تمایل ظاهری برای توافق؛ تمایل واقعی برای بازی تقصیر
چشماندازی برای آتشبس نیست
«پیتر بیکر» در گزارش ۹مه در نیویورکتایمز نوشت، سه دهه بعد، سوال این است که آیا بازیگران امروزی در آن مرحله از تلاش با میانجیگری ایالات متحده برای مذاکره آتشبس در غزه قرار دارند یا خیر؟ بسیاری از آنچه جهان در حال حاضر میبیند با هدف بهدست آوردن مزیت در میز مذاکره، پیشی گرفتن از سایر بازیگران و منحرف کردن مسوولیتها در صورت عدم توافق است و این امر باعث میشود که جنگ هفت ماه ادامه یابد. حماس ویدئوهایی از گروگانها منتشر کرد تا احتمالا خطرات شکست در مذاکرات را به جهان یادآوری کند و «حرارت» بنیامین نتانیاهو را که تحت فشار شدید داخلی برای آزادی آنها قرار دارد، افزایش دهد. نتانیاهو در روزهای اخیر حملات هوایی انجام داد و تانکها را به رفح فرستاد تا مشخص کند که درباره حمله به این شهر جدی است.
بایدن محموله بمبهای آمریکایی را مسدود کرد تا نشان دهد در صورت حمله اسرائیل به همان اندازه درباره محدود کردن عرضه تسلیحات به اسرائیل جدی است. «آرون دیوید میلر» که در آن زمان عضوی از تیم بیکر بود، گفت: «بسیاری از آنچه بین اسرائیل و حماس میگذرد، صفحهای از دیپلماسی گربه مرده بیکر را نشان میدهد. بخشی از انگیزه رسیدن کمتر به یک معامله و بیشتر مقصر دانستن طرف مقابل در صورت شکست است. تنها طرفی که واقعا عجله دارد بایدن است.» میلر افزود: «اگر بیبی وارد رفح شود، مطمئنا بایدن نگران مرگ فلسطینیها است. اما او میداند که این امر هر مذاکرهای را غیرممکن میسازد.»
چشمانداز توافق در روز پنجشنبه بهطور فزایندهای دور به نظر میرسید؛ زیرا ویلیام برنز (مدیر سیا که مذاکرهکننده اصلی بایدن بوده است) قاهره را بدون توافق ترک کرد. هیاتهایی از اسرائیل و حماس نیز قاهره را ترک کردند؛ اگرچه مقامات «سطح متوسط» از ایالات متحده و دیگر واسطهها مانند مصر و قطر در قاهره ماندند تا گفتوگوها را به امید نجات این روند ادامه دهند. از نظر تئوری، گفتوگوکنندگان اصلی در حال استراحت بودند تا ببینند اسرائیل با آنچه عملیات «محدود» در رفح میخواند، چه میکند. این چالش تاریخی برای هر نوع مذاکره در منطقهای است که به «دسیسههای مبهم» معروف است؛ همانطور که بیکر، کیسینجر و نسلهای دیگر معامله گران آمریکایی چنین مذاکراتی را به شکل بسیار دردناکی آموختند. بسیاری از اتفاقاتی که در روز روشن رخ میدهد «ادا و اطوار» است و بسیاری از چیزهایی که واقعا مهم هستند، در سایهها اتفاق میافتد. همه بازیگران روی میز باید سیاست داخلی را در نظر داشته باشند. هیچیک از آنها به دیگران اعتماد کامل ندارد. سوال اصلی که هر طرف درباره سایرین میپرسد این است که چه کسی واقعا خواهان یک معامله و به چه قیمتی است؟