افول جذابیت اقتصاد چین

دنیای اقتصاد- طی سه دهه اخیر، شرکت‌های چند ملیتی به چین سرازیر شدند. پس از بحران مالی نیز بسیاری از کشورها برای نجات به چین چشم امید دوختند. اکنون، اما به نظر می‌رسد که دوران طلایی چین به سر رسیده است. برخی از شرکت‌ها در حال ترک چین هستند.برخی دیگر که در چین مانده‌اند، با مشکلات روبه‌رو هستند. سرمایه‌گذاران، دیگر از شرکت‌هایی که سرمایه‌گذاری‌های گزاف در چین کرده‌اند استقبال نمی‌کنند.رشد چین دچار افت شده است و هزینه‌ها رو به افزایش هستند. اکونومیست در سرمقاله این هفته خود بررسی کرد

کاهش جذابیت چین

شادی آذری

رابرت گویزوتا، رئیس پیشین و متوفی شرکت کوکاکولا، گفته بود «روز پانزدهم آوریل ۱۹۸۱ یکی از مهم‌ترین روزها... در تاریخ جهان بوده است.» در آن روز نخستین کارخانه تولید بطری‌های نوشابه در چین پس از انقلاب کمونیستی افتتاح شد.

گر چه این ادعا تا حدی اغراق‌آمیز بود، اما چندان بی‌ربط هم نبود. سیاست‌های اسفبار مائو تسه تونگ اقتصاد را نابود کرده بود. اوج آرزوهای مردم حول چهار محور می‌گشت: دوچرخه‌، ماشین چرخ خیاطی، پنکه و ساعت مچی. استقبالی که دنگ شیائوپنگ، رهبر وقت از شرکت‌های خارجی به عمل آورد، بخشی از یکسری تغییرات بود که چین را به یکی از بزرگ‌ترین و پر سرعت‌ترین بازارهای جهان تبدیل کرد.

طی سه دهه اخیر، شرکت‌های چند ملیتی به چین سرازیر شدند. پس از بحران مالی، بسیاری از کشورها برای نجات به چین چشم امید دوختند. اکنون اما به نظر می‌رسد که دوران طلایی چین به سر رسیده است.

از برخی جنبه‌ها بازار چین هنوز جذاب‌ترین بازار جهان است. گر چه این بازار تنها در حدود ۸ درصد مصرف بخش خصوصی جهان را به خود اختصاص می‌دهد، اما بیش از هر کشور دیگری به رشد مصرف جهان در سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ کمک کرده است. شرکت‌هایی چون جنرال موتورز و اپل در آنجا به سودهای هنگفتی دست یافتند.

اما برای بسیاری از شرکت‌های خارجی شرایط در حال دشوارتر شدن است. تا حدودی دلیلش این است که رشد اقتصادی دچار افت شده است و در عین حال هزینه‌ها رو به افزایش‌اند. کارکنان جوان و مستعد دشوارتر یافت می‌شوند و دستمزدها رو به افزایش است.

دولت چین همیشه زندگی را برای شرکت‌ها در برخی زمینه‌ها دشوار ساخته است. این دولت دسترسی به بازار را برای بانک‌های خارجی و دفاتر سفته بازی محدود کرده و فعالیت شرکت‌های اینترنتی از جمله فیس‌بوک و توییتر را بلوکه کرده است. و به نظر می‌رسد که رفتارهای سختگیرانه رو به گسترش است. شرکت‌های سخت‌افزاری چون سیسکو، آی بی ام و کوآلکوم با واکنش‌های شدیدی در مورد موضوع اسنودن مواجه شده‌اند. شرکت داروسازی گلاکسو اسمیت کلاین درگیر یک پرونده فساد مالی شده است. شرکت اپل مجبور شد سال گذشته میلادی به طرز فضاحت‌باری از مشتریانش عذرخواهی کند، چون ضمانت‌های ناکافی ارائه کرده بود. کافی‌شاپ زنجیره‌ای استارباکس هم از سوی رسانه‌های دولتی به افزایش غیرقانونی قیمت‌ها متهم شد. در ماه مارس قانون حمایت از مصرف‌کنندگان به اجرا گذاشته خواهد شد که احتمال می‌رود موج جدیدی از حملات به شرکت‌های چند ملیتی را به راه اندازد. سخت‌گیری دولت در مورد هزینه‌های غیرمعقول مقامات موجب ضربه وارد شدن به شرکت‌های خارجی توزیع‌کننده کالاهای لوکس می‌شود.

رقابت‌ها هم اوج گرفته است. چین صحنه رقابت تنگاتنگ برندهای معروف جهان شده است، اما شرکت‌های داخلی که مدت‌ها از لحاظ کیفیت عقب مانده بودند، اکنون به این رقابت‌ها پیوسته‌اند. حالا دیگر بسیاری از آنها تجربه فعالیت‌های خارجی دارند و برخی محصولات ابداعی تولید می‌کنند. شرکت‌های شیااومی و هوآوی تلفن‌های هوشمندی در سطح جهانی تولید می‌کنند و وسایل حفاری فوق‌العاده شرکت سانی از مشابه‌های خارجی گران‌تر خود مانند هیتاچی و کاترپیلار پیشی گرفته‌اند. دیگر مصرف‌کنندگان چینی فقط برای اینکه کالایی برند خارجی دارد، پول‌های گزاف خرج نمی‌کنند. هوش آنها در استفاده از اینترنت و بی‌توجهی آنها به برندها در چین باعث شده است که آنها به مصرف‌کنندگانی با بیشترین تقاضا تبدیل شوند.

برخی از شرکت‌ها در حال ترک چین هستند. در ماه دسامبر بود که شرکت رولون اعلام کرد به کل از چین خارج می‌شود. اورئال که بزرگ‌ترین شرکت آرایشی جهان است، خیلی زود پس از آن اعلام کرد که فروش یکی از برندهای اصلی خود را به نام گارنیر متوقف خواهد کرد. برخی از شرکت‌هایی که در چین مانده‌اند، با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند. در هفته گذشته شرکت آی بی ام اعلام کرد که درآمدش در چین طی فصل آخر سال ۲۰۱۳ تا ۲۳ درصد کاهش یافت.

سرمایه‌گذاران هم دیگر از شرکت‌هایی که سرمایه‌گذاری‌های گزافی در چین کرده‌اند استقبال نمی‌کنند. افزایش هزینه‌ها در چین به معنای آن است که روسای شرکت‌ها باید هدف خود را از رشد به بهره‌وری تغییر دهند. چنین چیزی واضح به نظر می‌رسد، اما در چین ذهنیت بر این اساس استوار است که فقط باید افراد بیشتری را درگیر کار کرد. یکی از راه‌های مقابله با افزایش هزینه‌ها نه فقط در بخش تولید، بلکه در بخش خدمات، استفاده از فناوری جایگزین نیروی کار است. موضوع دیگر اینکه کنترل شدیدتر شرکت‌ها ضروری به نظر می‌رسد. روسای شرکت جی اس کی در لندن پذیرفته‌اند که مشکلات موجود در چین تا حدودی به این دلیل ایجاد شده است که مدیران اجرایی «خارج از فرآیندها و کنترل » عمل می‌کنند.

چین هنوز یک فرصت غنی به شمار می‌رود. شرکت‌هایی که بتوانند بهره‌وری را افزایش دهند، نظارت خود را بهبود بخشند و به ذائقه‌های محلی پاسخ دهند، هنوز قادر به شکوفایی خواهند بود. اما به هر حال روزهای طلایی چین به پایان رسیده است.