محتوای صحبتهای اردوغان با پسرش منتشر شد
«فساد نوار»
گروه بینالملل- نوارهای صوتی افشا شده از اردوغان، بلای جان وی شده است و حزب حاکم ترکیه را به شدت متزلزل کرده است. این بخشی از یادداشت «مورات یتکین» ستون نویس روزنامه حریتدیلی است که به جایگاه حزب حاکم در آستانه انتخابات محلی این کشور اشاره دارد. این در شرایطی است که هنوز اردوغان از زیر بار فشار نخستین نوار افشا شده از وی و فرزندش خلاص نشده که دومین نوار منتسب به وی نیز فاش شده است و در آن اردوغان به پسرخود در خصوص یکی از معاملات غیرقانونی میگوید که به گرفتن بخشی از پول رضایت ندهد و کل پول را یکجا تحویل بگیرد.
گروه بینالملل- نوارهای صوتی افشا شده از اردوغان، بلای جان وی شده است و حزب حاکم ترکیه را به شدت متزلزل کرده است. این بخشی از یادداشت «مورات یتکین» ستون نویس روزنامه حریتدیلی است که به جایگاه حزب حاکم در آستانه انتخابات محلی این کشور اشاره دارد.
این در شرایطی است که هنوز اردوغان از زیر بار فشار نخستین نوار افشا شده از وی و فرزندش خلاص نشده که دومین نوار منتسب به وی نیز فاش شده است و در آن اردوغان به پسرخود در خصوص یکی از معاملات غیرقانونی میگوید که به گرفتن بخشی از پول رضایت ندهد و کل پول را یکجا تحویل بگیرد. همزمان روزنامه تودیز زمان، محتوای نوار صوتی اول را فاش میکند که در نوع خود بیسابقه است. این مکالمه در روز ۱۷ دسامبر بین پدر و پسر صورت میگیرد.
مکالمه اول- ساعت ۸ صبح
- اردوغان: پسر خانهای؟
- بلال: بله پدر
- اردوغان: صبح امروز عملیاتی آغاز شده است که پای آقااغلو، رضا ضراب (از تاجرانی که پایشان در این پرونده گیر است) پسر ظفر چاغلایان، (پسر وزیر اقتصاد) اردوغان بیرقدار (فرزند وزیر محیط زیست)، و پسر معمر گولر به میان کشیده شده است و در حال حاضر در خانههای آنان در حال جستوجو هستند.
- بلال: دقیقتر بگویید چه شده؟
- اردوغان: میگویم که پلیس ریخته به خانههای پسر ظفر چاغلایان، اردوغان بیرقدار، پسر معمر گولر و رضا ضراب و همچنین آقا اغلو و در حال جستوجو هستند. ۱۸ نفر دیگر را هم گرفتهاند.
- بلال: خوب! خوب!
- اردوغان: گرفتی؟ حالا! به چیزی که میگویم خوب گوش کن، هر چه در خانه داری را بردار و ببر بیرون.
- بلال: منکه چیزی ندارم بابا! این پولها متعلق به توست و جایشان امن است.
- اردوغان: به همین دلیل میگویم. الان خواهرت در راه خانه شماست؟
- بلال: کی؟
- اردوغان: میگویم خواهرت!
- بلال: بله بله!
- اردوغان: او اطلاعات کافی دارد و میداند که چه باید بکند. با برادر بزرگترت هم حرف بزن.
- بلال: بله
- اردوغان: با عمویت هم صحبت کن او هم باید همینکار را بکند.
- بلال: با این پولها باید چه کار کنیم؟ کجا باید مخفی کنیم؟
- اردوغان: در جاهای خاص. همین الان این کار را بکن (در پس زمینه صدای زنی شنیده میشود که برات را صدا میزند.)
- بلال: برات هم مقداری...
- اردوغان: به خاطر همین میگویم. همین الان همه با هم بروید پیش عمویتان. البته نمیدانم که عمو ضیا هم چیزی دارد یا نه؟ به برادرت بوراک هم بگو.
- بلال: سمیه هم هست؟او ما را میبرد؟ او میداند پولها را کجا بگذاریم؟
- اردوغان: بله! یالا! همین الان این کار را بکنید. به پولهای خودت هم فکر کن. با عمویت تماس بگیر.
- بلال: که چه کار کنیم؟
- اردوغان: سریع با شما تماس میگیرم. حوالی ساعت ۱۰. در مورد این بحث...
- بلال: حتما پدر!
تماس دوم- ساعت ۱۱:۱۷
- بلال: بابا! ما با حسن (فرزند دیگر اردوغان) برات و عموها جمع شدیم و در مورد اینکه چه کار کنیم فکر کردیم. برات فکر دیگری دارد. او میگوید که پولها را به فاروک [کارلیاونچو] (یک تاجر بزرگ ترکیه که در زمینه حمل و نقل و کارخانه کشتی سازی و... فعالیت دارد) بدهیم برای کار تجاری. او مثل دفعات قبلی میتواند اینکار را برای ما انجام دهد. این کار را بکنیم؟ از این طریق میتوان مشکل بخش عمدهای از پول را حل کنیم.
- اردوغان: به نظر بد نمیرسد.
- بلال: برای بخش دیگر اما، قصد داریم که با مهمت گُر (تاجر ترکیهای) شریک شویم و کار تجاری شروع کنیم. ما فکر کردیم که پول را به او بدهیم پیش خود نگه دارد تا پروژه بعدیاش را آغاز کند. با این کار میتوانیم مشکل را حل کنیم.
- اردوغان: باشه. خوب است.
- بلال: باشه.
- اردوغان: سمیه رسیده است؟
- بلال: بله به خانه رسیده است. ما امروز انشاءالله همه چیز را مرتب میکنیم! چیزی دیگری هم مانده؟
- اردوغان: اگر بتوانید کل پولها را خارج کنید عالی است.
- مکالمه سوم- ساعت: ۱۵:۳۹
- اردوغان: کارهای دیگری را که گفته بودم انجام دادی؟
- بلال: تا عصر امروز تمام میشود. ما بخشی از پول را خارج کردیم. بخشی را که برای برات بود خارج کردیم. الان هم پیش مهمت گُر هستیم تا کارها را راست و ریس کنیم. باقیاش را که تاریک شد انجام میدهیم.
ارسال نظر