اکونومیست در تازهترین سرمقاله خود بررسی کرد
چین به دنبال چیست؟
وظیفه دیپلماسی در دهههای پیش رو این خواهد بود که اطمینان حاصل کند چنین فاجعهای هرگز بهوقوع نخواهد پیوست اما پرسش این است که چگونه؟
برخی از منتقدان هرگاه که به موضوع چین مینگرند، این کشور را یک تهدید میبینند چراکه کسبوکارهای دولتی چین به آفریقا پیشروی کرده، دولت این کشور در سازمان ملل حق وتو دارد و اشتهای سیریناپذیر چین نیز برای منابع موجب تخریب محیطزیست میشود. خوشبختانه شواهد اندکی وجود دارند که از ایده تلاش چین برای درهم افکندن نظم بینالمللی حمایت میکنند. خواستههای چین جنبههای تاریخی و حتی احساسی دارند. اما در بخش اعظم امور جهان، چین به دنبال کار در چارچوب استانداردهای موجود است نه براندازی آنها. در آفریقا، فعالیت کسبوکارهای چینی، معاملاتی است و اغلب توسط کارآفرینان انجام میشود نه دولت. علاوه براین، چین بزرگترین مشارکت را در ماموریتهای حفظ صلح در میان پنج عضو دائمی شورای امنیت دارد و در گشتزنیهای مقابله با دزدان دریایی در شاخ آفریقا همکاری میکند. در برخی نواحی، چین به شدت تلاش میکند که تاثیرات خود بر محیطزیست را کاهش دهد. بهعنوان مثال، برنامههای جنگلکاری در ابعاد وسیع و فناوریهای پاک را در دست اجرا دارد.
تنها استثنا، شرق و شما شرق آسیا است، یکی از بزرگترین تمرکزهای جمعیت، پویایی و ثروت در کره زمین. آنجا تنها جایی است که در آن چین از صلح با آمریکا خوشحال نیست. قرنها کشور چین مرکز همه امور دنیا بود، خورشیدی بود که سایر حکومتهای آسیایی به دور آن میچرخیدند.
نخست غارت غرب در قرن نوزدهم میلادی، سپس شکست چین توسط ژاپن در پایان آن قرن، مرکزیت چین را از میان برد. امروز، از نگاه رهبران چین، نظم آمریکا محور حاکم بر غرب اقیانوس آرام این تحقیر را دایمی کرده است. آنها بر این اعتقادند که بهزودی کشورشان به اندازه کافی ثروتمند و قدرتمند خواهد شد تا برتری خود را در شرق آسیا بازپس گیرد. رقابت چین به سمت مدرنیته بدون آمریکا ممکن نبود. اکنون اما اگر قرار باشد نظم لیبرال به حیات خود ادامه دهد، باید رشد کند. انکار واقعیت ابرقدرت چین تنها موجب تشویق چین میشود که جهان را آنگونه که هست انکار کند. اما اگر چین در نظام فعلی به شکوفایی برسد، این نظام را به پیش خواهد راند. البته برای یک قدرت بزرگ دشوار خواهد بود که همتایی جدید را از گروه نوظهورها برتابد چون هرگونه انطباق با وضعیت جدید یک عقبنشینی تلقی خواهد شد. اما وارد کردن چین به یک چارچوب منطقهای تقویت شده به معنای اعطای جایگاه برتر به آن نیست. حتی به معنای متوقف کردن نظم لیبرال که تا کنون به این خوبی در خدمت آسیا و آمریکا بوده هم نیست. شاید هم این نظم لیبرال در نهایت کار نکند. اما با توجه به خطرات عظیم رقابت، اکنون حیاتی است که چنین نظمی آزمایش شود.
ارسال نظر