«دیلما روسف» دوباره رئیسجمهور برزیل شد
غلبه چریک بر اقتصاددان
محمدحسین باقی: دیلما روسف رئیسجمهور برزیل در دور دوم انتخاباتی که شانه به شانه رقیب خود به پیش میرفت پس از رقابتی نفسگیر که در تاریخ اخیر این کشور بیسابقه بود توانست بار دیگر بهعنوان رئیسجمهور برزیل برگزیده شود.
«نوس» از پس «روسف» بر نیامد
روسف که حزب کارگران چپگرای او از سال ۲۰۰۳ بر برزیل حاکم است، با ۹۹ درصد آرای شمرده شده توانست ۶/۵۱ درصد از آرا را به دست آورد. آسیو نوِس نامزد راستگرای حزب «سوسیال دموکرات برزیل» هم با ۴/۴۸ درصد آرا دوم شد. اعلام پیروزی خانم روسف باعث شد ساکنان شهر ریودوژانیرو به خیابانها بیایند و شادیکنان و ترقهزنان پیروزی «وارث لولا» را جشن بگیرند.
محمدحسین باقی: دیلما روسف رئیسجمهور برزیل در دور دوم انتخاباتی که شانه به شانه رقیب خود به پیش میرفت پس از رقابتی نفسگیر که در تاریخ اخیر این کشور بیسابقه بود توانست بار دیگر بهعنوان رئیسجمهور برزیل برگزیده شود.
«نوس» از پس «روسف» بر نیامد
روسف که حزب کارگران چپگرای او از سال ۲۰۰۳ بر برزیل حاکم است، با ۹۹ درصد آرای شمرده شده توانست ۶/۵۱ درصد از آرا را به دست آورد. آسیو نوِس نامزد راستگرای حزب «سوسیال دموکرات برزیل» هم با ۴/۴۸ درصد آرا دوم شد. اعلام پیروزی خانم روسف باعث شد ساکنان شهر ریودوژانیرو به خیابانها بیایند و شادیکنان و ترقهزنان پیروزی «وارث لولا» را جشن بگیرند. انتخابات موضوع اصلی بحثها در روز یکشنبه بود و کنشگران حزب کارگران (حزب متبوع روسف) پرچم قرمز (نشانه حزبی روسف) را در هوا به اهتزاز در آورده بودند و هر دو گروه در پناه سایهبانهای خود در کنارههای خیابانها اردوگاهشان را برقرار کرده بودند.
حزب روسف تلاش سختی را در حوزههای سیاست اجتماعی آغاز کرده بود، به گونهای که توانست اقتصاد رو به افول کشورش را سر پا کرده و تاکید را بر برنامههای اجتماعی بنهد؛ برنامههایی که باعث شد برزیل از سال ۲۰۰۳ به این سو تا ۵۵ درصد فقر را کاهش دهد. «آلن مورنو»، ۲۲ ساله، یکی از جوانان بیکاری است که به تداوم دولت روسف رای داد. او وقتی داشت حوزه رایگیری در «گلوریا»، منطقهای در مرکز «ریو»، را ترک میکرد روی تیشرتش نام «دیلما» به همراه تصویر او دیده میشد. او میگوید: «برای اطمینان، به روسف رای دادم چرا که فقیرم. او برای مردم بیش از بقیه کار انجام میدهد.» پیروزی روسف پس از یک مبارزه طاقتفرسا و نفسگیر و با تغییر اساسی در باورهای عمومی به دست آمد. ابتدا تصور بر این بود که به راحتی پیروز میشود اما در ۱۳ اوت همه چیز به هم خورد، آنگاه که نامزد دیگر به نام «ادواردو کامپوس» که با ۹ درصد در جایگاه سوم بود با سقوط هواپیما کشته شد. «مارینا سیلوا» وزیر سابق محیطزیست که در انتخابات ۲۰۱۰ رتبه سوم را در رقابتها به دست آورده بود وارد میدان رقابت با روسف شد و به سرعت در صدر نظرسنجیهای عمومی قرار گرفت. حزب کارگران در تبلیغات انتخاباتی خود سیلوا را هدف گرفت. آنها در یک تبلیغ اعلام کردند که پیشنهادهای او برای یک بانک مرکزی مستقل برزیل را تقدیم بانکداران ثروتمند خواهد کرد و خانوادههای فقیر را گرسنهتر خواهد کرد. «خاییرو نیکولا» دانشمند سیاسی در دانشگاه فدرال ریو میگوید: «حزب کارگران دریافته بود که مارینا تهدیدی واقعی است و کارزاری سخت علیه او را سازمان داد.» برزیلیها عموما نامزدها و رئیسجمهورشان را با نام کوچک صدا میکنند. سیلوا در اولین دور رقابتها در ۵ اکتبر از گردونه حذف شد و بنابراین، حزب کارگران «نوس» را هدف گرفت. همانطور که نامزدها به دو نفر کاهش یافت برزیلیها هم میان این دو حزب تقسیم شدند. جنگ در رسانههای اجتماعی شروع شد و حتی دوستان و خانوادهها هم بر سر مسائل سیاسی از هم جدا شدند و در فیسبوک هم رویکردی غیردوستانه نسبت به یکدیگر اتخاذ میکردند. نامزدها در بحثهای رو در روی خود توهینهایی نثار هم میکردند. نوس، روسف را «سبکسر»، «احمق» و «دروغگو» مینامید و روسف هم او را به «قوم و خویشپرستی» متهم میکرد. نیکولا میگوید: «این سطحی از خشونت است که تا پیش از این هرگز شاهد آن نبودیم.» پیروزی نزدیک روسف نسبت به رقیب خود تا حدی ناشی از حمایت لوییس ایناسیو لولا داسیلوای محبوب است؛ رهبر سابقی که به مدت ۸ سال (پیش از روسف) رئیسجمهور بود و روسف خود را باید وامدار و وارث او بداند.
لولا در این رقابت- همچون رقابتهای سال ۲۰۱۰ که روسف نامزد شده بود و تصاویر او کنار روسف دیده میشد- حضوری آشکار داشت. حمایت از روسف در میان گروههای کمدرآمد بسیار قوی بود چرا که مستعد پذیرش این ادعا بودند که مخالفان روسف برنامههایی مانند «طرح کمک درآمد برای هزینههای خانوار» را پایان خواهند داد؛ برنامهای که ۵۰ میلیون برزیلی از آن منتفع هستند. «ریکاردو اسماعیل» دانشمند سیاسی در دانشگاه کاتولیکی ریو دو ژانیرو میگوید: «رای او هرگز - به دلیل حمایت عمومی از او- از سطح خاصی پایینتر نیامد.»
روسف همچنین روی حمایت اتحادیههای چپگرا و جنبشهای اجتماعی هم حساب میکرد. هر چه رقابت برای انتخابات دور دوم سختتر میشد، انتخابات به امری «جانبگیرانهتر» تبدیل میشد و این نه فقط به دلایل اقتصادی بلکه به دلیل آن چیزی بود که بسیاری از برزیلیها آن را «اصول اساسی» تلقی میکردند: یعنی، این انتخابات با دو عنوان سادهسازی شد: «عدالت اجتماعی» در برابر «اقتصاد نولیبرال»؛ حتی نوس هم گرچه متعهد به حفظ « طرح کمک درآمد برای هزینههای خانوار» شده اما حزب روسف میگوید او و سیاستهایش به دنبال حمایت از تجارت و در یک کلام «تجارت دوستانه» است.
حزب کارگرانِ روسف، رقیب خود «نوس» را نامزد نخبگان ثروتمند، سفید پوست و دارای امتیاز معرفی کرد که بهطور سنتی بر برزیل حاکم بودند. نیکولا میگوید: «موضوع رقابت سفیدها در برابر سیاهان، ثروتمندان در برابر فقرا بود و این روایت را هم حزب کارگران دامن میزد.» سخنان «نوس» با صدای مادری بیکار به نام «گوسیلیا دوس سانتوس»، ۲۳ ساله، به دیگران منتقل میشد. «نوس» منشی خصوصی پدر بزرگ خود «تانسردو نوس» بود که اولین رئیسجمهور عصر پسادیکتاتوری بود که بهطور غیرمستقیم انتخاب شد اما پیش از ادای سوگند درگذشت.
«نوس» جوان هم دو بار بهعنوان فرماندار میناس گاریاس انتخاب شد و در سال ۲۰۱۰ با ۹۲ درصد محبوبیت این سمت را ترک کرد. اما او میکوشید تا تصویر «جوان عیاش» از خود را در انظار برزیلیها پاک کند؛ همسر دوم او «لتیسیا وبر» پیش از این یک مدل بود؛ او با «بانوی برزیل» (Miss Brazil) طرح دوستی ریخت و در نهایت در مورد استفادهاش از کوکایین مجبور به پاسخ شد و هرگونه استفاده از این ماده مخدر را رد کرد. راهپیماییها در حمایت از «نوس» از سوی هوادارانش این کلیشه از او را تقویت کرد. ماه گذشته در سائوپائولو، تظاهراتکنندگان حامی نوس در حمایت از پلیس برزیل که در خیابانها گشت میزد شعار سر میدادند. بعید بود که این کار بتواند باعث عزیز شدن نوس نزد بسیاری از برزیلیهایی شود که در بهترین حالت پلیس را فاسد و خشن میدانستند و در بدترین حالت حضور این نیرو را به مثابه بازگشت به دوران دیکتاتوری نظامی میپنداشتند.
در مقابل، حامیان روسف گریزی به گذشته نامزد متبوع خویش زدند و او را بهعنوان عضو مقاومت جناح چپ در برابر دیکتاتوری نظامی برزیل معرفی میکردند و از عکسی استفاده میکردند که روسف را با عینکی سیاهرنگ نشان میداد که روی این تصویر عبارت «بانوی شجاع» نقش بسته بود. روسف که در
«بلو هوریزونته» در سال ۱۹۴۷ متولد شد دارای پدری مهاجر و بلغاری و مادری برزیلی بود که به کسوت معلمی اشتغال داشت. او در جوانی وارد سیاست شد و پس از پیوستن به مقاومت مسلحانه در برابر دیکتاتوری زندانی شده و مورد شکنجه قرار گرفت. او اولین زنی بود که در سال ۱۹۹۳ به وزارت معدن، انرژی و ارتباطات رسید. او سپس از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ در دوران لولا به وزارت معدن و انرژی رسید پیش از اینکه بهعنوان رئیس کارکنان او انتخاب شود.
اما شهرت او بهعنوان تکنوکراتی سختسر مورد سوال قرار گرفته، چرا که اقتصاد برزیل در دوران او آنگونه که انتظار میرفت نتوانست به رشد مورد قبول دست یابد؛ اقتصاد پس از یک دهه انقباض تدریجی وارد «رکود تکنیکی» شد. تورم هم از سطح ۵/۶ درصدی که دولت هدفگذاری کرده بود فراتر رفت. اسماعیل میگوید: در نتیجه، حمایت از روسف در میان رایدهندگان دارای شغل آزاد در طبقه متوسط در حال ظهور و در بخشهای صنعتی، مالی و کشاورزی- اقتصادی کاهش یافت.
او میگوید: «یک بیاعتمادی وجود دارد که دیلما نمیتواند رشد بیشتر در دوره دوم ریاستجمهوری خود را به وجود آورد.» از سوی دیگر، نوس هم اتهام فساد را روانه روسف کرده و او را به پرداختهایی غیرقانونی در «پتروبراس» - شرکت نفتی دولتی- برای پرداخت مبالغی به احزاب سیاسی همچون حزب کارگران متهم کرده است. اتهامات جدید ابتدا از سوی هفتهنامه ضددولتی «Veja» منتشر شد. اما این رسوایی برای پیروزی نوس کافی نبود. اکنون روسف باید کشوری را رهبری کند که خودش برای پیروزی در انتخابات آن را دچار شکاف کرده است. او در سخنرانی پیروزی خود میگوید: «از ته دل بر این باورم که این انتخابات باعث شکاف در کشور نشده. تصور میکنم انتخابات ایدهها و احساساتی را بسیج میکند که در برههای با هم متضاد هستند.» روسف از لولا تشکر کرد و قول مذاکره و اصلاح سیاسی برای مبارزه با فساد و رشد اقتصادی را داد. روسف گفت: «برزیل، دختر تو، بار دیگر از مبارزه نگریخت. زنده باد برزیل.»
ارسال نظر