پروفسور محمد هاشم پسران* وقتی پنج‌شنبه موسسه «تامسون رویترز» مرا به‌عنوان یکی از هشت اقتصاددان دارای شانس دریافت نوبل اقتصاد امسال معرفی کرد، خوشحال شدم. خوشحالی‌ام به این دلیل بود که موسسه‌ای مستقل، با در نظر گرفتن آمار «ارجاعات علمی» (Citation) مقالات منتشره در ژورنال‌های علمی و پژوهشی اقتصادی برتر دنیا، مرا در جمع هشت اقتصاددان منتخب قرار داده است. حضور در این جمع، چه منجر به دریافت جایزه نوبل بشود و چه نشود، برای من خوشحال‌کننده است، اما این واقعیت را هم باید در نظر گرفت که هشت اقتصاددان معرفی‌شده، «کاندیداهای دریافت نوبل اقتصاد» نیستند و صرفا پژوهش‌های آنها در صدر آمار Citationها قرار دارد و در نتیجه پیش‌بینی شده است بیشترین شانس را برای دریافت نوبل داشته باشند؛ پیش‌بینی‌ای که ربط مستقیمی به «کمیته نوبل» ندارد.

در مورد هفت اقتصاددان دیگری هم که از طرف «تامسون رویترز» معرفی شده‌اند، باید بگویم که همگی فعالیت‌های پژوهشی ارزشمند و ماندگاری را در علم اقتصاد انجام داده‌اند؛ هر چند چون پژوهش‌های این افراد در سه حوزه مختلف علم اقتصاد متمرکز بوده، شاید نتوان به سادگی میزان تاثیرگذاری این افراد را با هم مقایسه کرد. در واقع موسسه تامسون رویترز، با تفکیک سه حوزه «اقتصاد خرد»، «اقتصادسنجی» و «حقوق و اقتصاد (Law and Economics)»، سعی کرده است دو یا سه اقتصاددان پیشرو را در هر حوزه معرفی کند. دو اقتصاددانی هم که جز من در حوزه «اقتصادسنجی» معرفی شده‌اند، هر دو از اقتصاددانان برجسته‌ای هستند که من سال‌ها است آنها را می‌شناسم و احترام زیادی برایشان قائل هستم.

شاید در اینجا خوب باشد در اولین مطلب فارسی‌ای که بعد از اعلام خبر موسسه «تامسون رویترز» می‌نویسم، چند جمله هم در مورد فعالیت‌های کاری و پژوهشی سال‌های آینده‌ام ذکر کنم. من چه برنده نوبل بشوم و چه برنده نشوم، اکثریت قاطع فعالیت‌های کاری و نیز پژوهشی خود را مطابق برنامه‌های قبلی‌ام پیش خواهم برد. تصور می‌کنم اکثر اقتصاددانان دیگری که نام‌شان برای دریافت نوبل مطرح می‌شود نیز، وضعیت مشابهی دارند. من در سال‌های اخیر به لحاظ پژوهشی بیشتر بر مدل‌سازی GVAR متمرکز بوده‌ام و جدیدترین کتاب من هم که به‌طور مشترک با Filippo di Mauro(از پژوهشگران ارشد بانک مرکزی اروپا) نوشته شده به همین موضوع مربوط می‌شود. به طور خلاصه، حوزه پژوهشی سال‌های اخیر من که در سال‌های بعد هم ادامه خواهد داشت، به بررسی و مدل‌سازی اقتصادسنجی در مورد ارتباط و تاثیرگذاری متقابل اقتصادهای مختلف دنیا بر یکدیگر مربوط می‌شود. برای مثال تغییرات سریع اقتصاد چین تاثیرات وسیعی بر اقتصادهای سایر کشورها داشته و خود این تاثیرات مجددا بازتاب‌هایی داشته‌اند که اقتصاد چین را متاثر کرده است. تولید مدل‌های آماری و اقتصادسنجی مناسبی که بتواند این تاثیرات متقابل را به خوبی توضیح داده و پیش‌بینی کند، از اهمیت فراوانی برخوردار است که بخش عمده فعالیت‌های پژوهشی سال‌های آینده مرا تشکیل می‌دهد.

اما دغدغه دیگر من در سال‌های اخیر به سازمان‌سازی پژوهشی در حوزه‌های مختلف علم اقتصاد مربوط بوده که در سال‌های آینده هم ادامه خواهد یافت. ما در سال ۲۰۱۱ به همراه تعدادی دیگر از اقتصاددانان شاخص ایرانی «انجمن بین‌المللی اقتصاد ایران» (IIEA) را با هدف افزایش رونق کمی‌و‌کیفی پژوهش‌ها در مناطق مختلف جهان در زمینه «اقتصاد ایران» تاسیس کردیم. من در حال حاضر دبیر IIEA هستم و قطعا تلاش برای توسعه فعالیت‌های این انجمن، از دغدغه‌های کلیدی سال‌های آینده‌ام خواهد بود. همچنین اخیرا به همراه تعدادی دیگر از اقتصاددانان «انجمن بین‌المللی اقتصادسنجی کاربردی» (International Association for Applied Econometrics) را تاسیس کردیم که این انجمن نیز از سال آینده به‌طور رسمی فعالیت‌های خود را آغاز خواهد کرد و می‌کوشد به افزایش تعامل در میان محققان فعال در حوزه اقتصادسنجی در سراسر جهان کمک کند.

در پایان این یادداشت کوتاه، امیدوارم که وجود نام یک ایرانی در میان هشت اقتصاددان منتخب «تامسون رویترز»، بتواند بهانه‌ای باشد برای ایجاد شور و نشاط در بین همه اقتصاددانان ایرانی و افزایش انگیزه آنها برای فعالیت‌های پژوهشی باکیفیت. در آن صورت است که خوشحالی من از حضور در این لیست هشت‌نفره، یک خوشحالی تمام‌عیار خواهد بود.

*استاد اقتصاد دانشگاه کمبریج و دانشگاه کالیفرنیای جنوبی (USC)