابراز دارند. ترس ناشی از بحران در جهان عرب باعث خشم ملک عبدالله از سیاستهای آمریکا شد. او در دو تماس تلفنی با اوباما به شدت سیاست آمریکا برای گسترش دموکراسی در منطقه را به باد انتقاد گرفت و آن را برای منطقه «خطرناک» دانسته و آن را تهدیدی برای امنیت ملی قلمداد کرد. تفسیر از تهدید امنیت ملی فراتر از خاک عربستان هم نمود داشت: عبدالله، بحرین را «خارج نزدیک» میدانست و تانکها و نیروهای نظامی کشورش را به این جزیره کوچک اعزام کرد تا اعتراضات در آنجا را سرکوب و امنیت ملی کشورش را در بحرین تعریف کند.
مرگ عبدالله و بازار نفت
انتظار میرود سلمان، راه عبدالله در بازار نفت را ادامه دهد. این کشور میکوشد خروجی نفت را در کنترل خود داشته باشد تا رقبا را از میدان به در کند، اگرچه کاهش قیمت نفت بر درآمد نفتی عربستان هم تاثیر گذاشته و از ذخایر مالی این کشور کاسته اما رقابت سیاسی در منطقه چنان دامان عربستان را در خود فرو برده که حیات و ممات این کشور را در چنبره خود گرفته است. پادشاه جدید عربستان با اطلاع از رقابت سیاسی در منطقه حاضر است درآمد نفتی خود را از دست بدهد، اما توان چانهزنی سیاسیاش را حفظ کند. به گزارش رویترز، با وجود اینکه به نظر میرسد پادشاه جدید سیاست عبدالله در زمینه نفت را ادامه دهد، اما برخی تحلیلگران میگویند باید دید پادشاه جدید نظرش در مورد آینده «علی النعیمی» چیست. «جان کلیدوف» از شرکت LLC در نیویورک میگوید: «ملک عبدالله معمار استراتژی جدید حفظ وضعیت فعلی نفت است تا بازیگران خرد را از میدان به در کند. نفت در دست عربستان همچون کارت طلایی است که در مواقع حساس رو میشود.»
«ویکتور شان» از شرکت مشاورهای نفتی «IHS» میگوید سرنوشت وزیر نفت جدید بر ابهام در بازار نفت افزوده است. با این حال ناظران معتقدند سیاست عربستان در مورد نفت فارغ از اینکه پادشاه کیست دنبال خواهد شد.
پادشاه جدید کیست؟
مرگ عبدالله به معنای روی کار آمدن «سلمان بن عبدالعزیز» بهعنوان حاکم جدید عربستان است. خبرگزاری رویترز مینویسد: «او در زمره آخرین نسل پادشاهانی قرار دارد که پیش از کشف نفت در این پادشاهی زاده شدند.» سلمان ۸۰ ساله باید سکان کشتی بحران زده عربستان را از چالشها و بحرانهای منطقهای عبور دهد؛ بحرانهایی که بخشی از آن ناشی از سیاستهای عبدالله بود. گزارشها به اتفاق میگویند او دارای «زوال عقل» (آلزایمر) است و برادر ناتنی و جوان خود «مقرین» را بهعنوان ولیعهد انتخاب کرده است. وی پیش از این رئیس سازمان اطلاعاتی عربستان بود که در ماه مارس به ولایتعهدی انتخاب شد. او همچنین به مدت ۵۰ سال (از ۱۹۶۲ تا ۲۰۱۱) استاندار ریاض بود؛ پستی که مشخصهاش تعامل نزدیک با سنتگرایان محافظهکار و تکنوکراتهای لیبرال برای توسعه پایتخت از یک «شهر صحرایی و بدوی» بهعنوان «متروپل و شهری جهانی» است.
در کنار بحرانهای منطقهای، سلمان با بحرانهای داخلی نیز مواجه است. او باید در برابر خواستههای علمای محافظهکار، قبایل قدرتمند، شاهزادههای مخالف و رقیب و جمعیت بسیار جوان این پادشاهی توازن پدید آورد. رابرت جردن، سفیر وقت آمریکا در عربستان در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ میگوید: «به نظر میرسد او بتواند این توازن را به وجود آورد، در عین حال که باید سنتها و رویکردهای محافظهکارانه را هم محترم بشمارد. در نهایت او است که حرف آخر را میزند و همه چارهای جز تمکین ندارند.» براساس گزارشهای دیپلماتیک درز شده از سوی ویکی لیکس در سال ۲۰۰۷، «سلمان معتقد است که دموکراسی برای عربستان سم است و نسبت به اصلاحات اجتماعی و رسانهای بسیار محتاط است.» کهنسالی در میان برادران تنی و ناتنی سلمان و در سیستم پادشاهی سعودی مسالهای است که «شکاف نسلی» و «رقابت برای قدرت» را سبب خواهد شد. دو تن از برادران تنی اش یعنی «سلطان» و «نایف» پیش از او درگذشتند. با اینحال خبرگزاری رسمی عربستان اعلام کرد«محمد بن نایف» به عنوان ولیعهد دوم سلمان برگزیده شد. رویترز مینویسد: «سلمان البته پست وزارت دفاع را نیز در کارنامه خود دارد. وزارتی که هزینههای گزافی را صرف بهبود رابطه با متحدانی مانند آمریکا و بریتانیا میکرد.» او در زمره «اعضای حلقه داخلی و تصمیمگیری خاندان سعود بود» اما سن بالا و آلزایمر ممکن است به زودی او را هم زمینگیر کند. بنابراین بحران به زودی خاتمه نخواهد یافت. مرگ سلمان برای پادشاهی سعودی هم فرصت است و هم تهدید؛«فرصت» برای نسل جدیدی از پادشاهان جوانتر و «تهدید» برای تمامیت سیستم پادشاهی و رقابت میان حدود ۷ هزار شاهزاده برای کسب قدرت. مرگ عبدالله به معنای آغاز بحران است نه خاتمه بحران.
ارسال نظر