قابوس؛ سلطان محبوب خلیج فارس سرطان دارد
بحران جا نشینی در عمان
محمدحسین باقی: «منذر الفطیسی»، دانشجوی مهندسی، هفته گذشته در حالی سر جلسه امتحان «الکترومغناطیس» حضور داشت که «سلطان قابوس بن سعید السعید»، حاکم عمان، ناگهان بر صفحه تلویزیون ظاهر شد. زمزمه در سر کلاس درس در دانشگاه سلطان قابوس شروع شد. الفطیسی، ۲۲ ساله، یک هفته بود که داشت برای این امتحان خود را آماده میکرد اما وقتی از همکلاسیهایش شنید که سلطان قرار است صحبت کند، برگه امتحانی را روی میز گذاشت و کلاس را ترک کرد تا به سخنان سلطان گوش فرا دهد. گویا گوش دادن به سخنان سلطان مهمتر از امتحان الکترومغناطیس بود.
محمدحسین باقی: «منذر الفطیسی»، دانشجوی مهندسی، هفته گذشته در حالی سر جلسه امتحان «الکترومغناطیس» حضور داشت که «سلطان قابوس بن سعید السعید»، حاکم عمان، ناگهان بر صفحه تلویزیون ظاهر شد. زمزمه در سر کلاس درس در دانشگاه سلطان قابوس شروع شد. الفطیسی، ۲۲ ساله، یک هفته بود که داشت برای این امتحان خود را آماده میکرد اما وقتی از همکلاسیهایش شنید که سلطان قرار است صحبت کند، برگه امتحانی را روی میز گذاشت و کلاس را ترک کرد تا به سخنان سلطان گوش فرا دهد. گویا گوش دادن به سخنان سلطان مهمتر از امتحان الکترومغناطیس بود. «ویویان نیرن» گزارشگر فارن پالیسی مینویسد: کار و مدرسه در این سلطاننشین ۴ میلیون نفری تعطیل شد. این اولین بار از ماه جولای به این سو بود- سلطان ۷۵ ساله عمان برای درمان به آلمان سفر کرد- که عمانیها صدای رهبر خود را میشنیدند. شایعات به سرعت منتشر شد. شایعات میگفت سلطان یا به شدت مریض است یا شاید مرده است. وقتی او بر صفحه تلویزیون ظاهر شد، همگان زنده بودن او را به چشم دیدند اما بسیار نحیف و ضعیف به نظر میرسید. او خبر ناگواری داشت: این سلطان محبوب که هیچ جانشینی ندارد اعلام کرد که در ۱۸ نوامبر روز ملی عمان به کشور بازنخواهد گشت. قابوس در سخنان خود چنین گفت: «باعث خوشحالی من است پیامی برای شما در این روز شادیبخش بفرستم... روزی که مصادف شده با حضور من در خارج از کشور محبوبم.» سپس در ادامه به شکلی مبهم افزود: «به همان دلیلی که خودتان میدانید.»
در بحبوحه اخباری که میگفت سلطان سرطان دارد، دربار سلطنتی عمان مدام بیانیه صادر میکند و میگوید حال سلطان خوب است و در سلامت به سر میبرد. «احمد المُخَینی»، محقق توسعه سیاسی در عمان، میگوید: «گمان میکنم این سخنرانی خداحافظی بود. آن لحظه، مردم ناگهان از انکار به سوی تایید پیش رفتند.»
همان شبی که سلطان در تلویزیون حضور یافت، مردم عمان به خیابانهای مسقط- پایتخت- ریختند و پرچم تکان میدادند و شعار میدادند و آواز میخواندند و میرقصیدند که رهبرشان در سلامت است. مردم با دیدن چهره سلطان جشن و سرور آغاز کردند اما یک نگرانی زیرپوستی در این شادی مردم به چشم میخورد.
پیش از سخنرانی، عمانیها انتظار داشتند که سلطان قابوس به زودی بازگردد نه فقط برای تعطیلات بلکه برای مذاکرات در مسقط؛ مذاکراتی که میان جان کری و جواد ظریف (وزرای خارجه ایران و آمریکا) در مورد برنامه هستهای ایران برگزار شد. در گذشته، قابوس (که از روابطی خوب با ایران و آمریکا برخوردار بود) نقش میانجی میان دو کشور ایفا کرد. در منطقهای که رقابت و فرقهگرایی در آن پیشتازی میکند، عمان یک دوست و کشوری بیطرف برای ایران، کشورهای حاشیه خلیجفارس و ایالاتمتحده است. اکنون - به ضرورت- عمانیها در مورد آیندهشان اندیشه میکنند.
وقتی قابوس در سال ۱۹۷۰ پدر خود را با کودتا سرنگون کرد، عمان یک سرزمین کوچک و دورافتاده بود. در یک آماری که بسیار ذکر میشود، کل عمان دارای دو بیمارستان و ۶ مایل مسیر سنگفرش شده بود. از آن زمان، یعنی هنگام روی کار آمدن سلطان قابوس، این کشور به کشوری مدرن و صادرکننده نفت تبدیل شد که دارای اتوبانها، دانشگاهها و تولید ناخالص داخلی به ازای هر فرد ۲۲ هزار و ۱۸۱ دلار بود. بیدلیل نیست که بیشتر عمانیها تاریخ کشور خود را به دو مرحله تقسیم میکنند: قبل و بعد از قابوس. قابوس از زمان به قدرت رسیدن حکومتی مطلقه داشت. المخینی میگوید: او نخستوزیر، وزیر دفاع و وزیر دارایی هم هست. در حالی که پارلمان منتخب میتواند قوانین را تصویب و مسدود کند «اما کل سیستم روی یک نفر میچرخد.»
اما سلطان که دارای فرزند یا برادر نیست تاکنون نام هیچ فردی را به عنوان جانشین معرفی نکرده است. عمانیها از این میترسند که اگر او بمیرد، رقابتهای سلطنتی باعث بیثبات شدن این کشور شود. دیگران از این نگرانند که ستیزهای قدیمی قومی و قبیلهای در منطقه جنوبی ظفار یا مناطق کوهستانی بار دیگر از سر گرفته شود. پیش از ۱۹۷۰ جمعیت متکثر این کشور اشتراک اندکی در بحث «هویت مشترک» داشتند. تنها در دوره رهبری قابوس بود که این کشور یکپارچه شد و جمعیت متکثر کشور در کنار هم قرار گرفتند.
«عبدالخالق عبدالله»، استاد علوم سیاسی در امارات متحده، میگوید: «عمان سرزمینی اسرارآمیز است. بزرگترین مساله اسرارآمیز این است که پس از قابوس چه کسی روی کار خواهد آمد. این سوالی ساده است. حتی امروز هم سلطان با تمام مشکلاتی که دارد هنوز مبهم گویی میکند و مقصود خود را به روشنی فاش نگفته است.» «جِی.ای. پیترسون»، مورخ و تحلیلگر خلیجفارس، میگوید نامزدهای محتملی که ممکن است به جای قابوس مطرح باشند فرزندان عمویش طارق هستند: اسد، شهاب و هیثم. او نمیتواند بگوید کدام یک بیتردید جانشین خواهند شد: «من حتی نمیدانم آیا این سه برادر بر سر این موضوع توافق کردهاند یا خیر. تصور من این است که این مسالهای نگرانکننده است.» این سه نفر فاقد تجربه کشورداری هستند تا حدی به این دلیل که قابوس چنین میخواست. پیترسون میگوید: «او آنها را مهار و محدود کرده بود و در حالی که مردم آنها را میشناسند به این دلیل که عکسهایشان روی مجلات است... اما آنها واقعا از ظرفیتهای خود بیخبرند.»
احتمال عدم توافق در میان شاخههای خانواده سلطنتی با منافع متمایز و رقیب که میتواند منجر به کشمکش قدرت شود در میان عمانیها نمود بسیاری دارد. «مرهون»- وبلاگ نویس- میگوید: «اقتداری فراوان و قدرتی تمام عیار، این مسالهای وسوسه انگیز است. البته حرص و طمع وجود خواهد داشت چرا که ما در مورد انسانها صحبت میکنیم نه ملائکه.» «مخینی» هم میگوید به تصور من این گذار و انتقال قدرت آرام خواهد بود: «هیچ کس قایق را غرق نخواهد کرد مگر اینکه ضرر بیش از سود باشد. اگر سود بیش از ضرر باشد، قایق ایمن خواهد ماند.» یک نگرانی رایج در میان عمانیها این احتمال است که جانشین سلطان خودمحور باشد یا فاسد یا اینکه به سادگی از مسیری که سلطان برای کشور تعیین کرده بود بگسلد: باز کردن درهای عمان به سوی تجارت و توریسم اما در عین حال حفظ مسیر معتدلتر توسعه نسبت به همسایگانی مانند قطر و امارات.
«جیمز وُرال»، مدرس روابط بین الملل در دانشگاه مطالعات خاورمیانه لیدز، میگوید: بعید است که حاکم بعدی سیاست خارجی عمان را تغییر دهد. عمان اندکی همچون «خویشاوندی دور» در خانوادهای است که مستعد دشمنیهای تلخ است: با همه دوست و در عین حال به هیچ یک نزدیک نیست. با وجودی که کشورهای دیگر خلیجفارس علیه نفوذ ایران برخاستند اما عمان قراردادی ۲۵ ساله برای وارد کردن گاز طبیعی از ایران در ماه مارس امضا کرد. اگرچه عمان به شورای همکاری خلیجفارس تعلق دارد اما همیشه یک جورهایی از این گروه فاصله گرفته است و در برابر پیشنهادهای عربستان برای نزدیکی بیشتر به این اتحادیه مقاومت کرده است. محتمل است که این کشور همچنان متحد غرب باقی بماند.
مسائل داخلی اما موضوعی متفاوت است. ورال میگوید: «روشن است که حاکم جدید به اندازه قابوس مشروعیت نخواهد داشت.» وقتی سلطان جدید به قدرت میرسد، باید شاخههای مختلف خانواده سلطنتی را خشنود سازد، حمایت تاجران بانفوذ را به دست آورد و اتحاد با بازیگران کلیدی را مورد مذاکره دوباره قرار دهد. «مارک کاتز»، استاد حکومت و سیاست در دانشگاه جورج میسون، میگوید: «این سلطان آنقدر مسلط بوده که هر کسی که بخواهد دست به تغییر بزند اکنون زمان آن رسیده است.» پس از اینکه قابوس به قدرت رسید، ۵ سال را صرف تار و مار کردن شورش در منطقه ظفار کرد که ۵۰۰ مایل آنسوتر از پایتخت است. این منطقه که اقامتگاه ۱۰ درصد از جمعیت عمان است، شورشی ۱۳ ساله را برای کسب استقلال آغاز کرد. پس از شکست جنبش تجزیهطلب چپگرا، قابوس به شکلی موفقیتآمیز ظفاریها را در جامعه عمان ادغام کرد. خشونت دیگر از ظفار دیده نشد؛ اما بحث از تفاوت میان این منطقه کاملا متمایز به لحاظ فرهنگی با سایر بخشهای عمان همچنان برای دولت مهم و حساس است. گروههای حقوق بشری میگویند یک مرد ظفاری در ماه اکتبر بازداشت شده و در حبسی بدون وسایل ارتباطی قرار گرفت؛ چرا که در صفحه فیسبوک خود نوشته بود: «من ظفاری هستم نه عمانی.»
احتمالی واقعگرایانهتر این است که مسلمانان «عبادی» احتمالا تلاش کنند تا دولت مستقل مذهبی را احیا کنند؛ دولتی که از قرن ۸ تا دهه ۱۹۵۰ در قید حیات بود. «عبادیسم»، سومین فرقه اسلامی پس از شاخههای اهل سنت و شیعی، در عمان غالب بود هر چند دولت هیچ آمار رسمی درمورد این فرقه ارائه نمیدهد. به لحاظ تاریخی، عبادیها خواستار حکومت ازسوی امامی منتخب هستند. کاتز میگوید: «دورههای دیگری در تاریخ بوده که آنها سرکوب شده و گاهی بازگشتهاند. هر کسی که خواستار شکل عمانی حکومت باشد... این میتواند یک احتمال باشد.» بزرگترین چالش برای حاکم بعدی چالشی درازمدت است: خلاص کردن کشور از درآمدهای نفتی که ۷۵ درصد از بودجه دولت را تشکیل میدهد؛ کاهش بیکاری که حدود ۱۵ درصد است و جذب حجم انبوهی جوان. همچون بسیاری از کشورهای دیگر در خاورمیانه، عمان میکوشد تا دانشآموختگان را بهکار گیرد.
«مخینی» میگوید بازگشایی سیاسی مهم است. او میگوید سلطان بعدی عمان میتواند قدرت بیشتری به پارلمان دهد یا حتی یک نخستوزیر را برگزیند. «مخینی» میافزاید: «این میتواند پیام خوبی به نسل بعدی بدهد.» در سال ۲۰۱۱، وقتی بخش زیادی از جهان عرب در تظاهراتی در حمایت از دموکراسی گرفتار شد، صدها عمانی در کشورشان به تظاهرات دموکراسیخواهی پیوسته و خواستار اصلاحات سیاسی و اتخاذ معیارهای ضد فساد شدند، در حالی که وفاداری خود به سلطان را هم اعلام میکردند. در ۹ نوامبر، «یوسف بن علوی»، مقامی که مسوول امور خارجه است، (در عمل، این سلطان است که وزیر امور خارجه است) در مصاحبه با الشرقالاوسط اعلام کرد که هیچ نگرانی در مورد آینده ندارد. او گفت: «شهروندان کشور نمیخواهند راهی را که در آن قرار گرفتهاند، ترک کنند و این مسیر روشن است.»
هفته گذشته «جمال الحسنی»، بهیار ۳۰ ساله که نظارهگر نگرانی مردم بود، گفت: «خدا را شکر. همه چیز به خیر گذشت. ما آرزوی سلامتی برای آن وجود ذیوجود داریم. امیدواریم او بازگردد و بقیه عمر خود را صرف حکومت بر ما کند؛ اما در آخر، این دنیایی مادی است و همه چیز را باید در این دنیا بپذیریم.» گردهماییهای عمومی در این شهر ممنوع است. مردمی که حضور سلطان را در تلویزیون دیده بودند شادی کنان به خیابانها ریختند اما پلیس آنها را متفرق کرد. درواقع، مردم میدانند که سرگردان هستند و آینده شان مبهم.
ارسال نظر