کرهجنوبی از اتمی شدن پشیمان شد
سئول زیر چتر هستهای واشنگتن
«بیانیه واشنگتن» که روز ۲۶ آوریل (۶اردیبهشتماه) از سوی جو بایدن، رئیسجمهور ایالاتمتحده و «یون سوک یول»، رئیسجمهور کرهجنوبی امضا شد، باید یادآور یکی از بزرگترین دستاوردهای استراتژی امنیت ملی ایالاتمتحده باشد: موفقیت چندین دههای این کشور در جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای. این توافق، هماهنگی در زمینهی بازدارندگی هستهای بین دو متحد را تقویت و احساس اطمینان بیشتری را ارائه داد مبنی بر اینکه کرهجنوبی همچنان زیر چتر هستهای ایالاتمتحده قرار دارد. شوربختانه، اهمیت این توافق برای بسیاری از آمریکاییهایی که در فضایی زندگی میکنند که «ایالاتمتحدهی فراموشی» [آمنزیا] نامیده میشود نادیده گرفتهشده و به فراموشی سپرده خواهد شد.
مانند خیلی چیزهای دیگر درباره نظم بینالمللی امروز، بسیاری این واقعیت را بدیهی میدانند که ما اکنون در هفتاد و هشتمین سال از زمان استفاده از سلاحهای هستهای در جنگ زندگی میکنیم. پس از جان به در بردن از خطرناکترین بحران ثبتشده تاریخ - بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ – رئیسجمهور ایالاتمتحده یعنی «جان اف.کندی» جهانی را پیشبینی کرد که تا دهه ۱۹۷۰ در آن ۱۵ یا ۲۰ کشور هستهای وجود داشته باشد. این پیشبینی بازتاب «عقل متعارف» آن زمان بود که وقتی دولتها مبانی فنی و اقتصادی برای ساخت سلاحهای هستهای خود را بهدست آوردند، بسیاری از آنها و جهان شاهد جنگهای هستهای مکرر، حملات هستهای تروریستی و هرجومرج خواهد بود. بااینحال، امروز کرهجنوبی -مانند اکثر کشورهای ثروتمند– فاقد زرادخانه هستهای خاص خود است. وقتی «یون» با بایدن ملاقات کرد، بر تعهد کشورش به پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای برای غیرهستهای ماندن تاکید کرد و در عوض، بقای کشورش را روی وعدهی واشنگتن برای استفاده از زرادخانه هستهای خود برای جلوگیری از حمله هستهای پیونگیانگ به این کشور قرار داد.
این به این معنا نیست که سئول قادر به توسعه سلاحهای هستهای خاص خود نیست. هفت دهه پسازآن سالها، سلاحهای هستهای یک فناوری مرزی نیست. تخمینهای اطلاعاتی نشان میدهد که کرهشمالی، یکی از فقیرترین کشورهای جهان میتواند زرادخانهای متشکل از ۴۰ سلاح هستهای و انباری از مواد شکافتپذیر داشته باشد که از آن میتواند صدها سلاح دیگر تولید کند. اما پیونگیانگ، بهطور نسبی، یک کشور مطرود و منزوی است؛ یکی از تنها ۹کشوری که سلاح هستهای دارند. چه چیزی پیشبینی کندی را تحریف و از ظهور چنین دنیای خطرناکی جلوگیری کرد؟ در میان بسیاری از عوامل، اول و مهمتر از همه یک کارزار استراتژیک هماهنگ، پایدار و استراتژیک توسط دولتهای ایالاتمتحده- اعم از دموکرات و جمهوریخواه- برای جلوگیری از اشاعه هستهای بوده است. توافق با «یون» فقط جدیدترین میخ است که همچنان بر در این جعبه کوبیده و آن را حفظ کرده است.
استراتژی ایالاتمتحده از پنج ستون اصلی تشکیلشده است: زرادخانه هستهای قوی بهگونهای که برای جلوگیری از حمله دشمنان کافی باشد؛ «معاهده منع گسترش» ۱۹۶۸ که در آن ۱۸۵ کشور اکنون متعهد شدهاند که از تسلیحات هستهای چشمپوشی کنند؛ «بازدارندگی گسترده» ایالاتمتحده که در آن واشنگتن متعهد شده است از زرادخانه هستهای خود برای جلوگیری از هرگونه حمله به متحدان استفاده کند؛ فشار هنرمندانه بر متحدان در لحظاتی که آنها وسوسه میشوند هستهای شوند و مخالفت بیامان با کشورهایی که درصدد برآشفته ساختن یا زیر سوال بردن این رژیم بودهاند. توافق ۲۶آوریل بهطور قابلتوجهی ستون «بازدارندگی گسترده»ی این استراتژی را با ایجاد یک گروه مشورتی مشابه «گروه برنامهریزی هستهای ناتو» تقویت کرد و مشارکت کرهجنوبی را در هواپیماهای هستهای ایالاتمتحده تقویت کرد. این استراتژی فوقالعاده موفق بوده است. این امر ۹۵درصد از کشورهای جهان را متقاعد کرده است که موضعی را بپذیرند که در آن سایر کشورها، از جمله دشمنان مرگبارشان، سلاح هستهای دارند و آنها ندارند.
درباره سئول، این کشور با یک تهدید وجودی از سوی پیونگیانگ مواجه است. پس از یک جنگ خونین، کرهجنوبی در ۷۰سال گذشته باکرهشمالی در یک بنبست گرفتار بوده است. امروز اما کیم جونگ اون (رهبر کرهشمالی) بارها تهدید کرده که با نیروی نظامی متعارف میلیون نفری خود، لولههای توپخانه متعارف و گسترده خود که میتواند بهطور موثر شهر سئول را نابود کند و زرادخانه هستهای رو به رشدی که میتواند کرهجنوبی را از نقشه پاک کند، دست به حمله خواهد زد. سربازان دو کره بهطور منظم در امتداد مرز خود با هم روبهرو میشوند و کرهشمالی درگیر اقدامات تحریکآمیز مکرر از جمله ربودن شهروندان کرهجنوبی، شلیک گلوله در نزدیکی کرهجنوبی، غرق کردن یک کشتی متعلق به کرهجنوبی و تهدید به تبدیل سئول به «دریای آتش» است.
اما شهروندان کرهجنوبی نگران قدرت و توان تعهدات ایالات متحده هستند؛ زیرا سرمایهگذاریهای عظیم کرهشمالی در ساختنِ نهتنها سلاحهای هستهای، بلکه موشکهایی که میتوانند کلاهکهای هستهای را به اهداف برسانند، تهدیدی قابل اعتبار و قابلتوجه برای سرزمین آمریکا به شمار میروند. یون و تیم امنیت ملیاش بیتردید از خود پرسیدهاند که آیا ایالاتمتحده بهراستی سیاتل را برای دفاع از سئول به خطر خواهد انداخت یا خیر؟ در پاسخ به این پرسش، آنها باید نهتنها به بایدن فکر کنند، بلکه باید به این احتمال که رئیسجمهور آمریکا در سال۲۰۲۵ میتواند دونالد ترامپ باشد نیز فکر کنند.
طی جنگ سرد، بسیاری از اروپاییها با پرسشهای مشابهی روبهرو بودند. آلمانیها با ایستادن در خط مقدم که غرب آزاد را از شرق تحت رهبری شوروی جدا میکرد، بارها به این فکر میکردند که آیا ایالاتمتحده بهراستی واشنگتن را برای دفاع از برلین یا بوستون برای دفاع از بن به خطر میاندازد یا خیر؟ چنین نگرانیهایی را نمیتوان نادیده گرفت یا آرزو کرد. بنابراین چالش مداوم واشنگتن این است که به متحدانی مانند سئول -و همچنین متحدان اروپایی که نگران تهدیدات هستهای ولادیمیر پوتین هستند- اطمینان دهد که بهراستی از آنها حمایت کرده و تمامقد پشت سرشان میایستد. انجام موفقیتآمیز این امر مستلزم گفتوگوهای گسترده و صریح بین روسای جمهور، ارتشها، جوامع اطلاعاتی، دیپلماتها، قانونگذاران و حتی شهروندان است. این کاری نیست که هرگز بتوان آن را تمام کرد. متقاعد کردن متحدان مبنی بر اینکه بهترین انتخاب آنها تکیه بر شریکی است که گاهی اوقات ممکن است بیثبات و دمدمی به نظر برسد، چالشی است که واشنگتن باید هر روز به آن بپردازد.
درباره سئول، این واقعیت که واشنگتن همچنان ۲۸۰۰۰سرباز در کرهجنوبی در یک فرماندهی یکپارچه آمریکایی- کرهای دارد که «همینالان آماده جنگ است»، در این استراتژی امر اساسی است. اما اطلاعیه ۲۶آوریل اطمینان بیشتری ایجاد خواهد کرد. اما در حال حاضر، موفقیت بایدن و تیم امنیت ملی او در پذیرش متحد جنوبیشان، احترام گذاشتن به نگرانیهای یون و همکارانش و برداشتن گامهای مشخص برای متقاعد کردن آنها مبنی بر ارجحیت اتکا به ایالاتمتحده بر جایگزینهایش، یک پیروزی بزرگ دیگر برای «تیم آمریکا»ست؛ اما بیانیه واشنگتن تنها اتفاق مهم نبود. دولت کرهجنوبی قبل از امضای بیانیه واشنگتن، توافقی را با ژاپن امضا کرد که مساله کار اجباری شهروندان این کشور از سوی ژاپنیها را نیز حلوفصل میکرد. این گامی روبهجلو در روابط متحدان آمریکا بود.
واکنش بایدن به این بیانیه نشان میدهد که بایدن همکاری میان متحدان آمریکا در شرق آسیا را مهم میشمارد. بایدن این توافقنامه را «فصل جدید و پیشرفت همکاری و شراکت بین دو متحد نزدیک آمریکا» خواند و افزود: «مشتاقانه امیدواریم روابط ادامه یافته، تقویت شود و شاهد پیوندهای سهگانه میان جمهوری کره، ژاپن و ایالاتمتحده باشیم.»
گراهام آلیسون/استاد علومسیاسی در هاروارد
ترجمه: محمدحسین باقی
منبع: فارن پالیسی/۲۷ آوریل