کشورهای عربی مانند اردن و مصر در حال حاضر با مشکلات اجتماعی-اقتصادی حاد روبه‌رو هستند که با ورود پناه‌جویان تشدید خواهد شد. غزه در بحبوحه بمباران بی‌سابقه اسرائیل و انتظارات برای تهاجم زمینی با یک بحران انسانی شدید روبه‌رو است و بخش‌های وسیعی از اسرائیل هدف حملات موشکی منظم است. هیچ بازیگر خارجی نمی‌خواهد این وضعیت از پیش بد را بدتر کند. اما استدلال‌های منطقی که برای مهار جنگ مطرح شده، رنگ باخته است؛ چراکه پس از انفجار ویرانگر ۱۷اکتبر در بیمارستان الاهلی در شهر غزه، جایی که تعداد زیادی از فلسطینی‌های آواره در آن پناه گرفته بودند، معادلات بر هم خورده است. به‌رغم توضیحات ضد و نقیض درباره انفجار و ارزیابی واشنگتن مبنی بر اینکه اسرائیل مسوول آن نبوده است، کشورهای منطقه - از جمله بحرین، مصر، اردن، مراکش، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی – به‌طور کامل مسوولیت این انفجار را متوجه اسرائیل دانسته‌اند که در پی یک حمله هوایی صورت گرفته است.

به همین منظور اعتراضات در شهرهای سراسر خاورمیانه به راه افتاد و اسرائیل را محکوم کردند. با افزایش تنش‌ها، امان نشستی را که قرار بود با حضور رهبران اردن، مصر و فلسطین با جو بایدن، رئیس‌جمهوری ایالات متحده برگزار شود، لغو کرد. این برنامه قرار بود پس از سفر بایدن به سرزمین‌های اشغالی برگزار شود. اما حتی قبل از فاجعه بیمارستانی، حجم حملات حماس و واقعیت‌های میدانی در جریان وقوع جنگ در غزه، محاسبات استراتژیک بازیگران کلیدی را تغییر داده است. این تغییرات، تنش‌های بیشتر منطقه‌ای را محتمل‌تر می‌کند و خطر رویارویی بین ایران و اسرائیل به‌ویژه شدید است.

وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با الجزیره در ۱۵اکتبر هشدار داد تا زمانی که لشکرکشی اسرائیل به غزه ادامه داشته باشد، «احتمال زیادی وجود دارد که بسیاری از جبهه‌های دیگر باز شود» و افزود که اگر اسرائیل «تصمیم بگیرد وارد غزه شود»، رهبران مقاومت، آن را به قبرستان سربازان اشغالگر تبدیل خواهد کرد. برخی از کارشناسان ایران این اظهارات را به‌عنوان موضع‌گیری سیاسی یا به‌عنوان نشانه‌ای از فاصله گرفتن ایران از اقدامات شرکای غیردولتی خود مانند حزب‌الله لبنان و گروه‌های شبه‌نظامی شیعه در عراق تفسیر می‌کنند. اما امکان درگیری آشکار اسرائیل و ایران را نمی‌توان رد کرد؛ به‌ویژه اینکه حمایت عمومی ایران از حملات شبه نظامیان، فضا را برای انکار محدود می‌کند. رویارویی مستقیم اسرائیل و ایران فقط یک سناریوی فرضی نیست. درگیری بین دو طرف مدت‌ها قبل از جنگ کنونی اسرائیل و حماس در جریان بود.

برای دهه‌ها، اسرائیل و ایران درگیر «جنگ سایه‌ای» در زمین، هوا و دریا بوده‌اند و طی پنج سال گذشته، پس از خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای با ایران در سال۲۰۱۸ و در بحبوحه پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران، این جنگ تشدید شده است. با این حال سرعت افزایش تنش‌ها کنترل‌شده به نظر می‌رسید؛ به‌طوری‌که هر یک از طرفین معتقد بودند که قبل از اینکه خصومت‌ها به جای باریک کشیده شود، قدرت مهار آن را دارند. اکنون، جنگ در غزه، محاسبات ظریف آنها را مختل کرده است. هرچه درگیری بیشتر ادامه یابد، انگیزه‌های میانه‌روی را کاهش و خطر درگیری اسرائیل و ایران را افزایش می‌دهد.

موردی برای احتیاط

در آغاز جنگ اسرائیل و حماس، بازیگران کلیدی مواضعی اتخاذ کردند که نگرانی‌ها درباره تشدید تنش منطقه‌ای را از بین برد. رهبران اسرائیل که از گستردگی حمله از تاریخ تاسیسشان شوکه شده بودند؛ درحالی‌که برای پاسخ نظامی آماده می‌شدند، بر توقف تهدید حماس در غزه تمرکز کردند.

هنگامی که رسانه‌های خبری غربی مانند وال‌استریت ژورنال یک روز پس از حمله ادعا کردند که ایران در طراحی این حمله «کمک کرده است»، مقامات نظامی اسرائیل به‌سرعت این ادعاها را رد کردند. گفته می‌شود که ایران به حماس کمک مالی و همچنین کمک‌های نظامی و آموزشی می‌دهد؛ اما مقامات نظامی اسرائیل گفتند هیچ مدرکی وجود ندارد که ایران در حمله ۷اکتبر نقشی داشته باشد. مقامات ایالات متحده عمدتا همین خط را اتخاذ کردند. وقتی در «مصاحبه ۶۰دقیقه» از بایدن پرسیده شد که آیا ایران پشت حمله حماس بوده است یا خیر؟ بایدن گفت که «هیچ مدرک روشنی» درباره آن وجود ندارد و اشاره کرد که دولت ایالات متحده نیز هیچ نشانه‌ای دال بر اینکه تهران از برنامه‌های حماس اطلاع قبلی داشته است، ندارد. دولت ایران نیز دخالت مستقیم را رد کرده است؛ اگرچه رهبران این کشور آشکارا این حمله را ستایش کرده و با حماس ابراز همبستگی کرده‌اند. حتی با شدت گرفتن لفاظی‌ها در سراسر منطقه و افزایش تلفات جنگ، دلایلی وجود دارد که باور کنیم ایران به احتیاط خود ادامه خواهد داد. رهبران آمریکا و ایران هیچ تمایلی به درگیری مستقیم ندارند.

در واقع، قبل از این جنگ، تهران و واشنگتن بر دیپلماسی متمرکز بودند و توافق‌نامه تبادل زندانیان محدودی را منعقد کردند که منجر به آزادسازی برخی از دارایی‌های ایران شد. استقرار دو ناو هواپیمابر توسط واشنگتن در شرق مدیترانه با هشدار به ایران مبنی بر اینکه اگر ایران وارد معارضه شود، ایالات متحده پاسخ خواهد داد، برای جلوگیری از تشدید تنش بیشتر تلقی می‌شود. متحد ایران، حزب‌الله نیز در واکنش اولیه خود به جنگ اسرائیل و حماس خویشتن‌داری نسبی نشان داده و حملاتی در مقیاس کوچک انجام داده است که به نظر می‌رسد برای جلوگیری از تشدید شدید تنش طراحی شده‌اند. با این حال پیام‌هایی که اخیرا از سوی سران ایران منتشر شده که ممکن است سایر رهبران گروه‌های مقاومت وارد درگیری‌ها شوند و استفاده حزب‌الله از موشک‌های پیچیده‌تر و پاسخ‌های متقابل اسرائیل، نشان می‌دهد در حال عبور از خطوط قرمز هستند.