نگاه دیگران-بخش شصتودوم
قطر بهمثابه یک قدرت عاریهای
آخرین ملاحظه مهم دیگر درباره قطر دارای قدرت عاریهای این است که بازیگر غیردولتی ممکن است «وزن» بیشتری بهجای «هزینه» داشته باشد، انتخاب بازیگر غیردولتی پشتیبان در چارچوب تحولات تاریخی و جغرافیای نفوذ هدفمند بسیار مهم است. بهعبارتدیگر، جذب وفاداریهای قبیلهای بهوضوح با تشکیل دولت، اهمیت اجتماعی و سیاسی قبایل مرتبط است. این مثال را نمیتوان به عنوانمثال، بهطور موثر در فدراسیون روسیه یا در هر کشور دیگری که شباهتهای تاریخی و اجتماعی مشترکی ندارد، اعمال کرد. علاوه بر این، حتی با وجود فرصتهای کنونی برای جذب وفاداریهای قبیلهای از طریق ظرفیت مالی، تاریخ موجود در منطقه ممکن است «وزن» ایجاد نکند، بلکه ممکن است به ایجاد «هزینه» از طریق چنین سیاستهایی کمک کند.
تلاش قطر برای افزودن بر اعتبار و مشروعیت خاندان حاکم خود از طریق پیوندهای اجدادی با شخصیتهای مهم عرب، نتایج مطلوب را به همراه نداشت؛ واقعیتهای تاریخ را نمیتوان تغییر داد: چنین ادعاهایی صرفا منجر به افزایش در «وزن» قدرت عاریهای قطر نشد. انتخاب حمایت از بازیگران غیردولتی خاص، بر اساس ویژگیهای کیفیشان، باید با دقت انجام شود، با محاسبات تمام «هزینهها» و «وزنهای» ممکن، قبل از توسعه چنین روابطی بهمنظور دستیابی به سیاستهای موثر در عمل. اینها درسهایی از مشاهده چگونگی استفاده قطر از قدرت عاریهای در عمل در یک دوره معین است. بخش بعدی بر احتمالات آینده - هم برای قطر و هم برای تعاملات بالقوهاش تمرکز خواهد کرد.
دوم) آینده قدرت عاریهای قطر
آینده قدرت عاریهای قطر عمدتا به ثروت بهعنوان ابزاری کلیدی برای حمایت از بازیگران غیردولتی بستگی دارد. به بیان ساده، قطر تا چه زمانی میتواند به بازیگران غیردولتی پول بدهد تا نفوذ تثبیتشدهشان را به عاریت بگیرد؟ همانطور که پیشتر نشان داده شد، ثروت قطر عمدتا از بخش هیدروکربن بهدست میآید و تلاشها برای تنوع بخشیدن به اقتصاد مبتنی بر انرژی بوده است. بحران خلیجفارس در سال2017 آسیب قابلتوجهی به اقتصاد این کشور وارد نکرد، بلکه نشان داد که با وجود ابتکارات متنوعسازی، در زمان تنشهای سیاسی و محاصره یا تحریم، قطر همچنان بهشدت به درآمدهای حاصل از بازار انرژی متکی است؛ این رفتار مورد انتظار یک دولت رانتی است، اگرچه در روزهای اول بحران، چشمانداز چندان خوشبینانه نبود.
اقتصاد قطر در ابتدا از دو جهت تحت تاثیر قرار گرفت. اول از همه، درحالیکه صادرات هیدروکربن بدون اختلال بود، واردات بین ژوئن و ژوئیه2017 تحت تاثیر قرار گرفت؛ زیرا قطر برای مصالح ساختمانی و مواد غذایی به امارات و عربستان سعودی وابسته بود. با وجود این، تا اوت2017، پس از یافتن شرکای جدید، تغییر مسیرهای تجاری و عرضه بخش خصوصی، واردات تقریبا به سطح «پیش از محاصره» بازگشت. در نتیجه بخشهای جدیدی برای سرمایهگذاری پدید آمد: تدارکات، حملونقل، مواد غذایی و سایر مواد اولیه.
قبل از بحران خلیجفارس، بیشتر شیر و محصولات لبنی تازه از عربستان سعودی وارد میشد. با این حال، بهدلیل محدودیتهای هوایی، دریایی و زمینی توسط گروه چهار، قطر مجبور شد شیر را از ترکیه و سپس از مراکش وارد کند. یک کارخانه لبنی جدید در قطر توسط «پاور اینترنشنال» تاسیس شد و هدف آن تامین حدود 30درصد از نیاز این کشور بود. در ژوئیه 2017، 165گاو شیری هلشتاین از آلمان وارد شد؛ اولین مجموعه گاو از حدود 4000 رأس گاو واردشده. بر اساس گزارشها، تا پایان نیمه اول سال2018، شرکتهای محلی قصد داشتند تا 92درصد از نیاز داخلی شیر را تامین کنند. علاوه بر این، یونان تخصص فنی- کشاورزی خود را در حمایت از طرحهای خودکفایی دوحه به اشتراک گذاشت. تا ژانویه2019، قطر در تولید مرغ و تخممرغ به خودکفایی رسید و میزان شیر و گوشت تولیدشده محلی زیر برنامهی امنیت غذایی در قطر افزایش یافت.
درحالیکه واکنش سریع قطر به تاثیر بحران بر عرضه مواد غذاییاش نشاندهنده توانایی این کشور در بسیج منابع و بخش خصوصی است، همچنین واضح است که هیچ برنامه استراتژیکی برای مستقل کردن بخش غذایی قطر از همسایگان و رقبایش پیش از اینکه روابط به نقطه بحران برسد، وجود نداشت.یکی دیگر از تاثیرات منفی بحران خلیجفارس در سال 2017 بر نقدینگی بود که تحت تاثیر حذف سپردهها از بانکها قرار گرفت. با این حال، جریانهای خروجی افزایش یافته و بیش از آن با تزریق نقدینگی بخش عمومی جبرانشده که کل نقدینگی در بخش بانکی را قویتر کرده است. بر اساس گزارش «سرویس سرمایه گذاران مودیز»، قطر حدود 40میلیارد دلار برای حمایت از سیستم مالی خود بین ژوئن تا ژوئیه2017 تزریق کرده است.
«سازمان سرمایهگذاری قطر» که محصول درآمدهای گاز و نفت است، سپردههایی را به بانکهای داخلی تزریق کرد تا نقدینگی را بهدلیل تضعیف شرایط عملیاتی و ادامه فشارهای مالی که وامدهندگان در پی بحران خلیجفارس با آن مواجه شدند، تقویت کند. بر اساس گزارش مودیز، خروج سرمایه از بانکهای قطری در ماههای ژوئن و ژوئیه حدود 30میلیارد دلار بود که چشمانداز بانکهای قطری را از «ثبات» به «منفی» کاهش داد.درحالیکه «سازمان سرمایهگذاری قطر» سپردههایی را به بانکهای محلی تزریق کرد؛ اما همچنین شروع به فروش سهام خود در شرکتهای مختلف کرد و سهام مستقیم خود را در «کردیت سوئیس» دومین بانک بزرگ سوئیس، به 4.49درصد در اوت2017 کاهش داد. «سازمان سرمایهگذاری قطر» و «گلنکور» همچنین توافق کردند که بیشتر سهام خود را در «شرکت سهامی عام روس نفت» (PJSG) تخلیه و 4.7درصد را به «سازمان سرمایهگذاری قطر» واگذار کنند.
در سپتامبر2017، «سازمان سرمایه گذاری قطر» 4.4میلیون دلار سهام در خردهفروش جواهرات لوکس «تیفانی و شرکا» فروخت و حدود 417میلیون دلار بهدست آورد. در ماه مارس، «الدیار القطریه» 26.1میلیون دلار از سهام «وئولیا اینوایرمنت» را به قیمت تقریبی 640میلیون دلار فروخت. در مارس 2018 «قطر هولدینگ» سهام خود را در «گروه چاینا لایف استایل» و «هلدینگ بینالمللی سبک زندگی» به مبلغ 662میلیون دلار فروخت.