تحولات سیاسی انگلیس در سال ۲۰۰۷ به یک دلیل به خاطر سپرده خواهد شد:‌ وداع بلر از داونینگ استریت. وقتی تونی بلر در سال ۲۰۰۵ وعده می‌داد که پیش از برگزاری انتخابات سراسری آتی انگلیس قدرت را واگذار می‌کند، انتظار داشت که قبل از تحویل کامل امور به گوردون براون، وزیر دارایی، چند سالی را به عنوان نخست وزیر بر مسند قدرت باقی بماند. اما وی ناگزیر به اعلام این شد که تا پاییز ۲۰۰۷ داونینگ استریت (دفتر نخست وزیری انگلیس) را ترک خواهد کرد اما با این حال نمی‌توان گوردون براون را جانشین مسلم بلر دانست و اکنون انگلیس نسبت به ۱۰ سال گذشته با ابهام سیاسی بیشتری روبه‌رو است. هفته‌نامه اکونومیست در شماره ویژه خود که به پیش بینی تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی جهان در سال ۲۰۰۷ اختصاص دارد، در‌خصوص دورنمای سیاسی بریتانیا در سال جدید میلادی می‌نویسد: «مردم دیگر کشورهای جهان از مشاهده کناره‌گیری اجباری موفق‌ترین نخست وزیر حزب کارگرانگلیس از قدرت، پیروز سه دوره متوالی انتخابات سراسری، شگفت زده‌ شده‌اند، از این‌رو که بلر و دولتش دستاورد‌های بسیاری را برای مردم کشورشان به ارمغان آورده‌اند، هر چند که این دستاوردها به لحاظ کمی‌‌نسبت به وعده‌های داده شده کمتر‌بوده‌اند. اقتصاد انگلیس نیز دائما رو به رشد بوده و این کشور در مقایسه با سایر رقبای خود در اروپا عملکرد بهتری را در این خصوص از خود به نمایش گذاشته است، همچنین تلاش‌ها جهت رقابتی کردن سرویس‌های خدماتی به عموم مردم نتایجی را در پی داشته که اگر چه عاری از عیب و نقص نیستند اما در مجموع بسیار امیدوارکننده‌ تلقی می‌‌شوند. نرخ فقر در میان اقشار مختلف جامعه انگلیس به خصوص در میان کودکان و مستمری بگیران کاهش یافته و از بیشترین انواع جرایم نیز کاسته شده است. همچنین ایرلند شمالی در صلح و ثبات به‌سر می‌برد و اسکاتلند و ولز نیز طبق روال از سوی لندن اداره می‌شوند. با این اوصاف تونی بلر شاهد کاهش حمایت‌های مردمی‌‌بوده است، اساسا به این دلیل که اوضاع نابسامانی بر عراق حاکم بوده و سیاست خارجی انگلیس تحت رهبری بلر، فداکارترین هم پیمان جورج بوش در جنگ با تروریسم از تامین منافع مردم این کشور بازمانده است. به این دلایل اشتباهات برخی وزرای دولت انگلیس، رسوایی‌ها نظیر رسوایی مالی حزب کارگر و این باور که مالیات دهندگان انگلیسی به اندازه کافی دریافتی ندارند را هم باید اضافه کرد.» اکونومیست می‌نویسد: «اعضای حزب کارگر در پارلمان انگلیس نخست وزیر کشورشان را مایه دردسر می‌دانند و تسریع روند واگذاری قدرت را خواستار شده‌اند. برخی نیز کناره‌گیری بلر پیش از برگزاری انتخابات محلی و منطقه‌ای ماه مه را خواستارند به این امید که حزب کارگر در نبود وی عملکرد بهتری را در این انتخابات به نمایش گذارد. این در حالی است که شخص نخست وزیر تمام تلاش خود را به کار خواهد بست تا دست کم تا ماه مه ایستادگی کند و بدین وسیله دوره تصدی ۱۰ ساله‌اش را به سلامت به اتمام برساند. اما بلر طی این مدت بیهوده به انتظار نخواهد نشست. او می‌خواهد اطمینان خاطر حاصل کند که حتی‌الامکان برنامه‌های اصلاحات حزب کارگر نوین انگلیس با کناره‌گیری‌اش از هرگونه خطر مصون بماند. لذا انتظار می‌رود که بلر تا قبل از ترک «داونینگ استریت» به ارائه فوری یکسری طرح‌های بدیع و معرفی اولویت‌های به مراتب ضروری‌تر از گذشته بپردازد. همچنین مسائلی نظیر اصلاحات در قانون اساسی، انرژی هسته‌ای و آموزش و پرورش بیشترین عناوین خبری در سال ۲۰۰۷ را به خود اختصاص خواهند داد.» اکونومیست در ادامه این گزارش آورده است: «به جهت اینکه مطمئنا توجه و نگاه مطبوعات انگلیس از بلر به جانشینش معطوف خواهد شد، تقریبا هیچ کس به سایر اقدامات وی توجهی نخواهد کرد. اگر چه گفته می‌شود که براون جانشین قریب به یقین بلر خواهد بود اما بر سر این احتمال نیز ابهاماتی وجود دارد. تونی بلر فردی فصیح در بیان و فریبنده و جذاب به لحاظ شخصیتی است اما گوردون براون هیچ یک از این ویژگی‌ها را ندارد. اساس صلاحیت و اعتبار و بنیان مدیریت اقتصادی موفقیت‌آمیز براون که زمانی محکم و استوار بود اکنون در معرض خطر فروپاشی قرار گرفته است و رقبای براون از ناکامی‌‌وی بهره جسته‌اند و به این بهانه که او فاقد شخصیت مردمی ‌‌و اجتماعی است مانع از تلاش‌ها برای خلع قدرت بلر شده‌اند. در حالی که مخالفان براون امکان شکست خوردن وی را مورد ارزیابی قرار می‌دهند، همچنان به نظر می‌رسد که کناره‌گیری بلر «وست مینستر و وایت هال» (منطقه‌ای در غرب لندن که پارلمان انگلیس و اکثر دفاتر دولتی و وزارتخانه‌های این کشور در آن واقع شده است) را از پرداختن به امور دولت منحرف خواهد کرد. جملگی این مسائل به نفع اپوزیسیون خواهد بود و در این میان محافظه‌کاران که برای نخستین بار طی یک دهه اخیر از فرصت انتخاب رهبری جذاب برخوردار شده‌اند بوی قدرت را احساس می‌کنند، به همین منظور خود را با عزم راسخ دیوید کامرون جهت احیای حزب پا به سن گذاشته شایرز و لندن (یعنی توری‌ها یا حزب محافظه‌کار) به صورت حزبی که بازنمود جامعه چند رنگی انگلیس باشد، سازگار و همسو می‌کنند. هر زمان که کامرون به هسته «بلریسم» نزدیک شده و از وعده وعید‌های موسوم توری‌ها مبنی بر کاهش نرخ مالیات دوری کرده محافظه‌کاران غالبا سکوت اختیار کرده‌اند. به هر حال این آتش بس موقت میان محافظه‌کاران و کامرون در سال ۲۰۰۷ در هم شکسته خواهد شد. کامرون برای متقاعد ساختن افکار عمومی‌‌ انگلیس در خصوص اینکه خصوصیات وی تنها در دوستانه بودن خلاصه نمی‌شود تحت فشار قرار خواهد گرفت تا به تشریح مواضع و رویکرد‌های سیاسی‌اش در دولت جدید بپردازد و به محض اینکه در این مسیر گام بردارد از شکاف‌ها در حزب توری پرده بر خواهد داشت، شکاف‌هایی که پر کردن آنها تقریبا به اندازه مهار رقابت جویانی که در حال سلب صلاحیت حزب کارگرند سخت و دشوار است.» اکونومیست افزوده است: «چنین وضعیت و شرایطی لیبرال دموکرات‌ها را از این فرصت بهره‌مند خواهد ساخت که بر عده حامیان خود بیفزایند اما بعید به نظر می‌رسد که قادر باشند گوی سبقت را از سایر رقبایشان بربایند. سر منزیس کمپل رهبر تازه وارد حزب لیبرال دموکرات انگلیس از صلاحیت‌ها و شایستگی‌های بسیاری برخوردار است اما فاقد استعداد ذاتی است معهذا به نظر می‌رسد که بحث تشکیل پارلمان معوق و گمانه‌زنی‌ها در خصوص گرایش هر چه بیشتر سرمنزیس به حزب کارگر در مقایسه با میلش به حمایت از محافظه‌کاران بیش از پیش به گوش خواهد رسید. البته همه چیز به این بستگی دارد که حزب کارگر چه وضعیتی را در سال ۲۰۰۷ داشته باشد. در اواسط سال جدید میلادی تونی بلر مسند قدرت را ترک خواهد کرد و میراث به جای مانده از وی در بوته آزمایش قرار خواهد گرفت. اگر براون به راستی همان جانشین نخست وزیر کنونی انگلیس باشد با کمی ‌‌ابتکار عمل جدید و سیاستمدارانه می‌تواند راه را برای خود هموارتر کند. این در حالی است که در خارج از وست مینستر (پایتخت دولتی انگلیس) نگرانی‌های دیگری اذهان عمومی‌‌ را آشفته کرده است. مهم‌ترین این نگرانی‌ها افزایش مهاجران آن دسته از اتباع کشورهایی است که به تازگی به عضویت اتحادیه اروپا درآمده و یا از کشورهای سابقا مستعمره انگلیس به این کشور وارد می‌شوند. دغدغه دیگر مردم انگلیس این است که رشد اقتصادی کشورشان کند شده و در نتیجه بسیاری از مردم به لحاظ اقتصادی تحت فشار غیر قابل کنترلی قرار گرفته‌اند، دولت انگلیس در جهت رفع این مشکل برآن خواهد شد که مانع از سیل مخارج دولتی شود. در این گیرودار جنگ بی‌حاصل در افغانستان و عراق نیز مایه دردسر همیشگی خواهد بود.» این هفته نامه انگلیسی در پایان می‌نویسد: «دستاوردهای دیرپای تونی بلر با توجه به این پیشینه تیره‌وتار است که مورد قضاوت قرار خواهد گرفت. نخست وزیر انگلیس توانسته کارآمدی بازار اقتصادی را با عدالت اجتماعی توام و همراه ساخته و به پایه‌های انقلاب مارگارت تاچر استحکام بخشد. وقتی که بلر با قدرت وداع کند مردم انگلیس به این موضوع خواهند اندیشید که آیا ساز مهم است یا نوازنده آن؟»

منبع: اکونومیست

مترجم: حسین آقایی