P5_2_50101_1402402111_10762406235328122.957124250_1 copy

در واقع، طی «جنگ علیه ترور» مقام‌های آمریکایی به‌ویژه از پوشش خبری الجزیره از تحولات افغانستان و عراق به‌دلیل «خدمت به عنوان سخنگوی القاعده» یا بن‌لادن برای تجلیل از بن‌لادن و معرفی او به‌عنوان یک «ایدئولوگ رمانتیک» انتقاد کردند. الجزیره به‌عنوان منبعی تلقی شد که به بن‌لادن تبلیغات و بستری برای تبلیغ جهاد در غرب می‌داد. حفظ روابط با اسلام‌گرایان و کمک به آنها برای به قدرت رسیدن نه‌تنها باعث شد که الجزیره به‌عنوان بلندگوی القاعده شناخته شود، بلکه مستقیما گفتمان جهادی را گسترش داد. الابیاری معتقد است که روابط الجزیره با القاعده به‌طور گسترده این ایده را تبلیغ می‌کند که الجزیره «حامی اسلام‌گرایان و بنیادگرایی اسلامی» است.

به همین ترتیب، کینینمونت معتقد است که یکی از ویژگی‌های کلیدی الجزیره فرقه‌گرایی و همدردی نسبی‌اش با برخی از روایت‌های جهادی است. کیننمونت تاکید می‌کند که این امر در کانال عربی الجزیره توسعه یافته نه شبکه‌ انگلیسی الجزیره که هرکدام توسط ساختارهای مدیریتی و تحریریه‌ای متفاوت مدیریت می‌شود. یکی از اقدامات انجام‌شده علیه الجزیره یک کمپین هکری بود که منجر به حذف وب‌سایت‌های انگلیسی و عربی برای چند روز و قطعی‌های متناوب بعدی شد. با این ‌وجود، حملات هکری در مقایسه با سایر اقدامات انجام‌شده یا تهدیدشده علیه این کانال جدی نبود.

مطبوعات آمریکایی تنها راه مقابله با الجزیره را پاسخ نظامی می‌دانستند؛ به‌طور مثال، «زیو چافتس» می‌گوید: «برخورد با الجزیره یک کار [برای] ارتش است. تعطیلی آن باید یک اولویت فوری باشد؛ زیرا -اگر به حال خود رها شود- از قدرت مسموم کردن موثر هوا برخوردار است و مرگبارتر از سیاه‌زخم است. درواقع، دفاتر الجزیره در عراق و افغانستان بمباران شدند؛ اگرچه اینکه چه کسی مسوول است بحث امری برانگیز است. در ۱۲نوامبر۲۰۰۱، جت‌های ایالات‌متحده گویا دفتر الجزیره در کابل را ساعاتی قبل از رسیدن نیروهای ائتلاف شمال به پایتخت افغانستان بمباران و ساختمان را کاملا ویران کردند. منابع آمریکایی هدف قرار گرفتن عمدی این دفاتر را تکذیب می‌کنند؛ درحالی‌که دیگران این حمله را پاسخی عمدی به پوشش خبری این شبکه درباره افغانستان می‌دانند که دولت ایالات‌متحده را در تلاش برای ایجاد ائتلاف خشنود نمی‌کند.

پخش‌های ماهواره‌ای منتشرشده از دفاتر می‌توانست اطلاعات هدف‌گیری را به دست دهد. در ۹آوریل۲۰۰۳، دفتر الجزیره در بغداد بمباران شد که منجر به کشته شدن «طارق ایوب»، روزنامه‌نگار و مجروح شدن فیلم‌بردار «زُهیر العراقی» شد. این اولین حمله در عراق نبود، زیرا در ۲آوریل، هتل شرایتون در بصره که به‌عنوان پایگاه خبرنگاران الجزیره مورد استفاده قرار می‌گرفت، طی یک بمباران سنگین توپخانه‌ای با چهار گلوله مستقیم مورد اصابت قرار گرفت [البته در این مورد هیچ‌یک از کارکنان مجروح نشدند].

سایر کشورهای غربی اقدامات دیپلماتیک بیشتری را علیه الجزیره انجام دادند. دولت بریتانیا و روزنامه‌های انگلیسی «جنگ تبلیغاتی» را علیه الجزیره آغاز کردند. طبق گفته بسایسو «داونینگ استریت» به‌طور جدی نگران نفوذ الجزیره بود؛ زیرا از اوت۲۰۱۱ این رسانه به‌طور رایگان برای 6میلیون انگلیسی مشترک «اسکای دیجیتال» در دسترس بود. بریتانیا در ۱۵اکتبر به الجزیره هشداری درباره‌ نقش این رسانه در «جنگ تبلیغاتی فزاینده بین ائتلاف به رهبری ایالات‌متحده و اسامه بن‌لادن و شبکه القاعده» صادر کرد. در آن زمان، «الِستِر کمپبل»، مدیر ارتباطات تونی بلر، ابراز نگرانی کرد که چنین پوشش خبری‌ای استراتژی بلندمدت ضد تروریستی بریتانیا و ایالات‌متحده را تضعیف کند. طی جلسه‌ای بین کارکنان کلیدی خبرپراکنی‌های بریتانیایی، کمپبل به مخاطبانش توصیه کرد که در استفاده از اطلاعات موجود در الجزیره محتاط باشند و بر اهمیت قضاوت اخلاقی رسانه‌ها در انتخاب افرادی که بستری را ارائه می‌دهند، تاکید کرد.

رسانه‌های بریتانیایی جنگ خود را با الجزیره آغاز کردند و روزنامه «دیلی تلگراف» پیشنهاد کرد که اگر پخش بیانیه‌ فیلم‌برداری‌شده بن‌لادن به‌عنوان تحریک‌کننده نفرت مذهبی و نژادی تلقی شود، الجزیره می‌تواند در بریتانیا ممنوع شود. روزنامه‌های بریتانیایی از رابطه الجزیره با القاعده انتقاد کردند؛ به‌طوری‌که «لندن ایونینگ استاندارد» نگرانی‌های دولتی را گزارش کرد و «میرر» و «سان» هم از الجزیره به‌عنوان ایستگاه بن‌لادن یاد کردند. اگرچه قطر روابط دیپلماتیک خود را با متحدان غربی خود حفظ کرد و این اقدامات عمدتا علیه الجزیره بود، قطر به‌خاطر مشارکت به‌عنوان تامین‌کننده مالی «سخنان القاعده» هزینه‌هایی پرداخت. علاوه بر این، روابط بین کشورهای خاورمیانه و قطر به‌دلیل الجزیره – همان‌طور که در زیر بحث می‌شود- بدتر شد.

ب) حمایت از الجزیره: روابط تیره با کشورهای خاورمیانه

الجزیره متهم به تضعیف رژیم‌های عربی و خاورمیانه‌ای بود و در نتیجه، چندین دولت اقداماتی را برای مقابله با الجزیره و حامی‌اش تصویب کردند. الجزیره در هنگام پوشش خبری درگیری اعراب و اسرائیل اظهارات تحقیرآمیزی درباره اردن کرد و ملک حسین را به همکاری با اسرائیل برای محروم کردن سوریه از ذخایر آبی متهم کرد. در نتیجه، در ۵نوامبر۱۹۹۸، اردن اعتبار روزنامه‌نگاران الجزیره در این کشور را لغو و دفتر الجزیره را در «امّان» تا زمانی که قطر عذرخواهی نکرد تعطیل کرد. مراکش الجزیره را به رهبری یک کارزار «خصمانه» علیه سلطنت این کشور متهم کرد. در نتیجه نارضایتی دیپلمات‌های مراکشی درباره برنامه‌های الجزیره در رابطه با روابط مراکش- اسرائیل و بنیادگرایی اسلامی، مراکش سفیر خود را از ژوئیه تا اکتبر ۲۰۰۰ از قطر خارج کرد. به همین ترتیب، لیبی در ۲۴آوریل۲۰۰۰ سفیر خود را از دوحه به‌دلیل انتقاد از رژیم قذافی فراخواند.

پوشش خبری الجزیره از همسایگان خلیج‌فارسی قطر نیز خصمانه تلقی شد. به‌عنوان ‌مثال، کویت منتقد الجزیره بود؛ زیرا برداشت این رسانه نسبت به عراق را مغرضانه می‌دید. الجزیره به‌طور مکرر از مقامات و شخصیت‌های عراقی برای حضور در برنامه‌های گفت‌وگومحور خود دعوت می‌کرد. در نتیجه، کویت الجزیره را به حمایت از عراق به هزینه کویت متهم کرد. علاوه بر این، در ژوئن۱۹۹۹، یکی از بینندگان برنامه زنده «الشریعه و الحیات» که خود را یک تبعه‌ عراقی مقیم نروژ معرفی کرد، از شیخ جابر الاحمد الصباح، امیر سابق کویت، به‌عنوان مردی که «آتئیست‌ها را در آغوش می‌گیرد و به ارتش‌های خارجی اجازه‌ ورود به کویت را می‌دهد» انتقاد کرد. در نتیجه، الجزیره در کویت ممنوع شد، اگرچه دفترش در کویت در ۲۹ژوئیه۱۹۹۹ بازگشایی شد. تمرکز الجزیره بر اسلام و قرآن به‌ویژه در ۱۴مارس۱۹۹۸ در عربستان سعودی مورد انتقاد قرار گرفت.

9781032215822 copy