تایوان در سایه خطر هولناک
نبرد آسیایی ابرقدرتها جهان را تکان میدهد
در این شرایط هفته گذشته دهها جت چینی منطقه دفاع هوایی تایوان را نقض کردند. نمیتوان مطمئن بود که حمله به تایوان چگونه ممکن است آغاز شود. چین میتواند از تاکتیکهای «منطقه خاکستری» برای محاصره جزیره خودگردان و تضعیف اقتصاد آن استفاده کند؛ درحالیکه عملی ستیزهجویانه است، اما کاملا جنگطلبانه به نظر نمیرسد. از طرفی دیگر میتواند حملات موشکی پیشگیرانهای با هدف قرار دادن پایگاههای آمریکایی در گوام و ژاپن انجام دهد و راه را برای حمله آبی خاکی تسهیل کند. ازآنجاکه قدرت دفاعی تایوان تنها میتواند برای روزها یا هفتهها در برابر حمله مقاومت کند، هر درگیری میتواند به سرعت به یک رویارویی میان ابرقدرتها تبدیل شود.
جنگ بر سر تایوان میتواند شامل رونمایی نسل جدیدی از تسلیحات، مانند موشکهای مافوق صوت و سلاحهای ضد ماهواره باشد که باعث تخریب گسترده و تحریک انتقامجویی غیرقابل پیشبینی خواهد شد. پیامدهای اقتصادی درگیری احتمالی نیز ویرانگر خواهد بود. تایوان تامینکننده اصلی نیمههادیهای پیشرفته در جهان است. بروز اختلاف میان آمریکا، چین و ژاپن، منجر به اعمال درهمپیوستهترین تحریمها خواهد شد که تجارت جهانی را بهطور قطع فلج میکند. مواضع درحال تغییر هستند. رئیسجمهور شی جینپینگ به ارتش آزادیبخش خلق گفته است تا ۲۰۲۷ برای تهاجم آماده باشند. جو بایدن اعلام کرده است که اگر چین حمله کند، آمریکا از تایوان دفاع خواهد کرد و این درحالی است که موازنه نظامی دیگر مانند دهه۱۹۹۰ به نفع آمریکا نیست. از سوی دیگر افکار عمومی در تایوان تغییر کرده و به هیچوجه به نفع چین نیست.
پس از تجربه درگیریهای میان هنگکنگ و چین تنها ۷درصد از مردم تایوان طرفدار اتحاد مجدد هستند. هر دو طرف درحال تقویت مواضع خود هستند و سعی میکنند عزم خود را در جدی بودن تهدیدشان نشان دهند. برخی از اقدامات منجر به تشکیل موجهای خبری عظیمی میشود؛ مانند زمانی که نانسی پلوسی، رئیس وقت مجلس نمایندگان سال گذشته از تایپه بازدید کرد. در جریان حادثه اخیر بالون جاسوسی، درگیریهای لفظی به سطوح جدیدی وارد شد. لفاظیهایی که مخاطبان داخلی را هدف قرار میدهند، چه در مسیر مبارزات انتخاباتی آمریکا و چه از سوی رهبران ارشد چین، نظامیتر شده است.
عملی که یک طرف آن را اقدامی تدافعی برای محافظت از خطوط قرمز خود میداند، از سوی دیگر تلاشی تهاجمی در نظر گرفته میشود که نشاندهنده جاهطلبیهای طرف مقابل است. در چنین وضعیتی است که هر دو طرف وسوسه میشوند که به شدت بخشیدن به مواضع خود ادامه دهند.
مشخص نیست آمریکا برای دفاع از تایوان تا کجا پیش خواهد رفت. هرچند چین طرحهای سرزمینی فراتر از حدود فعلی دارد؛ اما نمیخواهد به سرتاسر آسیا حمله کند یا مستقیما بر آن حکومت کند. همانطور که گزارش ویژه اکونومیست توضیح میدهد، درباره اینکه چه میزان از تایوانیها چین را بهعنوان تهدیدی واقعی میبینند یا آمادگی درگیری با سرزمین مادری را دارند، قطعیتی وجود ندارد. از منظر اکونومیست، تایوان نیز همانند اوکراین لایق حمایت آمریکاست؛ چراکه این جزیره بهصورت لیبرال و دموکراتیک اداره میشود. اگر قدرت دفاعی آمریکا بر تایوان سایه نینداخته بود، اعتبار چتر امنیتی آمریکا در آسیا زیر سوال میرفت. باوجود این، برخی از کشورهای آسیایی ممکن است در برخورد با چین سازگاری بیشتری از خود نشان دهند.
این درحالی است که کرهجنوبی و ژاپن ممکن است به سوی سلاح هستهای کشیده شوند؛ باوجوداین حمایتی که تایوان دریافت میکند باید با هدف جلوگیری از حمله چین بدون تحریک حمله باشد. ضمانت امنیتی فراگیر آمریکا ممکن است تایوان را به سوی اعلام استقلال رسمی که خط قرمز سرزمین مادری است، سوق دهد. وعده حضور نظامی بسیار گستردهتر آمریکا در تایوان نیز میتواند چین را قبل از رسیدن آن روز تشویق به حمله کند. این درحالی است که تهاجم ناموفق به تایوان برای شی و حزب کمونیست گران تمام خواهد شد. آمریکا باید مواضع خود را تنظیم کند و از سویی به شی این اطمینان را بدهد که خطوط قرمز او دست نخورده باقی خواهد ماند، در عین حال نیز چین را متقاعد کند که تهاجم عواقب غیرقابل برگشتی دارد. درحال حاضر حل مساله تایوان نمیتواند هدف اصلی باشد، بلکه بهتعویق انداختن آن کفایت خواهد کرد. درحال حاضر تایوان از تحریک طرف مقابل اجتناب خواهد کرد.
تسای اینگ ون، رئیسجمهور تایوان، اعلام استقلال نمیکند؛ اما در هر صورت باید برای بازدارندگی همسایهاش از جنگافروزی، هزینههای دفاعی را افزایش دهد؛ بهگونهایکه بتواند بدون کمک آمریکا سر پا بماند. او وظیفه سنگین آمادهسازی شهروندانش برای مقاومت در برابر تاکتیکهای منطقه خاکستری را بر عهده دارد. در همین حال تایوان درحال حرکت روی مرز باریکی است که در آن باید از اقدامات نمادینی که چین را برای دفاع از خود تحریک میکند، دوری کند. تایوان چارهای جز مدرنسازی نیروهای مسلح و متحد کردن دوستان خود ندارد. احتمالا هم باید برای شکستن محاصره آینده، با ذخیرهسازی سوخت، برنامهریزی حملونقل هوایی و اجماع متحدین درباره تحریمهای احتمالی آماده شود.آنچه از مهرههای حاضر بر صفحه به نظر میرسد، آمریکا و دولت فعلی چین هرگز درباره تایوان به توافق نخواهند رسید، با این حال آنها منافع مشترکی در اجتناب از جنگ جهانی سوم دارند.
۱۵سال جنگ سرد آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی آمیزه وحشتناکی از اشتباهات فاجعهبار بود، تا اینکه بحران موشکی کوبا باعث احیای دیپلماسی شد. متاسفانه زمینه مشترک بالقوه آمریکا و چین درباره تایوان درحال ضعیف شدن است و ابرقدرتها به نحوی محکوم به برقراری راهی برای سازگاری بیشتر در راستای وضعیتی کمخطرتر هستند.