اکونومیست علت ترس از آینده بازارها را گفت
اقتصاد جهان در گرداب سیاستمداران کوتوله
سرمقاله این هفته اکونومیست به اقتصاد جهان اختصاص یافت
کوتولههای لیلیپوتی در برابر مشکلات بزرگ
شادی آذری
معمولا در روزهای تاریک مردم در جستجوی کورسوی امیدند. به همین خاطر بود که در هفته گذشته بازارهای مالی که برای مدتها در بدترین بحران یورو گرفتار شده بود، با این امید که رهبران اروپایی سرانجام به «برنامهای بزرگ» دست یافتهاند تا این پول مشترک را نجات دهند، افزایش را تجربه کردند.
چنین بود که سرمایهگذاران از سرمایهگذاری در بخشهای امن و کمخطر به سوی داراییهای پرخطرتر روی آوردند.
سرمقاله این هفته اکونومیست به اقتصاد جهان اختصاص یافت
کوتولههای لیلیپوتی در برابر مشکلات بزرگ
شادی آذری
معمولا در روزهای تاریک مردم در جستجوی کورسوی امیدند. به همین خاطر بود که در هفته گذشته بازارهای مالی که برای مدتها در بدترین بحران یورو گرفتار شده بود، با این امید که رهبران اروپایی سرانجام به «برنامهای بزرگ» دست یافتهاند تا این پول مشترک را نجات دهند، افزایش را تجربه کردند.
چنین بود که سرمایهگذاران از سرمایهگذاری در بخشهای امن و کمخطر به سوی داراییهای پرخطرتر روی آوردند. قیمت سهام جهش یافت. ارزش سهام بانکهای فرانسوی گرفتار در بحران ظرف تنها دو روز تا تقریبا ۲۰ درصد رشد کرد.
اکنون اما به سه دلیل دیگر از آن امیدها خبری نیست. نخست آنکه بخاطر همه عناوین خبری نفسگیری که به اجلاس مشترک بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول در واشنگتن دیسی اختصاص یافت، رهبران اروپایی راه درازی تا رسیدن به راهکاری برای نجات یورو در پیش دارند. بهترین چیزی که میتوان گفت این است که آنها برنامه دارند تا به برنامهای دست یابند، شاید تا اوایل ماه نوامبر. دوم آنکه حتی اگر از بروز یک فاجعه در اروپا جلوگیری شود، چشماندازهای اقتصاد جهان رو به تاریکی گذاردهاند چون ریاضت اقتصادی جهان ثروتمند شدت گرفته است و اقتصادهای نوظهور که رشد خودشان رو به کندی گذارده است، کمتر میتوانند رشد اقتصادی جهان را تامین کنند. سوم آنکه بار دیگر سیاستمداران آمریکا بهخاطر پذیرش غیر مسوولانه خطرات مالی به عنوان تهدیدی محسوب میشوند که احیای اقتصادی را رو به زوال میکشاند. این سه رویداد در کنار هم از فرا رسیدن دورانی پرمخاطره خبر میدهند.
بخش اعظم سرزنشها باید متوجه رهبران حوزه یورو باشد که هنوز بزرگترین خطر قریبالوقوع محسوب میشوند. سخنرانیهای محتوم به فنای آمریکاییها و سایرین در هفته گذشته در واشنگتن تنها یک دستاورد داشت: اکنون سیاستگذاران اروپایی تشخیص میدهند که اقدامات بیشتری باید انجام گیرد. دستکم سرانجام آنها بر اولویتهای درستی تمرکز کردهاند: ساختن دیوار حایلی دور کشورهای فاقد نقدینگی که قابلیت نقدشوندگی را دارند مانند ایتالیا، تقویت بانکهای اروپایی، و برخورد بسیار قاطعانهتر با یونان. قرار است برنامهای در اجلاس گروه بیست که در کن فرانسه در اوایل نوامبر شکل میگیرد، ارائه شود. اما تا آن موقع زمان زیادی باقی مانده است. و اروپاییها هنوز بر سر چگونگی انجام آن با هم توافق ندارند. به عنوان مثال آلمان بر این باور است که مشکل اصلی، ولخرجیهای مالی است و به همین دلیل نسبت به افزایش بودجه نجات اروپا کم تمایل است. اما اگر قرار باشد برنامه نجات قابل اعتماد شود به بودجه بسیار بزرگتری نیاز است. فوریترین راهحلها از جمله بازسازی بدهیهای یونان یا ساختن یک سد حمایتی دور ایتالیا نیازمند تهور سیاسی است، چیزی که آنگلا مرکل، نیکلا سارکوزی و سایرین نیاز دارند که از خود به نمایش گذارند.حتی اگر مشکل بحران یورو فردا برطرف شود، تولید ناخالص داخلی این ناحیه طی ماههای آینده کاهش خواهد یافت. در آمریکا هم کاهش ارزش سهام و اعتماد مصرفکننده در تابستان نشاندهنده آن است که هزینه آمریکاییها در آینده کمتر خواهد شد. آمریکا هماکنون در مسیر سختگیریهای اقتصادی افتاده است که از همه سختگیریهای اقتصادهای بزرگ در سال ۲۰۱۲ شدیدتر خواهد بود.مشکل این است که بسیاری از سیاستمداران دنیای ثروتمند نتوانستهاند به رایدهندگان کشورشان ابعاد حقیقی مشکل را بگویند. در آلمان که نرخ بیکاری کمتر از سال ۲۰۰۸ است، مردم فکر میکنند که همه مشکل مربوط به یونانیها و ایتالیاییهای تنبل است. لازم است که خانم مرکل بهطور شفاف توضیح دهد که این مشکل بانکهای خود آلمان را هم در بر گرفته است و آلمان با دو گزینه مواجه است: انتخاب یک راه حل پرهزینه و انتخاب یک راه حل ویرانگر. در آمریکا جمهوریخواهان متهمند که به ناگهان مجلس نمایندگان را ترک میکنند تا طرحی رای نیاورد. در زمانی که مشکلات بزرگی وجود دارد، به نظر میرسد سیاستمداران کوتولههایی لیلیپوتی هستند و این دلیل اصلی برای ترسیدن است.
طرح روی جلد آخرین شماره مجله اکونومیست
ارسال نظر