P5_2_50101_1402402111_10762406235328122.957124250_1 copy

همان‌طور که الگوها نشان می‌دهد، قطر یا به‌طور آشکار یا غیرمستقیم از بازیگران غیردولتی حمایت مالی کرد. با این‌ حال، ابزارهای مهم قطر – ثروت- همیشه به‌عنوان «واسطه» بین قطر و بازیگران غیردولتی عمل می‌کرد. به همین دلیل است که در چارچوب تعریف قدرت عاریه‌ای است که چنین روابطی به‌دلیل روابط مالی مستقیم و غیرمستقیم، به‌گونه‌ای توضیح داده می‌شود که یک دولت از بازیگران غیردولتی «حمایت» می‌کند. مطالعه‌ موردی قطر نشان می‌دهد که یک دولت می‌تواند به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم از ظرفیت‌های مالی خود برای تعامل با بازیگران غیردولتی استفاده کند. این بستگی به روش‌های موجود برای تعامل با چنین بازیگرانی دارد. به‌عنوان ‌مثال، همان‌طور که در فصل6 اشاره شد، به‌دلیل جهانی‌شدن و تجاری‌سازی، فرصت‌هایی برای خرید باشگاه‌های ورزشی معروف یا فرصت‌هایی برای معامله با آنها وجود دارد و درعین‌حال، به‌دلیل سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، یک دولت می‌تواند میزبان رویدادهای بزرگ باشد. به‌عبارت‌دیگر، تامین مالی مستقیم و غیرمستقیم یک بازیگر غیردولتی می‌تواند در ایجاد دامنه‌ (روش) تعامل با هر بازیگر غیردولتی خاص، بر اساس ویژگی‌های کیفی آن، حیاتی باشد.

بازیگران غیردولتی در چارچوب قدرت عاریه‌ای به‌دلیل ماهیت فراملی تثبیت‌شده‌شان اهمیت ویژه‌ای دارند. به همین دلیل، هر دولتی - قدرت کوچک، متوسط ​​یا بزرگ - می‌تواند از آنها استفاده و نفوذ فراملی‌شان را (با استفاده از ظرفیت‌های مالی خود) به عاریت بگیرد. سپس گستره نفوذ یک دولت به‌دلیل پیوندهای موجود بازیگران غیردولتی در سطح جهانی گسترش می‌یابد. با این ‌حال، با توجه به اهمیت خاص هر یک از بازیگران غیردولتی، چنین نفوذی می‌تواند برای یک منطقه خاص باشد. برای مثال، به عاریت گرفتن نفوذ نهادهای اسلام سیاسی توسط قطر عمدتا بر مناطق مسلمان‌نشین متمرکز است.

مقیاس‌های دیگر قدرت عاریه‌ای عبارتند از: «وزن» و «هزینه» و به دلایل زیر و بر اساس درس‌هایی که از قطر گرفته شده است، از جهاتی با یکدیگر مرتبط هستند. دو بحران خلیج‌فارس، به‌ویژه بحران سال 2017، نشان‌دهنده‌ تمایل گروه چهار برای محدود کردن سیاست خارجی مستقل قطر است. همان‌طور که بحث شد، هسته‌ مقیاس قدرت عاریه‌ای، «هزینه» است (به همراه «دامنه»، «گستره» و «وزن»). همه‌ کشورهایی که هدفشان مانور قدرت است، در نهایت بهای آن را خواهند پرداخت؛ اما این بستگی به رهبری آن کشور دارد که همه‌ نتایج را محاسبه و تلاش کند تا مطمئن شود وزن به‌دست‌آمده بیشتر از قیمت پرداخت‌شده است. همان‌طور که نشان داده شد، قطر «هزینه» زیادی را برای استفاده از قدرت عاریه‌ای پرداخت کرد، به‌ویژه در دو نزاع با همسایگان خود و متهم شدن به حمایت از تروریسم. اگرچه با خودِ قدرتِ عاریه‌ای ارتباطی ندارد، اما این نتیجه‌ محاسبات اشتباه [نظام] رهبری است. قدرت عاریه‌ای این فرصت را برای هر دولتی که دارای ثروت است فراهم می‌کند تا از آن به عنوان ابزار کلیدی به‌منظور اعمال قدرت استفاده کند. این بستگی به محاسبات تصمیم‌گیرندگان دارد که برای دستیابی به «وزن» بیشتر و کاهش «هزینه»های احتمالی، بهتر است با کدام بازیگران غیردولتی بر اساس ویژگی‌های کیفی وارد تعامل شوند.

مورد قطر همچنین نشان‌دهنده‌ برخی از «هزینه»هایی است که یک دولت ممکن است برای محاسبات اشتباه رهبری در میان‌مدت یا بلندمدت بپردازد. به‌عنوان ‌مثال، خسارت واردشده طی بحران خلیج‌فارس در سال2017 (که باید به‌عنوان «هزینه»ی کوتاه‌مدت در نظر گرفته شود) در اجلاس سالانه‌ شورای همکاری خلیج‌فارس در 5ژانویه 2021، که در «ٱلْعُلا»ی عربستان سعودی برگزار شد، حل شد. اجلاس ٱلْعُلا (یا به‌اصطلاح «اجلاس سلطان قابوس بن سعید و شیخ صباح الاحمد الجابر الصباح») عمدتا به نزدیکی قطر و عربستان کمک کرد. با این ‌حال، روابط با بحرین، مصر و امارات همچنان نیاز به اعتماد بیشتری دارد و مسائل مهم همچنان نیازمند حل‌وفصل است. به نظر می‌رسد سخنان «عمر سیف غباش»، سفیر امارات در فرانسه، در ابتدای بحران خلیج‌فارس مبنی بر اینکه «اعتماد نیست، این اعتماد از بین رفته است»

درباره امارات نیز صادق بود. انور قرقاش، وزیر مشاور در امور خارجه امارات تایید کرد که «تجارت» و «سفر» با قطر از سر گرفته خواهد شد، هرچند: «ما شروع بسیار خوبی داریم...اما مشکلاتی با بازسازی اعتماد داریم.» قرقاش همچنین تایید کرد که «برخی از مسائل آسان‌تر قابل‌رفع هستند و برخی دیگر زمان بیشتری می‌برند.» به‌عبارت‌دیگر، محدودیت‌های قدرت عاریه‌ای اغلب در انتخاب‌های پیچیده‌ای نهفته است که باید انجام شود و شامل بازیگران متعددی می‌شود. می‌توان گفت مشکلات ناشی از محاسبات اشتباه حکومت قطر بوده است. آنها از بازیگران غیردولتی حمایت کردند که به روابط بین آنها و سایر کشورها آسیب وارد کردند. این در دست سیاستگذاران است که از چنین «هزینه»های بلندمدتی اجتناب و تنها «وزن» را در حمایتشان از بازیگران غیردولتی افزایش دهند.