بایدن بازار آزاد را قربانی می‌کند

ظهور ابرقدرتی از شرق همچنین خطر جنگ را افزایش داده است. هنری کیسینجر که در این ماه ۱۰۰ ساله خواهد شد، در گفت‌وگو با اکونومیست هشدار داد که چین و آمریکا در مسیر رویارویی قرار دارند. کیسینجر در این زمینه چنین توضیح می‌دهد که هر دو طرف خود را متقاعد کرده‌‌‌اند که طرف مقابل به مثابه خطر استراتژیک است. شرایط بیش از این سخت نمی‌تواند باشد؛ طرفین از سلاح هسته‌‌‌ای برخوردار هستند و هر دو با هوش مصنوعی غیرقابل پیش‌بینی سروکار دارند. جو بایدن از زمان در دست گرفتن قدرت در ۲۰۲۱، استراتژی جدیدی برای حفظ برتری آمریکا و کاهش خطر درگیری اتخاذ کرده است. جیک سالیوان، آخرین جانشین کیسینجر به‌‌‌عنوان مشاور امنیت ملی، اخیرا توضیحات کاملی را درباره منش بایدن ارائه کرده است. در سیاست‌‌‌های بایدن تضمین رفاه طبقه متوسط، نیروهای دفاعی و تغییرات آب‌‌‌وهوایی به هم پیوسته‌‌‌اند. بایدن در این راه بازار آزاد را قربانی می‌کند و خواستار نقش دولت قدرتمندی در جامعه، با تاکید شدید بر امنیت ملی دارد.

اتخاذ چنین رویکردی سیاست صنعتی را بیش‌‌‌فعال کرده است. دولت بایدن با تخصیص یارانه دولتی و افزایش سرمایه‌گذاری خصوصی در نیمه هادی‌‌‌ها و انرژی پاک را سرعت بخشیده است. در عین حال دولت لفاظی‌‌‌های صریح مواضع بین‌المللی خود را ملایم‌‌‌تر کرده است. در مقابل استفاده از اصطلاح «جدا شدن» از اقتصاد چین، «ریسک‌‌‌زدایی» را جایگزین کرده است. اکنون چنین به نظر می‌رسد که آمریکا در تلاش است تا با چین در مورد تغییرات آب‌‌‌وهوایی، بدهی کشورهای آفریقایی و حتی اوکراین موضع مشترکی پیدا کند. در پس رویکرد فعلی بایدن می‌توان تصور داشت این باور وجود دارد که یک لایه از سلسله اقدامات محافظتی می‌تواند موجب تضمین امنیت در آمریکا و جهان شود. مداخله دولت و حمایت‌‌‌گرایی صنعت را تقویت می‌کند، در حفظ رفاه طبقه متوسط موثر است و گرایش‌های پوپولیستی در آمریکا را سرد می‌کند.

به عقیده اکونومیست، رهبری قابل اعتماد پس از ترامپ، اقتدار آمریکا را در خارج از کشور باز گردانده است، حتی اگر تیم بایدن در این راه چندی از موازین اقتصادی جهانی را زیر پا گذاشته باشد. با خوش‌بینی امید می‌رود پیچیدگی‌‌‌های روابط با چین به کمک بلوغ استراتژیک مدیریت شود.در مقابل برای حفظ موضع محتاط‌‌‌تر در معادلات بین‌المللی، آمریکا همچنان مبالغ هنگفتی را صرف نیروهای نظامی و تجهیز خط دفاعی خود می‌کند تا چین را از فکر تجاوز باز دارد.

اکنون پس از یک دوره هرج‌‌‌ومرج در سال‌های ریاست جمهوری ترامپ، تعهد بایدن به دیپلماسی مورد استقبال قرار گرفته است. بایدن به درستی تشخیص داده است که سیاست خارجی آمریکا باید با چالش‌‌‌های جدید، از مقابله با ابرقدرت چینی تا تغییرات آب‌‌‌وهوایی روبه‌رو شود. با وجود این به‌ویژه در مقایسه با نظم پس از ۱۹۴۵، نسخه بایدن در مواجهه با جهان ناقص است. برداشت فعلی سران این کشور از مشکلات آمریکا بسیار بدبینانه است و برخی از سیاست‌‌‌های اتخاذ شده آمریکا را ضعیف‌‌‌تر کرده است. اکونومیست در صدر این لیست از اقتصاد نام می‌‌‌برد. به‌رغم آنچه بسیاری معتقدند، قدرت اقتصادی آمریکا رو به افول نیست. با داشتن ۴‌درصد از مردم جهان، ۲۵‌درصد از تولید جهانی را در اختیار دارد و این سهم در اقتصاد جهان میزانی است که از ۱۹۸۰ تغییر نکرده است. هیچ کشور بزرگ دیگری به این اندازه مرفه و نوآور نیست.

از سوی دیگر دکترین بایدن به دنبال تثبیت روابط با چین خودکامه و دشمن‌‌‌انگار است. آمریکا اکنون در نظر دارد محدودیت‌های صادرات را با تجارت تعاونی و مسابقه تسلیحاتی را با همکاری ترکیب کند. با این حال رهبران چین تصور می‌کنند که این استراتژی جهت تحت کنترل گرفتن چین اتخاذ شده است. در شرایطی که موانع صادراتی گسترش نمی‌‌‌یافت، تعرفه‌‌‌های دوران ترامپ برقرار نبود و سیاستمداران آمریکایی برای دشمنی با چین با یکدیگر رقابت نمی‌‌‌کردند، می‌توان تصور داشت در حال حاضر آمریکا در موقعیت بهتری قرار داشت. آخرین مشکل مربوط به تناقض‌‌‌های موجود در همکاری با متحدان است. بایدن از اوکراین حمایت کرده و ناتو و همکاری‌‌‌های دفاعی در آسیا را احیا کرده است. با این حال، ملی‌‌‌گرایی اقتصادی غیرقابل پیش‌بینی و عدم‌تمایل آمریکا در گشایش بازارها، پروژه نفوذ این کشور را با مشکل مواجه کرده است.

اروپا از رقابت با صنعت‌‌‌های آمریکایی برخوردار از یارانه حذر می‌کند و نگران است که تشدید تنش‌‌‌ها میان آمریکا و چین به مواضع ایشان آسیب جدی وارد کند.  از نظر اکونومیست دولتمردان آمریکایی باید متقاعد شوند که رویکردی خوش‌بینانه‌‌‌تر به نفع این کشور خواهد بود. رویکردی مثبت‌‌‌تر در معادلات جهانی کلیدی است که به آمریکا اجازه می‌دهد قدرت بالادست را در اختیار داشته باشد و در پیش گرفتن چنین رویکرد‌ مثبت‌‌‌نگری این امکان را فراهم می‌کند تا سیاست خارجی بهتری اتخاذ کنند. فقط در چنین صورتی است که این کشور خواهد توانست قوانین جهانی جدیدی را در مورد تجارت، تغییرات اقلیمی آب‌‌‌وهوا، تدوین کند که متحدان قدیمی و جدید بتوانند بر آن تکیه کنند.