تحصیل یا کار اجباری؟ عکس: AFP

 این پرسشی است که ممکن است برای بسیاری مطرح باشد. در اصل۴۳ قانون اساسی کره‌شمالی آمده است: «دولت باید تجسم بخشِ اصول تعلیم و تربیت سوسیالیستی باشد تا نسل نوظهور را به‌عنوان انقلابیون ثابت‌قدمی که برای جامعه و مردم مبارزه می‌کنند پرورش دهد، مردمانی از نوع جدید جوچه باشند که آگاه و مطلع هستند، از نظر اخلاقی و از نظر جسمی سالم باشند.» در این متن، «انقلاب»ی که کره‌شمالی به آن اشاره‌کرده است به معنای قربانی کردن همه‌چیز به‌خاطر کشور (و به‌طور دقیق‌تر حکومت و وفاداری به خانواده کیم) است. ازآنجاکه نظام آموزشی کره‌شمالی مبتنی بر یک «آرمان انقلابی» برای ایجاد «نسلی مطلع و آگاه» است، تمام مطالب تدریس‌شده در مدارس شامل «ایدئولوژی جوچه» [خوداتکایی]، «سیاست‌های حزب کارگر»، «سنت‌های انقلابی»، «باورهای کمونیستی»، «خوش‌بینی انقلابی» و غیره است که نه‌فقط با رویکرد «نظامی‌وار» بلکه با روش «نظارتی» برای «تحت کنترل نگه‌داشتن افراد خاطی» اجرا می‌شود. علاوه بر این، دانش‌آموزان از زمان تحصیل در مقطع ابتدایی مجبور به انجام کارهای سنگین می‌شوند.

۱- تبلیغات در راستای «بت‌سازی» از نظام حاکم در مدارس

کره‌‌شمالی نسل‌های آینده خود را با هدف تربیت آنها به‌عنوان «انقلابی‌های ثابت‌قدم»ی که برای جامعه و هموطنان خود مبارزه خواهند کرد، تربیت می‌کند. همچنین قصد دارد آنها را به‌عنوان افرادی با ذهنیت کمونیستی بزرگ کند و پرورش دهد. برای دستیابی به این هدف، از دهه۱۹۷۰، «کیم ایل سونگ» از طریق آموزش «بت‌سازی»، اطاعت مطلق از مردم را خواستار شد. آموزش بت‌سازی از مهدکودک شروع می‌شود. اگرچه این آموزش به‌طور منظم برگزار نمی‌شود؛ اما معلمان مهدکودک مطالبی درباره «کیم ایل سونگ» و «کیم جونگ ایل» تدریس می‌کنند. این دوره‌ها از دوران ابتدایی و راهنمایی، به‌عنوان بخشی از برنامه درسی آموخته می‌شوند که به تحولات دوران کودکی و فعالیت‌های انقلابی «کیم ایل سونگ»، «کیم جونگ ایل» و مادرش «کیم جونگ سوک» می‌پردازد.

این دوره‌ها درعین‌حال بر عظمت «۳ نسل از رهبران کوهستان بائکدو» تاکید می‌ورزد. پس از جانشینی «کیم جونگ اون» رهبر فعلی کره‌شمالی، «فعالیت‌های انقلابی» و «تاریخ» کیم جونگ اون مورد بازنگری قرار گرفت؛ به‌گونه‌ای‌که برنامه درسی دوره‌ راهنمایی شامل «اقدامات انقلابی کیم جونگ اون» و برنامه درسی دبیرستان شامل «تاریخ انقلابی کیم جونگ اون» می‌شود. علاوه بر این، دانشجویان دانشگاه‌های کره‌شمالی نیز باید در کلاس‌های ایدئولوژی مانند «فلسفه ایدئولوژی جوچه»، «تاریخ انقلاب» و «اقتصاد سیاسی جوچه» (صرف‌نظر از رشته‌های تحصیلی خود) شرکت کنند. جدای از برنامه درسی رسمی مدارس، کودکان توسط «ائتلاف کودکان»، نوجوانان توسط «ائتلاف جوانان سوسیالیست کیم ایل سونگ» و غیره - از جمله سازمان‌های مختلف در جامعه که از آنها آموزش بت‌سازی را نیز دریافت می‌کنند- آموزش می‌بینند.

مراحل بت‌سازی

 در کره‌شمالی، هر روز قبل از شروع کلاس‌ها، یک جلسه‌ به‌اصطلاح «خودآموزی» وجود دارد که دانش‌آموزان باید ۱۵دقیقه را صرف مطالعه و خواندن مطالب با صدای بلند کنند. یک دانش‌آموز روزنامه یا آهنگی را می‌آورد و برای بقیه‌ کلاس می‌خواند. در کلاس اول و دوم دبستان، معلم کلاس درس خودآموزی را هدایت می‌کند و پس از کلاس سوم و چهارم، یک مسوول «اتحادیه پسران» که مسوول نظارت بر افکار است، جلسه را هدایت می‌کند. هدف این است که یادگیری و آموختن سیاست‌های حزب و رویدادهای جاری ادامه یابد. بااین‌حال، در سرزمینی که آزادی مطبوعات وجود ندارد، همین اندک رسانه‌ها هم فقط شکل دیگری از آموزش بت‌سازی هستند. اساسا هدف جلسات خودآموزی تقویت وفاداری نسبت به رژیم و رهبر آن است.

بعد از زمان خودآموزی، یک جلسه‌ دیگری به نام «سیاست‌های حزبی و پالایش» برگزار می‌شود که در آن معلم داستانی درباره «کیم ایل سونگ» می‌خواند و بیان می‌کند که در صورت تامل درباره این داستان در طول روز، شاهد موفقیت را در آغوش خواهید کشید. علاوه بر این، دانش‌آموزان پنج تا ۱۰دقیقه وقت می‌گذارند تا مطالب بت‌سازی درباره سیاست‌های حزبی مرتبط با «کیم ایل سونگ» یا «کیم جونگ ایل» را مطالعه کنند. نه‌تنها در مدرسه، بلکه هر شنبه، یک افسر هدایت‌کننده «اتحادیه پسران» [یا «لیگ پسران»] به آموزش سیاسی ادامه می‌دهد. اگر دانش‌آموزی خط‌مشی‌های دوران «کیم ایل سونگ»، «کیم جونگ ایل» و «کیم جونگ اون» را به‌اشتباه به خاطر بسپارد، آن دانش‌آموز به‌طور کامل در دوره موردنظر دوباره آموزش می‌بیند و تمام این مراحل از ابتدا آموزش داده می‌شود.

هدف این برنامه‌های به‌اصطلاح درسی یا همان ایدئولوژی سیاسی تربیت «انقلابیون بااستعداد، مستقل و خلاق» است. آموزش ایدئولوژی سیاسی مهم‌ترین جنبه آموزش بت‌سازی کره‌‌شمالی است.در «آموزش سوسیالیستی» که توسط «حزب آموزشِ» این کشور تهیه ‌شده است، به‌صراحت بیان می‌شود که اساس اصلاح ایدئولوژی سیاسی «ایدئولوژی جوچه» است. ایدئولوژی جوچه اطاعت مطلق از رهبران کره‌شمالی را می‌طلبد. زیرا بر اساس این ایدئولوژی، تنها رهبر می‌تواند نیروی محرکه مردم در طول تاریخ باشد.

این ایده که رهبر والامقام کره‌شمالی باید نسل‌ها را به مسیر درست انقلابی هدایت کند، یک ایده اصلی انقلابی است. این امر جانشینی خونی خانواده «کیم» را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد و بیان می‌دارد که «نسل خونیِ بائکدو» (کیم ایل سونگ، کیم جونگ ایل، کیم جونگ اون) برای حفظ میراث این خاندان ضروری است. به همین دلیل، پالایش سیاسی در خدمت تقویت وفاداری مردم است؛ زیرا وفاداری شهروندان به رهبر خود، برای انقلاب آنها را کنترل می‌کند. برای این منظور، تبلیغات بت‌سازی در تمام برنامه‌های درسی و آموزشی در تمام سطوح گسترده است. اندیشه‌ها، نظریه‌ها و دستاوردهای انقلابی «کیم ایل سونگ» در تمام برنامه‌های درسی وجود دارد تا الهام‌بخش بت‌سازی از رهبران باشد و مردم را به حامیان رژیم تبدیل کند.در کنار این سه عضو مرد خاندان «کیم» باید به فرد دیگری که یک «زن» است هم اشاره کرد. او کسی نیست جز «کیم جونگ سوک» (همسر اول کیم ایل سونگ و مادر کیم جونگ ایل).

موضوعات مربوط به «دستاوردهای انقلابی» و «تاریخچه حیات کیم جونگ سوک» در خدمت بت‌سازی از این زن است. دانش‌آموزان کره‌شمالی مجبور به مطالعه‌ اندیشه‌های سیاسی هستند و این اندیشه‌ها هم همان موضوعاتی است که بالاتر ذکر آن رفت. اگر در این کلاس‌ها تکالیف خود را انجام ندهند یا به‌طور صحیح مطالب را حفظ نکنند با تنبیه‌های بدنی شدید مواجه می‌شوند. در این کشور آموزش سیاسی باید از «گهواره تا گور» انجام شود. آموزش بت‌سازی از رهبران در خارج از کلاس‌ها حتی در سفرهای مدرسه‌ای هم ادامه دارد. به‌عنوان‌مثال، در برخی درس‌ها، دانش‌آموزان از مکان‌های دیدنی مختلف بازدید می‌کنند تا به عظمت «کیم ایل سونگ» و خانواده‌اش پی ببرند. در همین راستا، در این کشور اندکی بیش از۶۰ مکان تاریخی وجود دارد که در راستای بت‌سازی ذهنی به‌کار می‌رود: ۴۰مکان مربوط به «کیم ایل سونگ»، ۲۰ مکان هم مربوط به «کیم جونگ ایل» و چند مکان دیگر مربوط به «کیم جونگ سوک»، «کیم هیونگ جیک» (پدر کیم ایل سونگ) و «کیم هیونگ گوون» (عموی کیم ایل سونگ) است.

علاوه بر این، بسیاری از نمادهای رهبران کره‌شمالی (اعم از تندیس‌ها، نشان‌ها، پرتره‌ها و غیره) ساخته ‌شده‌اند تا عظمت آنها را برای مردم اثبات کنند. تقریبا ۳۸هزار مجسمه وجود دارد که همگی معنای قابل‌توجهی دارند (مانند «محراب خورشید» که روز و شب محافظت می‌شود). علاوه بر این، مدارس از سنین پایین به کودکان می‌آموزند که پرتره‌های رهبران باید تمیز شود. از دانش‌آموزان انتظار می‌رود که پرتره‌ها را در نهایت صداقت از ابتدایی تا دانشگاه تمیز کنند.

عمل تمیز کردن پرتره‌ها به‌منزله‌ ابراز وفاداری مطلق نسبت به «کیم ایل سونگ» و خانواده‌اش است. در مدرسه‌ ابتدایی، وقتی بچه‌ها کوتاه‌قد هستند و قدشان به پرتره‌ها نمی‌رسد، معلمان باید با نشان دادن نحوه‌ تمیز کردن صادقانه پرتره‌ها به بچه‌ها کمک کنند و به آنها یاد بدهند که همیشه باید پرتره‌ها را تمیز نگه‌دارند. از دوران راهنمایی، دانش‌آموزان به‌نوبت، خودشان پرتره‌ها را تمیز می‌کنند. این شیوه، دانش‌آموزان را وادار می‌کند که همیشه معانی مقدس نمادهای رهبران خود را به خاطر بسپارند.

دولت کره‌شمالی برای حفظ بقای حکومت و القای اتحاد یکپارچه از یک سیاست آموزشی خشونت‌آمیز و نفرت‌پراکن حمایت می‌کند. برنامه‌های درسی، شیوه‌ آموزش به سبک نظامی، اعدام در ملأعام، بازدید از موزه‌های تاریخی، پیاده‌روی‌ها، جلسات خودارزیابی و خود انتقادی و غیره تنها بخشی از این موارد هستند. این رویکرد در کتاب‌های درسی، کلاس‌های موسیقی و غیره هم نمود دارد. آنها به این وسیله می‌خواهند جامعه را در برابر دشمن خارجی متحد سازند و با تلاش برای نظارت شهروندان بر یکدیگر، از شورش و طغیان جلوگیری کنند. احساسات ضدآمریکایی، ضد ژاپنی و ضد سرمایه‌داری همواره تقویت می‌شود.

۲- نظام آموزش عالی چگونه است؟

نظام آموزش عالی این کشور چگونه کار می‌کند؟ پیش از آن بد نیست به کلیاتی اشاره شود. واقعیت این است که کمتر کسی اطلاعاتی واقعی از آنچه درون این کشور می‌گذرد، دارد. کره‌شمالی سرزمینی بریده‌شده از جهان است. آن چیزی هم که درباره این کشور گفته می‌شود به چند روش به‌دست می‌آید: ۱- شهروندانی که توانسته‌اند از این کشور بگریزند. ۲- انگشت‌شمار توریست‌هایی که وارد این کشور شده‌اند. ۳- انگشت‌شمار دانشجویانی که دست از جان شسته، برای تحصیل عازم این کشور می‌شوند. گزارش زیر روایت آن «انگشت‌شمار» دانشجویانی است که توانسته‌اند قید همه‌چیز را بزنند و در کره‌شمالی تحصیل کنند. شنیدن و خواندن گزارش دست‌اول از این ‌دست افراد درباره اینکه واقعا در داخل این کشور چه می‌گذرد، بسیار جذاب است.

الف) روایت سوکی کیم

«سوکی کیم»، یکی از افرادی است که توانست در سال۲۰۱۱ رویای خود را عملی سازد و وارد «جهان مرموز»ی شود که اطلاعات اندکی از آن در دنیای خارج وجود دارد. او در کسوت یک مبلغ مسیحی در پیونگ‌یانگ به گروهی از رهبران آینده این کشور - مردان ۱۹ و ۲۰ ساله با پیشینه‌های ممتاز - انگلیسی آموزش داد. او در کره‌جنوبی متولد شد؛ اما در نوجوانی به ایالات‌متحده نقل‌مکان کرد و بیش از ۹سال کوشید تا آنچه می‌تواند درباره این کشور مرموز بیاموزد. سوکی در روایت خود می‌گوید در این کشور هرگز چیزی به نام اینترنت وجود ندارد. تمام اطلاعات به‌صورت کانالیزه‌شده از سوی «دولت» منتشر می‌شود.

این اطلاعات از طریق ارتش و به‌صورت صددرصد سانسورشده در اختیار توده‌ها و مقام‌ها قرار می‌گیرد. حتی در دانشگاهی که سوکی در آن تدریس می‌کرد - مدرسه‌ علم و فناوری - دانشجویان علوم کامپیوتر از اینترنت اطلاعی نداشتند. شما در آنجا کامپیوترهای قدیمی می‌بینید اما یا خاموش هستند یا اگر هم روشن باشند هیچ‌گونه اتصالی به اینترنت ندارند. او بر این باور است که تمام هویت و فرهنگ کره‌شمالی حول محور «رهبر بزرگ» می‌چرخد. برنامه‌های تنها ایستگاه تلویزیونی کشور وقف دادن اخبار از «رهبر بزرگ» است. همین رویکرد درباره کتاب‌ها، موسیقی، فیلم و غیره هم مصداق دارد. «سوکی کیم» در سال۲۰۱۱ به مدت ۶ماه در کره‌شمالی زندگی کرد.از دیگر نکاتی که «سوکی کیم» به آن اشاره کرد قوانین سفت‌وسخت درباره لباس بود. در این کشور شلوار جین به‌طور کامل ممنوع است. «کیم جونگ اون» مدل‌های موی اجباری را برای مردان معرفی کرد که مدلی بر اساس موهای خودش است.

مردمان این کشور از «خرید» به آن معنایی که در جهان امروز متداول است، محرومند. غذا با کوپن‌هایی که دولت به مردم می‌دهد خریداری می‌شود. دانش‌آموزان و دانشجویان دروغ‌های آشکاری می‌گفتند. این دروغ‌ها البته در راستای پروپاگاندای حکومت و «با عظمت جلوه دادن» کشور است. به‌طور مثال، برخی دانشجویان از شبیه‌سازی یک خرگوش سخن می‌گفتند. آنها ملزم بودند چیزهایی بگویند که حکومت به آنها گفته است. «سوکی کیم» همچنین می‌گوید که دانش‌آموزان هر روز صبح ساعت ۵:۳۰صبح از خواب بیدار می‌شوند و پس از یک «جلسه گروهی» که به ستایش سرزمین مادری اختصاص داده‌شده، درحالی‌که آهنگ‌هایی درباره رهبر بزرگ خود می‌خوانند، به سمت کافه می‌روند. این آهنگ سه‌بار در روز خوانده می‌شود. خدمت اجباری در این کشور گاهی به ۱۰سال می‌رسد و دانشجویان برای ساختن بناهایی برای سرزمین مادری به مکان‌های ساختمانی خاصی فرستاده می‌شوند. در این کشور مفهوم «تفکر آزاد» به‌کلی ناشناخته است. تسلیم محض بودن، کلید بقاست.

ب) روایت الک سیگلی

کره‌شمالی کشوری است که برای خارجی‌ها جای بسیار غریبی است. بسیاری از همین خارجی‌ها کنجکاو دانستن درباره این کشور هستند. «الک سیگلی»، دانشجوی استرالیایی در روایت خود می‌نویسد: اولین باری که با یک شهروند کره‌شمالی ارتباط پیدا کردم زمانی بود که به‌عنوان دانشجوی خارجی در چین تحصیل می‌کردم. این مرد روح مهربانی داشت و مملو از کنجکاوی و اشتیاق برای زندگی بود. او در اصل دانشجوی دانشگاه «کیم ایل سونگ» بود. سیگلی در گزارشی می‌نویسد که بیش از دوازده‌بار به‌عنوان یک توریست از کره‌‌شمالی دیدن کرده است. حتی مدتی با یک شرکت مسافرتی دولتی در این کشور همکاری کرد تا دیگران هم بتوانند از این کشور بازدید کنند: «من در سئول زبان کره‌ای خواندم و سپس به یکی از معدود غربی‌هایی تبدیل شدم که در پیونگ‌یانگ تحصیل‌کرده است. در آنجا به‌عنوان دانشجوی کارشناسی ارشد درباره افسانه‌های معاصر کره‌شمالی تحقیق می‌کردم.»

با وجود علاقه‌ای که او به کره‌شمالی داشت اما یک اتفاق ناگهانی در ۲۵ژوئن۲۰۱۹ برای او رخ داد. او را از خوابگاه دانشجویان خارجی دانشگاه «کیم ایل سونگ» ربودند و توسط پلیس مخفی کره‌شمالی بازجویی شد. او ۹روز را در یک مرکز بازجویی تحت نظارت آنها درحالی‌که «زیر تحقیق و بازجویی بود» سپری کرد. او می‌گوید به‌عنوان یک دانشجوی خارجی، پیونگ‌یانگ را شهر دوم خودم می‌دانستم. این دانشجوی استرالیایی با لابی‌های نخست‌وزیر کشورش و «به لطف وساطت وزارت امور خارجه سوئد پس از یک بازداشت ۹روزه» آزاد شد. مقامات کره‌شمالی تمام تعاملات بین شهروندان محلی و خارجی‌ها را «نفوذ ایدئولوژیک» می‌دانند. بنابراین فعالیت‌های بازدیدکنندگان خارجی را به‌شدت کنترل می‌کنند. آنها مجاز به بازدید از چند مکان از پیش تعیین‌شده هستند و حداقل دو راهنما باید همیشه آنها را در خارج از محوطه هتل همراهی کنند.اما دانشجویان خارجی از یک امتیاز برخوردارند.

آنها از موقعیتی شبیه دیپلمات‌ها برخوردارند. به این معنا که در زمانی که در پیونگ‌یانگ هستند، می‌توانند هر طور که می‌خواهند رفت‌وآمد کنند و از مکان‌های زیادی بازدید کنند که گردشگران و هیات‌های ویژه از حضور در آنها منع شده‌اند. دانشجویان خارجی از گسترده‌ترین امتیازات برخوردارند. آنها می‌توانند از خطوط مترو در پیونگ‌یانگ به‌عنوان یک وسیله‌ حمل‌ونقل معمولی استفاده کنند. برخلاف سایر خارجی‌های مقیم، دانشجویان می‌توانند از تاکسی‌های محلی نیز استفاده کنند.دانشجویان خارجی همچنین از امتیاز تعامل گسترده با دانشگاهیان کره‌شمالی هنگام شرکت در کلاس‌ها یا پیگیری تحقیقات در دانشگاه‌های خود برخوردار هستند. متاسفانه دانش‌آموزان خارجی نمی‌توانند در کلاس‌ها در کنار دانش‌آموزان کره‌ای شرکت کنند و حتی نمی‌توانند از کلاس‌های درس مشابه افراد محلی استفاده کنند. برنامه درسی نیز برای غیر کره‌ای‌ها متفاوت است و فرصتی را برای یادگیری بیشتر درباره کشور فراهم می‌کند. بدون شک، دانشجویان خارجی در سیستم کره‌شمالی که مشخصه‌اش بیگانه‌هراسی شدید است، خارجی محسوب می‌شوند.

آنها نه می‌توانند به خانه‌ محلی‌ها مراجعه کنند و نه می‌توانند با آنها تماس بگیرند. اتباع خارجی فقط می‌توانند شماره تلفن‌های خود را با Koryolink در یک سیستم جداگانه مخصوص خارجی‌ها ثبت کنند. آنها نمی‌توانند با هیچ بومی محلی غیر از کسانی که مستقیما مسوول آنها هستند، تعامل داشته باشند.دانشجویان خارجی تحت‌نظر زندگی می‌کنند. دانشجویان خارجی هنگام تعامل با هم باید یک پروتکل سختگیرانه را رعایت کنند و به همین دلیل، گفت‌وگوی عمیق با دانشجویان غیرممکن است؛ زیرا آنها صرفا صحبت‌های تبلیغاتی مضحک را تکرار می‌کنند. صرف‌نظر از این مساله، زمان‌هایی بود که ما دانشجویان خارجی برای کشف انسانیت مدفون در اعماق روح همتایان کره‌شمالی از خوابگاه بیرون می‌آمدیم. گهگاهی با کنجکاوی به ما نزدیک می‌شدند و حتی برای کمک به ما تلاش می‌کردند. در نهایت سیگلی به اتهام جاسوسی از کره‌شمالی اخراج شد. یکی از «جنایت‌هایی» که او به آن متهم شد، آپلود کردن تصویر یک تانک اسباب‌بازی در کره‌‌شمالی در اینستاگرام خودش بود. او اگرچه به زبان کره‌ای تسلط داشت، اما از امکان اختلاط با دیگر دانشجویان ممنوع بود؛ مگر کسانی که با او هم‌اتاقی بودند. او از امکان خرید یا قرض گرفتن کتاب هم محروم بود؛ درحالی‌که همان کتاب‌ها برای شهروندان کره‌شمالی قابل‌دسترسی بود. اگر می‌خواست به کتابخانه برود، دانشجویان محلی موضوع را تغییر می‌دادند.

untitled
دانش آموزان در حال ورزش صبحگاهی، ساعت 5:30 صبح

ج) روایت جی هیون پارک

مانند بسیاری از موضوعات مربوط به کره‌شمالی، سیستم آموزش عالی این کشور یک جعبه‌سیاه برای افراد خارجی است. برخی می‌گویند زندگی برای دانشجویان و دانشگاهیان باید کابوس‌وار باشد. «جی هیون پارک» در کره‌شمالی دانشجو بود. پارک که بعدا به بریتانیا پناهنده شد، قرار بود تحصیلات خود را در یک دانشگاه کشاورزی در شمال هامگیونگ، شمالی‌ترین استان کشور به پایان برساند. کلاس‌های او از ساعت ۸صبح شروع می‌شد و در ساعت ۴عصر به پایان می‌رسید. سپس موظف بود به گفت‌وگوهای سیاسی اجباری گوش دهد و در فعالیت‌های سازمان‌دهی‌شده شرکت کند. وقتی به خانه می‌رسید، ساعت حدود ۸شب بود و انبوهی از تکالیف در انتظار او.او به یاد می‌آورد: «تکالیف واقعا سخت بود؛ زیرا فقط یک موضوع نبود، بلکه تاریخ کیم ایل سونگ و مسائلی ازاین‌دست هم بود.»

پارک و حدود ۳۰همکلاسی در یک اتاق بودند و معلمان مختلفی برای تدریس می‌آمدند و می‌رفتند. حدود نیمی از وقت دانشجویان به یادگیری آن چیزی اختصاص داشت که در نگاه خارجیان «پروپاگاندای سیاسی» نامیده می‌شود. همه‌چیز باید در حافظه ضبط می‌شد و مطالعات «بسیار خسته‌کننده» بود. درحالی‌که بسیاری از همکلاسی‌های او پس از دبیرستان، دانشگاه را شروع می‌کردند؛ اما برخی دیگر -آنهایی که از نظر علمی قوی نبودند - بودند که پس از چندین سال خدمت سربازی به آنها می‌پیوستند. بنابراین دانش‌آموزان کوچک‌تر را با اجبار برای انجام تکالیف خود مورد آزار و اذیت قرار می‌دادند. او با خنده‌ای تلخ می‌گوید: «پاسخ من به آنها [برای انجام تکالیفشان] همواره نه بود. اما بابت این نه گفتن مجازات می‌شدم و باید توالت‌ها را نظافت می‌کردم. در زمستان نظافت توالت‌هایی که بیرون بود تا حدی قابل‌تحمل بود؛ اما در تابستان داغ امری بسیار طاقت‌فرسا بود.»کمترین علاقه‌ پارک در فصل کاشت و برداشت بود؛ یعنی زمانی که به دستور دولت، کلاس‌ها در یک مزرعه برای دانشجویان برگزار شد.

آنها یک ماه در بهار و دو هفته در پاییز را به کارهای طاقت‌فرسا - از کاشت لوبیا گرفته تا ذرت - می‌پرداختند. معمولا کلاس‌ها وقتی در گرمای تابستان برگزار می‌شود هیچ‌گونه وسیله خنک‌کننده‌ای وجود نداشت. در زمستان هم اوضاع تعریفی نداشت. دانشجویان از سرما به خواب می‌رفتند؛ چون چیزی برای خوردن نداشتند. پارک می‌گوید: «من فارغ‌التحصیل شدم؛ اما چیزی یاد نگرفتم. فقط آنچه را که معلمان می‌خواستند بگویند یاد گرفتم.» روابط دانشجویان با جهان خارج تقریبا صفر است و هیچ بده‌بستان علمی وجود ندارد. دانشجویان فقط دروس انقلابی (که ذکر آن در بالا رفت) را می‌آموزند؛ دروسی که به‌اندازه سر سوزنی در خارج از کشور اهمیت ندارد.

د) شرایط علمی دانشگاه‌های کره‌شمالی

«جیمز هور» که مقدمات سفارت بریتانیا در کره‌شمالی را فراهم کرد، زمانی که در اوایل دهه۲۰۰۰ برای اولین‌بار وارد این کشور شد، از پردیس دانشگاه «کیم ایل سونگ» (KIS) بازدید کرد. او این حس را پیدا کرد که کامپیوترهای آنجا قطعاتی برای نمایش بازدیدکنندگان غربی هستند. او می‌گوید: «شما گهگاه کامپیوتری را می‌بینید؛ اما اگر به‌دقت نگاه می‌کردید، در واقع متصل نبود.» هنوز هم بعید است که اینها به اینترنت متصل شده باشند. این بریتانیایی می‌گوید؛ نه‌تنها مردم بلکه بسیاری از دانشگاهیان، اصلا به وب دسترسی ندارند. حتی در وزارت‌خانه‌های تجارت و امور خارجه کره‌شمالی، دسترسی «بسیار محدود» است. در عوض، اکثر مردم این کشور از اینترانت «Kwangmyong » استفاده می‌کنند که ترجمه آن «نور روشن» است.

شرایط برای دانشجویان چینی متفاوت بود. آنها دارای یک اتاق کامپیوتر با دسترسی نامحدود به اینترنت هستند. دانشجویان بین‌المللی چینی بازی‌های ویدئویی آنلاین را بدون هیچ دخالتی انجام می‌دهند. دانش‌آموزان کره‌شمالی جرات ورود به اتاق کامپیوتر چینی‌ها را ندارند.بااین‌حال، دانشگاهیان کشور به مجلات بین‌المللی نسبتا به‌روز نیز دسترسی محدودی دارند؛ هرچند ممکن است به شکلی سانسور شده باشند. در قاموس آنها، رویکرد فرهنگ غربی «انتشار بده و نابود کن» است. بااین‌حال، برخی از محققان کره‌شمالی به‌وضوح در تلاش هستند تا آثار خود را به مجلات بین‌المللی برسانند. سیگلی یک‌بار نقل کرد که چگونه یکی از استادانش از او خواسته بود تا کاری کند که اثرش با یک استاد در استرالیا به اشتراک گذاشته شود.

وقتی دانشگاهیان کره‌شمالی متوجه می‌شوند که نمی‌توانند در مجلات خارجی اثر خود را منتشر کنند (چراکه فاقد پشتوانه علمی هستند)، اغلب به «نشریات یغماگر» روی می‌آورند.[predatory journals: نشریات یغماگر یا پولکی نشریاتی هستند که بدون طی کردن فرآیند داوری صحیح و قابل‌اتکا، صرفا با دریافت هزینه از مولف، مقاله را مستقل از کیفیت و محتوای آن پذیرش و چاپ می‌کنند].این مساله توسط «لئونید پتروف» محقق کره‌‌شمالی در دانشگاه ملی استرالیا تایید شده است. او می‌گوید: «آنها دارای یک ذهنیت منزوی هستند که به آنها اجازه نمی‌دهد پرسش‌های انتقادی مطرح کنند یا آزادانه فکر کنند، بداهه‌پردازی کنند یا خلاق باشند.» حتی وقتی کنفرانس‌های به‌اصطلاح بین‌المللی هم در دانشگاه «کیم ایل سونگ» برگزار می‌شود صحبت‌ها به‌شدت کنترل می‌شود.

در حدود سال۲۰۰۰، کره‌ شمالی محدودیت‌های قبلی خود را درباره اینکه چه کسی می‌توانست دانشمند شود، کنار گذاشت و ورود دانش‌آموزان باهوش با پیشینه‌ اجتماعی ضعیف‌تر را آسان‌تر کرد. پتروف می‌گوید: رژیم در واقع می‌گوید: «مهم نیست که عموی دوم شما در فلان سال با رهبر شوخی کرد. می‌دونی چیه؟ موشک‌های [کره‌شمالی] - به‌جای اینکه مانند گذشته در حین آزمایش سقوط کنند- شروع به پرواز کرده‌اند.» با وجود برخی پیشرفت‌ها در زمینه‌های خاصی از علوم سخت [علوم طبیعی از جمله فیزیک، شیمی، زمین‌شناسی و بخش‌های متعددی از زیست‌شناسی] اما دانشگاه‌های کره‌شمالی همچنان ضعیف هستند.

علوم انسانی و اجتماعی‌اش در پایین‌ترین سطح ممکن است. «آندری لانکوف» استاد مطالعات کره در دانشگاه کومکین در کره‌جنوبی می‌گوید: «علوم انسانی برای آنها یک نمایش است. چیزی شبیه به گلدوزی.»بااین‌حال، «یون جونگ لی» استاد دانشگاه آزاد برلین و مدیر موسسه‌ مطالعات کره‌ آن دانشگاه می‌گوید: «باید روی دیگر سکه را هم دید. بیشتر دانشجویان کره‌شمالی در دوره‌های خود بهترین هستند. آنها با وجود اینکه خجالتی هستند، اما در بحث‌ها بسیار فعالند. استادان و دانشگاه هم سعی می‌کنند از نقض قوانین مربوط به موضوعات حساس یا اظهارنظری که مستقیما رهبران کره‌شمالی را موردانتقاد قرار می‌دهد، اجتناب ‌کنند.»

Untitled-1 copy