کجای کار اشتباه بود؟

صندوق بین‌المللی پول عدم وجود ضوابط کافی را بیش از عدم وجود توازن در تراز تجاری جهان مقصر بحران جهانی دانست

آناهیتا عبداللهی

طی ماه‌های اخیر بسیاری از اقتصاد‌دانان و سیاست‌گذاران از جمله اقتصاد‌دان سرمقاله‌نویس در نیویورک‌تایمز، هانک پاولسون که پیش از این هم وزیر خزانه‌داری آمریکا بود «عدم‌وجود تراز تجاری» یعنی مازاد تجاری عظیم کشورهایی چون چین در کنار کسری تجاری عظیم آمریکا را ریشه بحران مالی جهان می‌داند. اما صندوق بین‌المللی پول با آن مخالف است. در روزنامه‌های روز جمعه گذشته صندوق این بحث را مطرح کرد که «مقصر اصلی» فقدان ضوابط کافی در نظام مالی در کنار کوتاهی در ایجاد نظم در بازار بوده است.

اولیویر بلانچارد، اقتصاددان ارشد صندوق ‌بین‌المللی پول در هفته جاری اعلام کرد که عدم‌وجود تراز تجاری تنها به طور «غیرمستقیم» در ایجاد بحران موثر بوده است. این ادعا شانه خالی کردن از مسوولیت توسط سازمان‌های بزرگ اقتصاد کلان جهان به نظر می‌رسد.

اما این تفاوت، تبعات مهمی دارد چون تعیین می‌کند که آیا سیاست‌های اقتصاد کلان باید برای بحران راه‌حل ارائه کند یا قوانین بیشتر برای بازا‌رها.

صندوق ‌بین‌المللی پول می‌گوید عدم وجود تراز تجاری نمی‌توانست بدون توانایی خلاقانه موسسات مالی برای ایجاد ساختارهای جدید و ابزارهای پاسخگویی به تقاضای سرمایه‌گذاران برای منفعت بیشتر، موجب ایجاد این بحران شود. معلوم شده‌است که این ابزارها پر‌خطرتر از آنچه به‌نظر می‌رسیدند بوده‌اند. سرمایه‌گذارانی که بیش از حد نسبت به افزایش روزافزون ارزش دارایی‌هایشان خوش‌بین بودند، از نزدیک به ماهیت دارایی‌هایی که خریدند دقت نکردند و ترجیح دادند به تحلیل موسسات رتبه‌بندی که در برخی موارد مشاوره‌های خود را در مورد چگونگی بازی با نظام‌های رتبه‌بندی می‌فروختند، تکیه کنند. این «کوتاهی در ایجاد نظم در بازار» بنا به اعتقاد صندوق ‌بین‌المللی پول در ایجاد بحران نقشی اساسی ایفا کرد. بنابه اعلام صندوق یک مشکل بزرگ این بود که قوانین مالی ناقص، ناکارا و به لحاظ پوشش بسیار محدود بودند. این همان چیزی است که صندوق بین‌المللی پول آن را «سایه نظام مالی» می‌نامد یعنی نظامی که قوانین سهل‌انگارانه دارد اما شبکه‌ای بسیار پیچیده است از بانک‌های سرمایه‌گذاری، صندوق‌های بزرگ و سازمان‌های وام مسکن.

اما عدم وجود تراز تجاری چه می‌شود؟ به‌طور کلی نظر صندوق ‌بین‌المللی پول بر این است که بدون خطرپذیری بیش از حد موسسات مالی که تلفیق شد با فقدان ضوابط، ترازهای تجاری نمی‌توانستند موجب ایجاد بحران شوند. اما بدون جریان پول در جست‌وجوی سود، ابزارهای پرخطر مالی که صندوق ‌بین‌المللی پول آنها را مقصر افزایش خطرات سیستمیک می‌داند رشد نمی‌کردند و خطری را که به‌وجود آوردند، تحمیل نمی‌کردند.

برخی هم سیاست‌های صندوق ‌بین‌المللی پول را در بحران آسیا برای تحریک کشورهای منطقه به ایجاد ذخایر عظیم مورد شماتت قرار می‌دهند. شاید این خود توضیحی باشد برای اینکه چرا صندوق تا این حد یک‌جانبه به یک طرف بحث روی آورده است.