P5_2_50101_1402402111_10762406235328122.957124250_1 copy

بحث‌برانگیزترین سازمان خیریه‌ مستقر در دوحه، بنیاد خیریه شیخ عیدالثانی (خیریه عید) است که به‌عنوان یک سازمان غیردولتی فعالیت می‌کند. اعضای موسس آن در فعالیت‌های تروریستی دست دارند. النُعیمی، که یکی از بنیان‌گذاران الکرامه -یک سازمان حقوق بشری مستقر در ژنو است که از نزدیک با سازمان ملل همکاری می‌کند- یکی از اعضای موسس موسسه خیریه شیخ عید بن‌محمد آل‌ثانی شد. طبق گزارش وزارت خزانه‌داری آمریکا، در سال۲۰۱۳، النُعیمی از طریق ابوخالد السوری، نماینده‌ القاعده در سوریه، دستور انتقال حدود ۶۰۰هزار دلار به القاعده را صادر کرد و قصد داشت نزدیک به ۵۰هزار دلار دیگر را هم به القاعده منتقل کند. النُعیمی به‌عنوان واسطه‌ بین کمک‌کنندگان مستقر در دوحه و رهبران القاعده در عراق فعالیت می‌کرد و بنا بر گزارش‌ها، برای مدتی بر تامین مالی بیش از ۲میلیون دلار در ماه به القاعده در عراق نظارت داشت. او همچنین به‌عنوان واسطه‌ بین شهروندان قطری و رهبران القاعده در عراق فعالیت می‌کرد و در سال۲۰۱۲ حدود ۲۵۰هزار دلار به دو نماینده‌ الشبابِ تعیین‌شده توسط ایالات‌متحده -شیخ حسن اُوِیس علی و مختار روبو- پیشنهاد داد. در سال۲۰۱۲، النُعیمی کمک مالی به یک موسسه‌ خیریه به ریاست عبدالوهاب محمد عبدالرحمن الحمیقانی مستقر در یمن انجام داد که به «القاعده در شبه‌جزیره‌ی عربستان» پول منتقل کرد.

با وجود رهبری بحث‌برانگیز موسسه‌ خیریه‌ عید، دولت قطر در برخی از فعالیت‌هایش با این سازمان همکاری کرد. در سال۲۰۱۶، وزارت اقتصاد و بازرگانی «پروژه‌ی البرکه» را با خیریه‌ عید راه‌اندازی کرد. علاوه بر این، روابط شخصی بین نخبگان قطر و رهبری موسسه‌ خیریه عید آشکار است. پس از معرفی النعیمی به‌عنوان تامین‌کننده مالی تروریسم از سوی بریتانیا، آمریکا و شورای امنیت سازمان ملل، گزارش‌هایی مبنی بر حضور شیخ عبدالله، نخست‌وزیر قطر در مراسم عروسی یکی از فرزندان النعیمی با حضور شخص النعیمی منتشر شد. توضیحات رسمی دولتی حضور عبدالله در مراسم عروسی را تایید کرد؛ زیرا او «شخصا» توسط داماد، «یک کارمند دولت» دعوت شده بود. جزئیات بیشتری در دست نیست که آیا این افراد هنوز در قطر هستند یا خیر؟ با این ‌حال، مجددا باید اشاره کرد که قطر همه‌ ادعاهای مطرح‌شده از سوی گروه چهار را رد کرد و در سال۲۰۱۷، قطر و ایالات‌متحده توافق‌نامه‌ای را درباره مبارزه با تامین مالی تروریسم امضا کردند.

چهارم) قطر، پناهگاه تروریست‌ها، یا کعبه المدیوم؟

فهرست «تروریستی» گروه چهار شامل ۵۹فرد مرتبط با قطر است که تعدادی از آنها نیز به‌عنوان تروریست‌های جهانی شناخته‌شده و توسط وزارت خزانه‌داری آمریکا و تحریم‌های شورای امنیت تحریم شده‌اند. نور الکعبی، وزیر فرهنگ امارات متحده‌ عربی دلیل ایجاد این فهرست توسط گروه چهار را ذکر کرد: «قطر به‌عنوان «پناهگاه امن» برای تروریست‌ها و افراط‌گرایانی عمل می‌کند که با سازمان‌های تروریستی در سراسر منطقه ارتباط دارند و همچنین الهام‌بخش و تجلیل‌کننده‌ آن افراد به‌گونه‌ای است که منجر به حملات بسیاری می‌شود» و مقام‌های گروه چهار قطر را به داشتن ارتباط با تروریست‌های حمله‌  منچستر در سال۲۰۱۷ متهم کردند. این فهرست شامل شبکه‌های حمایت از تروریست‌های وابسته به قطر و القاعده است که برخی از فعالیت‌های آنها در بالا ذکر شد. اینها شامل النعیمی، افراد لیبیایی مرتبط با القاعده، اعضای جماعت اسلامی مصر که به قطر پناهنده شدند و اعضای اخوان‌المسلمین و هواداران آنها می‌شود که «همگی توسط قطر تامین مالی می‌شوند و از دستور کارشان برای گستراندن بذر فتنه، تحریک و خرابکاری در مصر استفاده کنند.»

این فهرست همچنین به مفهومی مربوط می‌شود که در شعری از بنیان‌گذار مدرن قطر، جاسم بن‌محمد آل‌ثانی معرفی شده است. قطر در حالت اولیه‌ خود به‌عنوان «کعبه المدیوم» یا «کعبه محرومان» شناخته می‌شود، مکانی که تبعیدیان به آن جذب می‌شوند. رابرتس توضیح می‌دهد که این مفهوم به‌دلیل ماهیت بی‌قانون شبه‌جزیره توسعه یافته است که در آن ‌میهمان‌نوازی و محافظت به کسی داده می‌شود که دلیلی برای فرار به آنجا داشته باشد. زویری بر اهمیت تمایزگذاری بین دو گروه اسلام‌گرا تاکید می‌کند: آنهایی که به باور قطر «می‌خواهند در روند سیاسی حضور داشته باشند» و گروه‌هایی که «به نظر دیگران رادیکال‌تر هستند، مانند گروه‌هایی در سوریه». زویری معتقد است که قطر بر کسانی تمرکز کرده است که می‌خواهند بخشی از روند سیاسی در کشورهایشان باشند. او مفهوم کعبه المدیوم را با وقایعی مانند زمانی که پدربزرگ امیر فعلی اعضای اخوان‌المسلمین را پذیرفت و به آنها شهروندی داد، پیوند می‌زند. همچنین باید توجه داشت که قطر نه‌تنها میزبان اسلام‌گرایان بود، بلکه به‌عنوان‌مثال، میزبان پان عرب‌هایی مانند عزمی بشاره (در میان دیگران) بود. مفهوم کعبه المدیوم در حمایت قطر از بازیگران غیردولتی اسلام سیاسی و در نتیجه امکان به‌دست گرفتن قدرت عاریه‌ای آن بسیار مهم بوده است.

۵- پرداخت هزینه‌ فراملی گرایی

علاوه بر دو بحران خلیج‌فارس که با ایجاد روابط شخصی قطر با اعضای گروه‌های مختلف اسلام سیاسی مرتبط است، به نظر می‌رسد که در یک جبهه‌ وسیع‌تر اتکا به گروه‌های فراملی اسلام‌گرا هزینه‌هایی را به همراه داشته است. اسلام‌گرایان مرزهای ملی را در نظر نمی‌گیرند و در نتیجه امنیت هر دولت ملی و رهبری آن را به چالش می‌کشند. این را می‌توان درباره چچن نشان داد. همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، قطر میزبان رهبر جدایی‌طلبان چچن بود؛ درحالی‌که القرضاوی نیز از جهاد در چچن دفاع می‌کرد، اگرچه او رویکرد خود را پس از سال۲۰۱۰ ملایم‌تر کرد. با این‌ وجود، وضعیت پس از شکست بهار عربی در سوریه تغییر کرد؛ جایی که قطر آشکارا از شورشیانی حمایت کرد که نمایندگان گروه‌های اسلام سیاسی بودند.

دیویدسون به ملاقات‌ مکرر بین قطر و نمایندگان اسلام‌گرا اشاره می‌کند و اینکه هم دو دولت آمریکا و هم دولت‌های عربی معتقد بودند که رهبران النصره از دوحه بازدید کرده‌اند. علاوه بر این، قطر سعی کرد از تروریست نامیدن جبهه‌ النصره اجتناب کند. شیخ تمیم در اولین مصاحبه خود با سی‌ان‌ان اظهار کرد که این یک «اشتباه بزرگ» است که همه‌ اسلام‌گرایان در سوریه را افراط‌گرا معرفی کنیم و همان‌طور که دیکنسون در سال۲۰۱۴ تصریح کرد، «دوحه در تمام اظهارات اخیر خود در رد افراط‌گرایی، از دولت اسلامی [داعش] نام برده اما هرگز نامی از جبهه‌ النصره به میان نیاورده است.»

9781032215822 copy