P5_2_50101_1402402111_10762406235328122.957124250_1 copy

برای نشان دادن اعتبار مفهوم «قدرت عاریه‌ای» این کتاب به بررسی روابط بین یک کشور کوچک (بحرین)، قدرت‌های متوسط (ایران و عربستان سعودی) و یک قدرت بزرگ (روسیه) با بازیگران غیردولتی می‌پردازد و بر ادبیات موجود درباره بازیگران غیردولتی می‌افزاید؛ به‌ویژه آنهایی که شامل بازیگران غیردولتی در دامنه‌ نظریه روابط بین‌الملل هستند. این کتاب از مجموعه‌های داده‌های اصلی، مانند تحلیل گفتمان به زبان ترکی در Independent Turkish بین ۲۳ژوئیه  و ۲۳سپتامبر۲۰۲۰، به‌عنوان نمونه‌ای از تعاملات عربستان سعودی با بازیگران غیردولتی استفاده می‌کند.

در نهایت، داده‌های این کتاب از طریق کار میدانی در قطر (فوریه۲۰۱۷) و همچنین در لبنان (اوت۲۰۱۷)، امارات (نوامبر۲۰۱۷) و مصر (مارس۲۰۱۸) جمع‌آوری شد. اگرچه این کتاب بر یک مطالعه‌ موردی واحد از قطر متمرکز است، اما کار میدانی در این کشورها که مرتبط با منافع سیاسی قطر بود در تضاد با امارات و مصر مرتبط بود؛ به‌ویژه پس از بهار عربی که منجر به دو بحران بین قطر و همسایگانش در سال۲۰۱۴ و سال۲۰۱۷ شد. مصاحبه‌هایی که به زبان انگلیسی و عربی با نخبگان سیاسی در این ۴کشور انجام شد به داده‌های به‌دست‌آمده و درک مطالبات اعلام‌شده توسط گروه چهارجانبه کمک کرد. به‌این‌ترتیب این کتاب به بحث درباره بحران خلیج‌فارس۲۰۱۷ ارزش می‌بخشد. با این ‌حال، برخلاف موضوعات انتشاریافته‌ی اخیر در این زمینه، مانند «خلیج تقسیم‌شده: آناتومی یک بحران»(۲۰۱۹) ویراستاری‌شده از سوی آندریاس کریگ و «قطر و بحران خلیج‌فارس: مطالعه تاب‌آوری»(۲۰۱۹) اثر کریستین اولریشسن، این کتاب استدلال می‌کند که بحران خلیج‌فارس در سال۲۰۱۷ «هزینه»ای بود که قطر در نتیجه‌ی نمایش «قدرت عاریه‌ای» پرداخت.

ساختار کتاب

این کتاب در سه بخش با هفت فصل شامل یک مقدمه تنظیم‌شده است. بخش اول ویژگی‌های اصلی «قدرت عاریه‌ای» را توضیح می‌دهد. فصل۲ رویکردهای مختلف به قدرت در نظریه‌ روابط بین‌الملل، قدرت اجتماعی را مورد بحث قرار می‌دهد که انواع مختلف قدرت و مواضع قطر را در ادبیات موجود توضیح می‌دهد. این فصل درباره جایی که این مطالعه ارزش می‌افزاید، جزئیات و ویژگی‌های اصلی و مبانی نظری «قدرت عاریه‌ای» را معرفی می‌کند.

بخش دوم (فصل ۳ تا ۶) به بررسی اِعمال «قدرت عاریه‌ای» از سوی قطر می‌پردازد و نمونه‌هایی از حمایت بازیگران غیردولتی برای نمایش قدرت را ارائه می‌دهد. هر فصل از ساختار مشابهی پیروی می‌کند تا به‌وضوح اندازه‌گیری قدرت عاریه‌ای را از طریق نشان دادن گستره، دامنه، وزن و هزینه نشان دهد. فصل سوم به بررسی حمایت قطر از بازیگران غیردولتی اسلام سیاسی در اعمال قدرت عاریه‌ای می‌پردازد. این فصل روابط قطر با اخوان المسلمین، گروه مبارز اسلامی لیبی، النهضه، طالبان، حماس، حزب‌الله لبنان، جدایی‌طلبان چچن و جنبش حوثی را بررسی می‌کند.

فصل۴ تعاملات قطر با قبایل برجسته را از طریق نمایندگان قبایلی که در مرزهای کشورهای مدرن، به‌ویژه کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس و کشورهای دورتر از جمله سوریه و عراق قرار دارند، توضیح می‌دهد. فصل۵ حمایت قطر از بازیگران رسانه‌ای غیردولتی مانند الجزیره، عربی پست (هاف پست عربی)، تلویزیون العربی، عربی جدید (العربی الجدید)، عربی۲۱، میدل‌ایست‌آی و تلویزیون لیبی الاحرار را تحلیل می‌کند که همگی به قطر کمک کردند تا از طریق شبکه‌های فراملی خود اهرم سیاسی به‌دست آورد. فصل۶ نحوه‌ تعامل قطر با نهادهای ورزشی مانند فیفا، اف‌سی بارسلونا، پاری‌سن‌ژرمن، آ اس رم و اف سی بایرن‌مونیخ را نشان می‌دهد. در بخش سوم، فصل۷ قدرت عاریه‌ای را به‌عنوان یافته‌ اصلی مطالعه ارائه می‌کند و نتیجه‌گیری‌های مفهومی را درباره آن ارائه می‌دهد. این نتیجه‌گیری درس‌هایی را که ممکن است از اعمال قدرت عاریه‌ای قطر آموخته شود، مورد بحث قرار می‌دهد و استدلال می‌کند که قطر به اعمال قدرت عاریه‌ای در آینده ادامه خواهد داد. این فصل تحقیقات بیشتری را نشان می‌دهد تا سایر بازیگران غیردولتی را که قطر با آنها برای اعمال قدرت عاریه‌ای (و در آینده به انجام آن ادامه خواهد داد) از طریق گفت‌وگوی مختصر درباره تعاملات قطر با اندیشکده «رویال یونایتد سرویس» در تعامل است، بررسی کند. درنهایت، این نتیجه‌گیری به بررسی حمایت بازیگران غیردولتی تثبیت‌شده‌ سایر کشورها در اعمال قدرت عاریه‌ای می‌پردازد (مطالعات موردی بحرین، ایران، عربستان سعودی و روسیه است). این امر به اعتبار مفهوم قدرت عاریه‌ای، اصل اساسی این کتاب می‌افزاید.

 

فصل۲- قدرت عاریه‌ای/ مبانی نظری

مقدمه

ظهور سیاسی اخیر قطر به‌طور گسترده تایید شده و مورد پذیرش قرار گرفته است، اما نوع قدرتی که قطر برای دستیابی به این ظهور از آن بهره برده، نامشخص است. درحالی‌که برخی از محققان تکامل قطر را از دریچه «قدرت نرم» بررسی می‌کنند، برخی دیگر معتقدند که نیروی اقتصادی و نظامی یا «قدرت سخت»، در پس پیشرفت سیاسی این کشور بوده است. برخی ادعا می‌کنند که تنها ترکیبی از قدرت نرم و سخت یا «قدرت هوشمند» می‌تواند این تغییر را توضیح دهد؛ درحالی‌که برخی دیگر «قدرت ظریف» را مطرح می‌کنند که به‌عنوان توانایی یک دولت برای اعمال قدرت از پشت‌صحنه‌هایی تعریف می‌شود که فقط کشورهای کوچک می‌توانند از آن به نفع خود استفاده کنند. اگرچه این فصل ارزش این نظریه‌های جاافتاده قدرت در علوم اجتماعی و نظریه‌ی روابط بین‌الملل را تصدیق می‌کند، اما یک نظریه‌ قدرت جایگزین را پیشنهاد می‌کند.

این فصل روش جدیدی برای اعمال قدرت با استفاده از ظرفیت مالی یک دولت برای حمایت از بازیگران غیردولتی و در مقابل، به عاریت گرفتن نفوذ تثبیت‌شده‌ آنها را توصیف می‌کند. در نتیجه، این فصل یک مفهوم جایگزین ارائه می‌کند: قدرت عاریه‌ای، مبتنی بر تحلیل‌هایی از ظهور سیاسی قطر. برای نشان دادن این موضوع، این فصل به بررسی مبانی نظری انواع مختلف قدرت می‌پردازد و درمی‌یابد که گونه‌شناسی‌های موجود بر اساس تحلیل ظرفیت‌های دولت‌ها توسعه یافته‌اند. این فصل شاخص‌های قدرتی را بررسی می‌کند که به‌واسطه‌ آن همه‌ انواع دولت‌ها -کوچک، متوسط یا بزرگ- قدرت را در چارچوب نظریه‌روابط بین‌الملل و مفاهیم قدرت اجتماعی اعمال می‌کنند. این فصل همچنین قطر را در چارچوب نظریه‌ موجد روابط بین‌الملل و بحث‌های قدرت اجتماعی قرار داده و نشان می‌دهد که ظهور قطر توضیحات استاندارد نظریه دولت کوچک را مخدوش کرد. یکی از دلایل ظهور قطر، حمایتش از بازیگران غیردولتی بوده است؛ عاملی که فراتر از تعریف انواع دیگر قدرت می‌رود. این فصل با مفهوم‌سازی قدرت عاریه‌ای که نوع نفوذ اعمال‌شده توسط قطر را توصیف و توضیح می‌دهد، به پایان می‌رسد.

9781032215822 copy