توسعه استانی؛ کلید فهم چین شناسی
چین دارای ۳۱ اداره در سطح استانداری مشتمل بر ۲۲ استان، ۵ ناحیه خودمختار و ۴ کلانشهر است که مستقیما تحت نظارت دولت مرکزی اداره میشوند. تمام واحدها و ساختارهای پیشگفته، همگی موجودیتهای اقتصادی-اجتماعی متعددی هستند. نامزدان و گزینههای تصدی مسوولیت در مراکز قدرت در پکن، غالبا از میان مسوولان استانی (دبیر کلهای حزب در استان، استانداران یا شهرداران) گزینش میشوند؛ این موضوع، موید گرایشی است که طی دهههای اخیر، از آن بهعنوان سنگ بنای رهیافت و رویکرد احراز پُستها و مقامات و موقعیتهای رهبری ملی در پایتخت توسط مسوولان استانی یاد میشود. توزیع جغرافیایی یا منطقهای نمایندگان در کمیته مرکزی و دفتر سیاسی حزب کمونیست معمولا نشاندهنده نگرش و جهتگیری سیاسی رهبری حزب است.
بنابراین عرصه مسوولیتهای سیاسی استانی در چین شامل هر دو زمینه یادگیری برای تصدی موقعیتها و مسوولیتهای ملی از یک طرف و رقابتهای منطقهای از طرف دیگر است که مسوولان سیاسی باید آنها را از سر بگذرانند. تصدی مسوولیت اداره کردن [ یک ناحیه یا منطقه] با چالش فزاینده اقتصاد اجتماعی این مناطق در هر دو عرصه خارجی و داخل کشور همزمان شده است. بنابراین مسوولان استانی، در مقایسه با سالهای دور گذشته در تاریخ جمهوری خلق چین، اینک بار و وزنی بیشتر را تحمل میکنند. درک این عوامل برای تجزیه و تحلیل و پیشبینی گزینه احتمالی رهبری چین که در بیستمین کنگره حزب بالا خواهد آمد، اساسی است.
در اهمیت یافتن نقش استانها در چین غالبا گفته می شود یک استان در چین مشابه یک کشور در اروپا است. در واقع استانهای چین، از اغلب کشورهای عضو اتحادیه اروپا پرجمعیتتر است. بر اساس اطلاعات جمعیتی که از طرف اداره ملی آمار در چین در سال۲۰۲۰ منتشر شده است، پنج استان پرجمعیت چین شامل موارد زیر است: گوآنگ دونگ (۱۲۶میلیون نفر)، شاندونگ (۱۰۲میلیون نفر)، هنان (۹۹میلیون نفر)، جیانگ سو (۸۵میلیون نفر) و سیشوآن (۸۴میلیون نفر). جمعیت هر یک از این استانها از جمعیت آلمان بهعنوان پرجمعیتترین کشور اتحادیه اروپا بیشتر است. جمعیت گوانگجو برابر با جمعیت ژاپن است (۱۲۶میلیون نفر). گوانگجو در شاخص جمعیت، در رتبه ۱۱ جهانی قرار میگیرد.
بازدهی اقتصادی این استانهای چینی مهمتر است. اوایل سال۲۰۲۲ تولید ناخالص داخلی استان گوانگجو ۱/ ۹۳تریلیون دلار بوده است؛ رقمی که از تولید ناخالص داخلی کره جنوبی (۱/ ۹۱تریلیون دلار) یعنی دهمین تولید ناخالصی دنیا بیشتر بوده است. یک منبع رسمی در چین همچنین خاطرنشان ساخت که استان گوانگجو در شاخص اهمیت اقتصادی فاصله چندانی با کشورهای ایتالیا (با تولید ناخالص داخلی۲/ ۳تریلیون دلار) و کانادا (با تولید ناخالص داخلی ۲/ ۲تریلیون دلار) یعنی هشتمین و نهمین کشورهای دنیا در شاخص تولید ناخالص داخلی ندارد. علاوه بر آن، اگر رتبهبندی کشورها بر اساس شاخص تولید ناخالص داخلی در نظر گرفته شود، ۹استان چین هرکدام به تنهایی در جایگاه بیست اقتصاد برتر جهانی قرار میگیرند. بالاخره طبق دادههای بانک جهانی در سال۲۰۲۰، تولید ناخالص داخلی استان هونان با رقم ۰/ ۷۱تریلیون دلار از تولید ناخالص داخلی عربستان سعودی یعنی بیستمین کشور دنیا در شاخص تولید ناخالص داخلی با رقم ۰/ ۷۰تریلیون دلار پیشی گرفت.
مسوولان استانی در چین درست مثل عالیترین رهبران اروپایی و کشورهای شرق آسیا در همسایگی چین، بهطور پیوسته پیگیر توسعه اقتصادی هستند. آنها اغلب با چالشهای بیشماری به شرح ذیل مقابله میکنند: بیکاری، تورم، بی عدالتی در توزیع منابع، ثبات اجتماعی، رقابت در فنآوری، حفاظت محیط زیست، امنیت غذایی، بهداشت عمومی همچنین رفاه در حوزه استحفاظی خود.
ادغام چین در اقتصاد جهانی طی دهههای اخیر به این صورت بوده است که مسوولان استانی موظف به تعامل با اقتصاد و بازرگانی جهانی و سرمایهگذاری شده بودند؛ هرچند آنها بهطور مستقیم نقشی در سیاست خارجی نداشتند. نکته قابل توجه اینکه انتظارات از مسوولان استانی در چین در هر دو عرصه سیاسی و اجرایی اکنون بیشتر از گذشته شده است. زمینههای شغلی و تجارب حرفهای مسوولان استانی دستخوش تغییرات ژرفی شده است.
هنجار و روش دیرینه پیشرفت گام به گام حرفهای از سطح شهرستان به سطوح ناحیهای، کلان شهری و استانی دیگر الگوی غالب نیست. به جای آن، امروزه تعداد زیادی از مسوولان استانی، تجارب حرفهای و شغلی خود را از مدیریت اجرایی شرکتهای بزرگ دولتی شروع کردهاند. مثلا برخی استانداران استانهای چین، تجارب مهمی را در صنعت هوا فضای چین گذراندهاند؛ چنانکه برخی دیگر از ایشان از افرادی موفق در حوزههای حفاظت از محیط زیست و انرژیهای جایگزین بودهاند.
برخی از این استانداران، پزشکانی بودهاند که طی سالها در زمینه بهداشت عمومی کار کرده بودند. این روزها در چین، ارتقای مسوولیت این دسته از مسوولان موفق محلی که برخوردار از تجربه و تخصص مشخصی در ناحیه و منطقه معینی هستند، مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. بسیاری از این مسوولان استانی بهعنوان ستارگانی برای پیشرفت بیشتر چین از ظرفیت عظیمی در سومین دوره حکومت شیجینگپن، رهبر چین برخوردار شدهاند. عاملی که باعث شده است این چهرههای کارآمد همچنان در مسوولیتهای استانی باقی بمانند، نشاندهنده تقویت نقش صحیح و درست استانها در سیاست چینی است.
مبنا و اساس و سنگ بنای تجربه در مسوولیت استانی بهعنوان گام اساسی در احراز مسوولیتهای کلان ملی چیز جدیدی نیست؛ برنامه اصلاحات دنگ شیائوپینگ سبب تقویت خودمختاری محلی شده و از آن زمان تاکید بیشتری روی تجربه استانی و محلی، برای احراز مسوولیتهای ارشد حزبی در سطوح ملی شد. با احتساب پستهای معاونت دبیر کلی حزب، معاونت استانداریها و معاونت شهرداریها همچنین سوابق عضویت در کمیتههای حزبی در استانها، تعداد اعضای دفتر سیاسی حزب (که دارای سوابق مسوولیت استانی طی دوره اصلاحات بودهاند) به سرعت افزایش یافت و از ۵۵درصد اعضا در سال۱۹۹۲ به ۶۸درصد اعضا در سال۱۹۹۷ و ۸۳درصد در سال۲۰۰۲ رسید. طی دو دهه پی در پی، از هر ۳ عضو دفتر سیاسی حزب کمونیست، ۷۶درصد تا ۸۰درصد اعضا، تجربه و سوابق مسوولیت استانی داشتهاند. رهبران ارشد نظام، بهطور قابل ملاحظهای پیش از عزیمت به پکن برای تصدی پستهای بالای تصمیمگیری در سطح ملی و پیش از آنکه گزینه احتمالی برای جانشین رهبری کشور شوند، در دبیرخانههای استانی حزب، تجربه کاری کسب میکنند. بهعنوان مثال، جیانگ زِمین در سال۱۹۸۹ از دبیر کلی حزب در شانگهای به دبیر کلی حزب کمونیست چین رسید؛ هوجین تائو پیش از دستیابی به سِمت دبیر کلی حزب کمونیست چین در سال۱۹۹۲ دبیر کل حزب در دو استان گوئیژو و تبت رسیده بود. شی جینگ پن، مثل هوجین تائو پس از تصدی دبیر کلی حزب در استانهای سین کیانگ و سپس شانگهای، در سال۲۰۰۷ بهعنوان جانشین احتمالی رهبر حزب به پکن نقل مکان کرد.
در دفتر سیاسی فعلی، ۱۵ عضو از مجموع ۲۵ نفر اعضا یعنی معادل ۶۰درصد اعضا دارای تجارب مسوولیت استانی هستند. این رقم در واقع کمتر از رقم اعضای دفتر سیاسی در سه دوره پیش است؛ زیرا رقم زیادی از مسوولان دارای تجربه در اندیشکدههای دولتی، بخشهای اجرایی حزب کمونیست، امور خارجه و امور مالی و اقتصادی صندلیهای دفتر سیاسی حزب را اشغال کردهاند. با این حال هنوز این گرایش که اکثریت کرسیهای دفتر سیاسی حزب کمونیست به مسوولان استانی تعلق بگیرد برای مدتی قابل پیشبینی در آینده ادامه خواهد یافت. تکرار روند انتخاب رهبران عالی از میان افرادی که دارای تجربه خوب و موفق استانی بودهاند، حاکی از اهمیت روند و جهتگیری صعود این دسته از مسوولان در رأس قدرت بوده است. ظهور مسوولان محلی در نهادها و ارگانهای رهبری ملی چین، نظیر بسیاری دیگر از کشورهای دنیا نشاندهنده اهمیت اداره استانها در سیاست داخلی چین است. توزیع برابر کرسیهای عضویت استانها و مناطق در کمیته مرکزی حزب کمونیست، روابط میان مرکزیت حزب در پایتخت با سازمانها و ادارات محلی را عمیقا تحت تاثیر قرار میدهد.
رهبران عالی و مسوولان ارشد مملکتی علاقه زیادی دارند تا دستاوردهایشان در سطوح استانی و کلانشهرها دیده شوند و مورد حمایت و تقدیر قرار گیرند. مسوولان مهم در مناطقی که از انجام اصلاحات در بازار منتفع شدهاند، مایلند از جهتگیری سیاستی که در خدمت منافعشان هست حفاظت کنند؛ درحالیکه مسوولان در مناطق کمبرخوردار تلاش میکنند تا کمک اعضای کمیته مرکزی حزب را در راستای عدالت توزیعی میان مناطق گوناگون جلب کنند. عجیب نیست که طبق گزارش تازهای که از طرف پژوهشگران دانشگاه « شینگوآ» منتشر شده است از اعضای با سابقه و برخوردار از تجربه مسوولیتهای استانی که در کمیتههای مرکزی حزب کمونیست هستند، بهعنوان ذخایر کلیدی رهبری چین یاد شده است.