خداحافظی با فرمول نیم‌قرنی توسعه

ببرهای آسیایی و چین با ترکیب مجموعه‌ای از نیروی کار ارزان با دسترسی به دانش بین‌المللی و منابع مالی توانستند موفق شوند. دولت‌ها داربست‌ها را فراهم کردند: آنها جاده‌ها و مدارس را ساختند، قوانین و مشوق‌های مناسب برای تجارت ارائه کردند، موسسات اداری توانا را توسعه دادند و صنایع اولیه را پرورش دادند. اما تکنولوژی در حال پیشرفت است، زنجیره‌های تامین در حال تغییر هستند و تنش‌های سیاسی در حال تغییر الگوهای تجاری هستند.

در این شرایط تردیدها درباره اینکه آیا صنعتی شدن هنوز هم می‌تواند رشد معجزه‌آسا داشته باشد، افزایش یافته است. برای کشورهای در حال توسعه که شامل ۸۵درصد از جمعیت جهان - ۶.۸میلیارد نفر - هستند، این پیامدها عمیق است. امروزه بخش تولید سهم کمتری از تولید جهان را به خود اختصاص می‌دهد و چین در حال حاضر بیش از یک‌سوم آن را پوشش می‌دهد. در عین حال، کشورهای نوظهور بیشتری کالاهای ارزان قیمت را به خارج از کشور می‌فروشند و رقابت را افزایش می‌دهند. سود زیادی وجود ندارد: همه نمی‌توانند صادرکننده خالص باشند یا کمترین سود را دارند.

شک و تردیدهایی وجود دارد که صنعتی شدن می‌تواند مزایای تغییر‌دهنده بازی را که در گذشته انجام می‌داد، ایجاد کند. امروزه کارخانه‌ها بیشتر به فناوری خودکار و کمتر به کارگران ارزان قیمتی که آموزش کمی دارند، متکی هستند. دنی رودریک، اقتصاددان برجسته توسعه در هاروارد می‌گوید: «شما نمی‌توانید برای اکثریت قریب به اتفاق کارگرانی که تحصیلات بالایی ندارند، شغل کافی ایجاد کنید.» این روند را می‌توان در بنگلادش مشاهده کرد که مدیر عامل بانک جهانی در سال گذشته آن را «یکی از بزرگ‌ترین داستان‌های توسعه جهان» نامید. این کشور موفقیت خود را روی تبدیل کشاورزان به کارگران نساجی بنا کرد.

با این حال، سال گذشته، روبانا هوک، رئیس گروه محمدی، یک شرکت خانوادگی، ۳۰۰۰کارمند را با ماشین‌های ژاکارد خودکار جایگزین کرد تا الگوهای بافت پیچیده را انجام دهند. خانم هوک که همچنین رئیس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان پوشاک بنگلادش است، می‌پرسد: «زنان مشاغل مشابهی را در جاهای دیگر شرکت پیدا کردند. اما وقتی این اتفاق در مقیاس بزرگ رخ می‌دهد، چه اتفاقی می‌افتد؟» او گفت: «این کارگران آموزش ندارند و آنها یک‌شبه به کدنویس تبدیل نمی‌شوند.»  تحولات اخیر جهانی این گذار را تسریع کرده است. فروپاشی زنجیره تامین مربوط به همه‌گیری کووید-۱۹ و تحریم‌های ناشی از تهاجم روسیه به اوکراین، قیمت کالاهای ضروری مانند غذا و سوخت را بالا برد و به درآمدها آسیب وارد کرد. نرخ‌های بهره بالا که توسط بانک‌های مرکزی برای فرونشاندن تورم تحمیل شد، مجموعه‌ای از بحران‌ها را به وجود آورد: بدهی‌های کشورهای در حال توسعه افزایش یافت و ریشه سرمایه‌گذاری خشک شد.  هفته گذشته، صندوق بین‌المللی پول نسبت به ترکیب مضر رشد کمتر و بدهی بیشتر هشدار داد.

جهانی شدنِ فوق‌العاده که شرکت‌ها را به خرید و فروش در هر نقطه از کره زمین تشویق می‌کرد نیز در حال تغییر است. افزایش تنش‌های سیاسی، به‌ویژه بین چین و ایالات متحده، بر محل سرمایه‌گذاری و تجارت شرکت‌ها و دولت‌ها تاثیر می‌گذارد. شرکت‌ها می‌خواهند زنجیره‌های تامین امن و ارزان باشند و به دنبال همسایگان یا متحدان سیاسی هستند تا آنها را تامین کنند. رودریک می‌گوید: در این دوره جدید، مدل صنعتی شدن -که عملا هر کشوری که ثروتمند شده به آن تکیه کرده است - دیگر قادر به ایجاد رشد اقتصادی سریع و پایدار نیست.» همچنین مشخص نیست چه چیزی می‌تواند جایگزین آن شود.

 آینده در مشاغل خدماتی است

یک جایگزین ممکن است در بنگالورو، مرکز فناوری پیشرفته در ایالت کارناتاکای هند پیدا شود. شرکت‌های چندملیتی مانند گلدمن ساکس، ویکتوریا سیکرت و مجله اکونومیست به این شهر هجوم آورده‌اند و صدها مرکز عملیاتی در حوزه‌های مدیریت حسابداری، طراحی محصولات، توسعه سیستم‌های امنیت سایبری و هوش مصنوعی و غیره راه‌اندازی کرده‌اند. به گفته شرکت مشاوره دلوئیت، انتظار می‌رود این مراکز در دو تا سه سال آینده ۵۰۰هزار شغل در سراسر کشور ایجاد کنند.  آنها در حال پیوستن به صدها شرکت بیوتکنولوژی، مهندسی و فناوری اطلاعات از جمله غول‌های داخلی مانند خدمات مشاوره تاتا، ویپرو و اینفوسیس لیمیتد هستند. چهار ماه پیش، شرکت آمریکایی تراشه AMD از بزرگ‌ترین مرکز طراحی جهانی خود در آنجا رونمایی کرد. ریچارد بالدوین، اقتصاددان موسسه بین‌المللی توسعه مدیریت در ژنو گفت: «ما باید از ایده مراحل کلاسیک توسعه دور شویم، یعنی اینکه شما از مزرعه به کارخانه و سپس از کارخانه به دفاتر بروید. کل این مدل توسعه اشتباه است.»

دو سوم تولیدات جهان در حال حاضر از بخش خدمات حاصل می‌شود؛ ترکیبی که شامل سگ‌گردان، مانیکور، تهیه‌کنندگان غذا، نظافتچی‌ها و رانندگان و همچنین طراحان چیپ، گرافیست‌ها، پرستاران، مهندسان و حسابداران بسیار آموزش‌دیده است. بالدوین استدلال می‌کند که امکان جهش در بخش خدمات و رشد فروش در مشاغل خدماتی در سراسر جهان وجود دارد. این همان چیزی است که به هند کمک کرد تا به پنجمین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شود. بالدوین توضیح داد که در بنگالور، که قبلا بنگلور نامیده می‌شد، افزایش رفاه عمومی طبقه متوسط، موجب شده است که افراد بیشتری جذب شوند و این چرخه ادامه پیدا می‌کند.

کووید با وادار کردن مردم به کار از راه دور - از بخش‌های مختلف شهر، یک شهر دیگر یا یک کشور دیگر- این انتقال را سرعت بخشید. در مدل جدید، کشورها می‌توانند رشد را حول شهرها به جای یک صنعت خاص متمرکز کنند. بالدوین گفت: «این باعث ایجاد فعالیت‌های اقتصادی می‌شود که نسبتا متنوع هستند.» او گفت: «به بنگلور فکر کنید، نه چین جنوبی.»

 بازار آزاد کافی نیست

بسیاری از کشورهای در حال توسعه همچنان بر ایجاد صنایع صادرات محور به‌عنوان مسیری به سوی شکوفایی متمرکز هستند. جاستین ییفو لین، رئیس انستیتوی اقتصاد ساختاری جدید در دانشگاه پکن گفت که مسیر باید این‌گونه باشد. او گفت که بدبینی نسبت به فرمول کلاسیک توسعه با این باور غلط که فرآیند رشد به صورت خودکار بوده، تقویت شده است: «فقط راه را برای بازار آزاد باز کنید و بقیه از خودشان مراقبت خواهند کرد.» کشورها اغلب از سوی ایالات متحده و نهادهای بین‌المللی تحت فشار قرار می‌گرفتند تا بازارهای آزاد و حکومت‌داری{مدل خودشان} را در آغوش بگیرند.

لین، اقتصاددان ارشد سابق بانک جهانی گفت که رشد صادرات در آفریقا و آمریکای لاتین به‌دلیل شکست دولت‌ها در حمایت و پشتیبانی از صنایع نوپا دچار مشکل شد. او گفت: «سیاست صنعتی برای مدت طولانی تابو بود و بسیاری از کسانی که تلاش کردند شکست خوردند. اما داستان‌های موفقیت‌آمیزی مانند چین و کره‌جنوبی نیز وجود داشت.» او گفت: «شما به دولت نیاز دارید تا به بخش خصوصی برای غلبه بر شکست‌های بازار کمک کند. شما نمی‌توانید بدون سیاست صنعتی این کار را انجام دهید.»

 بدون آموزش کارگر نخواهد بود

سوال اساسی این است که آیا هر چیزی - خدمات یا تولید – می‌تواند نوع رشدی را ایجاد کند که به‌شدت مورد نیاز است: «گسترده، در مقیاس بزرگ و پایدار.» مشاغل خدماتی برای کسب‌وکارها در حال افزایش است؛ اما بسیاری از مشاغلی که درآمدهای متوسط و بالا را ارائه می‌کنند در حوزه‌هایی مانند امور مالی و فناوری هستند که به مهارت‌های پیشرفته و سطوح تحصیلات بسیار بالاتر از آنچه اکثر مردم در کشورهای در حال توسعه دارند، نیاز دارد. به گفته «Wheebox»، یک سرویس تست آموزشی در هند، تقریبا نیمی از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی مهارت‌های مورد نیاز برای این مشاغل را ندارند. عدم تطابق در همه جا وجود دارد.

 گزارش آینده مشاغل که سال گذشته توسط مجمع جهانی اقتصاد منتشر شد، نشان داد که از هر ۱۰کارگر، ۶نفر در سه سال آینده به بازآموزی نیاز دارند؛ اما اکثریت قاطع به آن دسترسی نخواهند داشت. انواع دیگر مشاغل خدماتی نیز در حال گسترش هستند؛ اما بسیاری از آنها نه حقوق خوبی دارند و نه قابل صادرات هستند. اگر در بروکلین باشید، یک آرایشگر در بنگالورو نمی‌تواند موهای شما را کوتاه کند. این می‌تواند به معنای رشد کوچک‌تر و ناهموارتر باشد. محققان دانشگاه ییل دریافتند که در هند و چندین کشور در جنوب صحرای آفریقا، کارگران کشاورزی وارد مشاغل خدمات امور مشتری (Consumer service) شدند و بهره‌وری و درآمد خود را افزایش دادند.اما یک نکته وجود داشت: دستاوردها به‌طور قابل توجهی نابرابر بود و به‌طور نامتناسبی به نفع ثروتمندان بود. رودریک از هاروارد می‌گوید که سیاست صنعتی ضروری است؛ اما باید بر شرکت‌های خدماتی کوچک‌تر و خانوارها تمرکز کند؛ زیرا این امر منشأ بیشتر رشد آینده خواهد بود. او و دیگران هشدار می‌دهند که حتی در این صورت، احتمالا دستاوردها متوسط و سخت است.او گفت: «جیب‌ها کوچک شده‌اند. میزان رشدی که می‌توانیم به‌دست آوریم قطعا کمتر از گذشته است.»