در گزارش این تلویزیون آمده است: «همه تلاش‌ها برای احیای او شکست خورد.» لی که دکترای اقتصاد داشت، نمونه نسلی از رهبران چینی با تحصیلات عالی بود که با محو شدن نسل مائوتسه تونگ از سیاست به پا خاستند. به‌عنوان نخست وزیر، لی از دادن نقش بیشتر به بازارها در اقتصاد صحبت کرد و وعده داد که زمینه بازی عادلانه‌تری برای شرکت‌های خصوصی به‌وجود آورد. وی گفت که آنها مانند شرکت‌های دولتی به وام‌های بانکی، زمین و سایر منابع دسترسی خواهند داشت. اما تلاش‌های او موفقیت محدودی داشت؛ زیرا او و متحدانش بخش زیادی از نفوذ خود را از دست دادند. شی، مسلط‌ترین رهبر چین طی دهه‌ها، در عوض حلقه‌ای از وفاداران را شکل داد، از نقش مرکزی شرکت‌های دولتی دفاع کرد و بر نظارت دقیق حزب کمونیست حاکم بر اقتصاد فشار آورد و بر امنیت و ایدئولوژی بیش از رشد تاکید کرد. ریچارد مک گرگور، کارشناس ارشد آسیای شرقی در موسسه لوی سیدنی، ساعاتی پس از اعلام مرگ در ایمیلی نوشت: «لی کچیانگ واقعا نماد دوران اصلاحات گذشته نیست، همان‌طور که برخی می‌گویند. او واقعا نماد دوران شی جین‌پینگ است که در آن اصلاح‌طلبان ادعایی مانند لی به حاشیه رانده  و از اختیار محروم شدند.»

کاربران چینی اینترنت از خبر درگذشت لی در «ویبو»، پلتفرم شبکه اجتماعی مشابه توییتر چین ابراز شگفتی کردند. «شن یاچوان»، یک وکیل و روزنامه‌نگار تحقیقی سابق که از نام مستعار «شی فیک» استفاده می‌کند، گفت که برخی از چینی‌ها مانند او، لی را به‌خاطر تصویر نسبتا لیبرال و حمایت او از اصلاحات بازار فراموش نخواهند کرد.

«شن یاچوان» در پستی در پلتفرم رسانه اجتماعی وی‌چت نوشت: «او احتمالا یک سیاستمدار قوی و نیرومند و نه یک سخنران عمومی ماهر بود. اما به نظر من، تقریبا تمام عبارات عمومی او با کلمات کلیدی مانند دموکراسی، حاکمیت قانون، اقتصاد بازار و ساده‌سازی دولت مرتبط بود.»

لی همچنین احتمالا به‌خاطر یک حکایت خاص به خاطرها می‌آید. در سال۲۰۰۷، زمانی که او رهبر مسوول استان لیائونینگ بود، به‌طور خصوصی به سفیر آمریکا در چین اذعان کرد که آمار رسمی اقتصادی پکن «ساخته انسانی» و غیرقابل اعتماد است.

او گفته است به جای تمرکز بر تولید ناخالص داخلی، به ترافیک حمل‌ونقل ریلی، مصرف برق و ارزش وام‌های پرداخت‌شده نگاه کرده است. این معیار جایگزین رشد در چین به «شاخص لی کچیانگ» معروف شد.

لی در ماه مارس پس از دو دوره، مطابق با محدودیت‌های تعیین‌شده در قانون اساسی چین، از سمت نخست‌وزیری کنار رفت. او می‌توانست به سمت یک مقام ارشد دیگر منصوب شود؛ اما در اکتبر گذشته، زمانی که از صف ۲۴نفره دفتر سیاسی، ردیف دوم قدرت، در یک تغییر در ساختار رهبری کنار گذاشته شد، در عمل از قدرت حذف شد.

لی کچیانگ در ژوئیه ۱۹۵۵در هفی، مرکز استان آنهویی در شرق چین به دنیا آمد. او پسر یک مقام کوچک حزب کمونیست، لی فنگسان و همسرش کائو لیجون بود. اطلاعات زیادی درباره بازماندگان او دردسترس نیست.

لی یکی از اولین دانشجویانی بود که پس از احیای امتحانات ورودی دانشگاه در اواخر دهه۱۹۷۰، پس از انقلاب فرهنگی، موفق به کسب مقام در دانشگاه

معتبر پکن شد. او در دوره‌ای که شورش فکری گسترده‌ای وجود داشت، دانشجوی حقوق بود و دوستانش در زمره حامیان دموکراسی بودند که برخی از آنها بعدا پس از سرکوب خونین جنبش دموکراسی‌خواه تیان‌آن‌من در ژوئن ۱۹۸۹به تبعید رفتند. لی در مقاله‌ای که در سال

۲۰۰۸ در کتابی منتشر شد، نوشت: «من نزدیک به یک دهه در دانشگاه پکن دانشجو بودم، درحالی‌که به اصطلاح «انفجار دانش» به سرعت در حال گسترش بود. من نه تنها به دنبال دانش بودم، بلکه به دنبال شکل دادن به خلق‌وخو و پرورش دیدگاهی علمی بودم.»