زندگی در خرابههای کوبانی
گروه جهان: برای کسانی که در برزخ کوبانی زندگی میکنند حس ترس و وحشت حسی دائمی است که همیشه همراه «کوبانیان» است. اینجا، جایی است که صدای هواپیماهای ائتلاف در بالای سر ساکنان فضایی تناقض آمیز را ترسیم میکند: از یکسو شرایط بسیار سخت زندگی و از سوی دیگر احساس آرامشی که با پرواز هواپیماهای ائتلاف به ساکنان دست میدهد. خرابیهایی که به ارمغان آمده و درگیریهایی که برای کسب پیروزی جریان یافته نه تنها امنیت و آسایش را از ساکنان ربوده بلکه دیگر نشانهای از شهر نیست. هر آنچه هست زندگی در خرابههایی است که بر جا مانده است.
گروه جهان: برای کسانی که در برزخ کوبانی زندگی میکنند حس ترس و وحشت حسی دائمی است که همیشه همراه «کوبانیان» است. اینجا، جایی است که صدای هواپیماهای ائتلاف در بالای سر ساکنان فضایی تناقض آمیز را ترسیم میکند: از یکسو شرایط بسیار سخت زندگی و از سوی دیگر احساس آرامشی که با پرواز هواپیماهای ائتلاف به ساکنان دست میدهد. خرابیهایی که به ارمغان آمده و درگیریهایی که برای کسب پیروزی جریان یافته نه تنها امنیت و آسایش را از ساکنان ربوده بلکه دیگر نشانهای از شهر نیست. هر آنچه هست زندگی در خرابههایی است که بر جا مانده است. یک حقیقت غریب رخ مینماید: دیگر بیمارستانی در این شهر وجود ندارد. کردهایی که در گذشته، برای کنترل این شهر مرزی با نیروهای داعش میجنگیدند به «نیک پاتون والش» خبرنگار سیانان میگویند که ۱۰ هزار نفر در این شهر باقی ماندهاند. شهروندانی در اینجا زندگی میکنند اما زندگی را در خرابهها و ویرانهها سپری میکنند و با فرا رسیدن زمستان به دنبال غذا و سوخت هستند و احتمالا تعدادشان کمتر از رقمی است که کردها اعلام کردهاند. شهروندانی اینجا هستند که فرار نمیکنند یا پای فرار ندارند. نیروهای داعش از بمبهای دستساز استفاده میکنند: قوطیها یا کپسولهای گازی که در آن مواد انفجاری همراه با خردههای آهن ریخته شده است. آنها این بمبها را بی امان بر سر مناطق غیرنظامی فرو میریزند که ممکن است در آنجا چند مبارز کرد هم باشند. نظامی و غیرنظامی با هم روانه دیار ابد میشوند. علی، ۶۰ ساله، یک هفته پیش یکی از ۶ دختر خود را از دست داد. او زیبا و ۷ ساله بود. او ما را به جایی برد که این ابزارهای کشتار دختر او را راهی ابدیت کرد. علی میگوید: «۳ یا ۴ بمب نزدیک ما اصابت کرد. از اولی فرار کردیم. از دومی هم فرار کردیم. اما سومی بر سر ما فرود آمد.» حین صحبت او بود که بمبی دیگر چند خیابان آن سوتر به زمین خورد. خانواده علی نمیتوانند بگریزند؛ ۱۵۰ گوسفند و تنها خودرویی که دارند تمام زندگی آنها است. هر جای کوبانی را نگاه کنید جز خرابی چیزی نمیبینید. «میدیا رقه»- زن ۲۲ ساله کرد- خبرنگاران سیانان را هدایت میکند. مردم میگویند او فرماندهی واحد زنان را برعهده دارد و ۲ سال است با داعش میجنگد. او دوستانش را از دست داده اما در عین حال دوستانی هم یافته است. او میگوید: «بهترین دوستم را ماه گذشته از دست دادم. این دوران واقعا دوران سختی است که از سر میگذرانیم اما از این شهدا انرژی میگیریم.» در کوبانی امنیت برخی نقاط در دست زنانی است که شاید سنشان حول و حوش ۲۰ سال است. آنها با هم بسیار نزدیک هستند و گاهی یکدیگر را در آغوش میگیرند و این چیزی است که داعش درست در نقطه مقابل آن است. اجساد داعشیها در میدان جنگ روی زمین افتاده و گندیده است. مردم اهمیتی به جنازههای آنها نمیدهند. داعش و کردها دو نیرویی هستند که با یکدیگر اختلاف فکری زیادی دارند. اما روی زمین فقط چند صد متر با هم فاصله دارند اما میدان جنگ است که میگوید پیروز کیست.
ارسال نظر