نوشداروی هسته‌ای اکونومیست برای آمریکا

از منظر نویسندگان سرمقاله اکونومیست، مواجهه با تهدیدات هسته‌ای جدید برای ایالات متحده یک آزمون دشوار است، به‌ویژه در شرایطی که منابع موجود محدودتر شده و سیاست این کشور رویکردی انزواگرایانه‌تر به خود گرفته است. این کشور باید به متحدان خود اطمینان دهد که «چتر هسته‌ای» آن همچنان از آنها محافظت می‌کند و متاسفانه در این راستا آمریکا باید زرادخانه هسته‌ای خود را گسترش دهد. اگر آمریکا در هر یک از این موارد از خود تزلزل نشان دهد، این امر موجب توسعه و اشاعه سلاح‌های هسته‌ای در بین دشمنان و دوستان خواهد شد و امنیت آمریکا و امنیت جهانی را کاهش خواهد داد.

شواهد مخاطرات جدید در همه‌جا قابل‌مشاهده است. چین در حال ساخت صدها سیلوی موشکی در بیابان‌های شمالی این کشور است. ولادیمیر پوتین درباره تسلیحات هسته‌ای هیاهو و تهدید می‌کند که تعداد بیشتری از موشک‌های روسی به سمت اروپا نشانه خواهد رفت و کره شمالی می‌گوید قصد دارد برنامه هسته‌ای خود را تقویت کند.

این درحقیقت نشانگر تحول عظیم است. بین سال‌های ۱۹۸۶ و ۲۰۲۳، تعداد کلاهک‌های هسته‌ای در سراسر جهان از رقم ۷۰ هزار به ۱۲هزار کاهش یافت؛ زیرا پایان جنگ سرد منجر به کاهش بودجه‌های دفاعی و اعمال کنترل‌ها و نظارت‌های تسلیحاتی شد. آمریکا زرادخانه خود را کاهش داد. امروزه این کشور دارای یک «سه‌گانه» کوچک‌تر از سلاح‌های هسته‌ای است که می‌توانند از زمین، هوا یا زیر دریا پرتاب شوند. بسیاری از آنها به سمت کلاهک‌های دشمنانش نشانه رفته است و در واقع در راستای اجرای سیاست «بازدارندگی گسترده» (وعده دفاع از متحدان در صورت لزوم) عمل می‌کنند.

در سال۲۰۰۹ باراک اوباما هنوز به «دنیای بدون سلاح هسته‌ای» امیدوار بود. زمانی که جو بایدن رئیس‌جمهور شد، آرزو داشت کنترل‌ها روی تسلیحات هسته‌ای را دوباره تقویت کند. با این حال، تهدیدات هسته‌ای افزایش‌ و جهش‌ یافته است. تعداد کلاهک‌ها دوباره در حال افزایش است؛ زیرا شاید زرادخانه چین از چند صد کلاهک طی دهه قبل، تا سال ۲۰۳۵ به هزار کلاهک افزایش ‌یابد. این روند منجر به ظهور سومین ابرقدرت هسته‌ای جهان خواهد شد. در همین حال، فناوری در حال گسترش است. روسیه قصد دارد یک بمب در فضا قرار دهد. کلاهک‌های کره‌شمالی اکنون می‌توانند به قاره آمریکا برسند.

پنتاگون نگران است که این تحولات منجر به فشار مضاعف بر منابع آمریکا و عدم تعادل و کاستی در زرادخانه این کشور شود. به همین خاطر این سوال مطرح است که آیا آمریکا کلاهک‌های کافی برای حفظ بازدارندگی در مقابل چین، روسیه و کره‌شمالی به‌طور همزمان در اختیار خواهد داشت؟

این رویه همچنین «بازدارندگی گسترده» را دشوارتر می‌کند. زمانی که آمریکا برای اولین‌بار کره‌جنوبی را زیر چتر هسته‌ای خود قرارداد، کره‌شمالی هیچ سلاح هسته‌ای و موشک دوربردی در اختیار نداشت. اکنون این کشور موشک‌های هسته‌ای دارد که می‌توانند شهرهای آمریکا را با خاک یکسان کند.

امروز متحدان آمریکا با سوالات دشواری مواجه هستند. آنها می‌دانند که پوپولیسم انزواطلب در آمریکا از بین نمی‌رود، صرف‌نظر از اینکه چه کسی سال آینده در آمریکا بر کرسی ریاست‌جمهوری تکیه زند. آنها می‌دانند که نیروهای آمریکایی تحت‌فشار هستند و وعده این کشور برای حفظ توازن و «بازدارندگی گسترده» کمتر از گذشته قابل ‌اتکا است. اگر کره جنوبی نسبت به حمایت‌های آمریکا دچار تردید شود، ممکن است به‌ سوی ساخت بمب هسته‌ای حرکت کند و باید گفت در حال حاضر ۷۰درصد از مردم کره‌جنوبی نسبت به این موضوع نظر موافق دارند. به همین ترتیب ژاپن نیز ممکن است از منطق مشابهی پیروی کند. در اروپا این بحث مطرح است که آیا تسلیحات هسته‌ای بریتانیا و فرانسه برای بازدارندگی در مقابل روسیه در صورت خروج آمریکا از ناتو کافی است یا خیر؟ با انگشتان بیشتر روی «دکمه‌های قرمز» بیشتر، احتمال اشتباه در محاسبه افزایش می‌یابد.

آمریکا چگونه باید پاسخ دهد؟ مذاکرات کنترل تسلیحات متوقف شده است. روسیه مشارکت خود را در پیمان استارت جدید به حالت تعلیق درآورده است؛ پیمانی که در سال۲۰۲۶ منقضی می‌شود. چین که هرگز علاقه چندانی به مذاکرات پیرامون کاهش خطر هسته‌ای با آمریکا نداشت، این مذاکرات را در ژوئیه متوقف کرد. کره‌شمالی پیشنهادهای مذاکره را رد کرده است. عاقلانه نیست که از تلاش برای کنترل تسلیحات چشم‌پوشی شود. اما در صورت بازگشت این دشمنان به میز مذاکره، اگر آنها بدانند آمریکا در موقعیت قوی قرار دارد، احتمال بیشتری برای مذاکره جدی وجود خواهد داشت. این به آن معناست که آمریکا باید آماده باشد تا پس از انقضای پیمان استارت جدید زرادخانه‌ای بزرگ‌تر و متنوع‌تر بسازد. پنتاگون در حال حاضر چرخش را آغاز کرده و به سلاح‌های جدیدی مانند موشک‌های کروز هسته‌ای دریا پرتاب روی آورده است.

اما فقدان توافق میان جمهورخواهان و دموکرات‌ها پیرامون موضوع «بازدارندگی گسترده» باعث ایجاد عدم اطمینان می‌شود. بایدن به ‌درستی با ارسال بمب‌افکن‌ها و زیردریایی‌های هسته‌ای بیشتر به اروپا و آسیا و با مشورت دقیق‌تر با آنها، به متحدانش اطمینان داده است که وعده‌های آمریکا بیهوده نیست.

ترامپ و برخی جمهوری‌خواهان انزواطلب ممکن است استدلال کنند که هیچ‌یک از اینها برای محافظت از آمریکا ضروری نیست. به اعتقاد اکونومیست، آنها اشتباه می‌کنند. «بازدارندگی گسترده» هم ضروری است و هم به نفع آمریکا. با اجرای این سیاست، آمریکا خاک خود را آسیب‌پذیرتر می‌کند تا از متحدان خود هزاران مایل دورتر محافظت کند. اما انجام این کار، به جلوگیری از اشاعه هسته‌ای بی‌ثبات‌کننده در جهان کمک می‌کند. هشتاد سال است که این منطق آمریکا را ایمن نگه داشته است. در یک دنیای خطرناک، بی‌پروایی است اگر اجازه داده شود که چتر هسته‌ای آمریکا دچار تزلزل شود.