چین کجای کار را اشتباه کرد؟ عکس: gettyimages

این مساله در کنار اقتصاد نابسامان و جنگ در اوکراین، یکی از سه مشکلی ‌‌ا‌‌ست که چین در سال جاری با آن مواجه است. ممکن است فکر کنید این مشکلات به هم مربوط نیستند؛ ولی عکس‌‌العمل چین به هر کدام از آنها ریشه‌ها مشترکی دارد؛ غرور و خودستایی در انظار عمومی، حساسیت بالا به کنترل در خلوت و نتایج مشکوک. حرکت‌‌های چین به جای اینکه محصول حکومت‌‌داری با دوراندیشی امپراتور زرد باشد، منعکس‌‌کننده یک سیستم اقتدارگرا به رهبری شی جین‌‌پینگ است که تلاش می‌‌کند سیاست‌‌ها را تنظیم کند یا زمانی که اشتباه است، آن را بپذیرد.

برای رئیس‌‌جمهوری چین امسال سالی ‌‌‌‌است که همه‌‌چیز باید طبق فرمان‌‌ها پیش برود. انتظار می‌‌رود او در پاییز از کنگره حزب برای شروع سومین دوره ریاست خود استفاده کند که برخلاف هنجار دوره دوساله ریاست‌جمهوری است و راه را برای حکومت مادام‌العمر او باز می‌‌کند. برای اینکه این تاج‌گذاری به آرامی پیش برود، چین باید باثبات و موفق باشد. شی از برخی جهات پیروز شده است. جوسازان می‌‌توانند با نرخ مرگ‌‌ومیر کرونا در چین که کمترین میزان در میان کشورهای بزرگ است و اقتصادی که از ۲۰۱۸ بیشتر از هر کشور دیگری در گروه ۲۰ رشد کرده است، لاف بزنند. درحالی‌‌که اروپا در جنگ فرو می‌‌رود، چین با زرادخانه هسته‌‌ای درحال رشد و پول و قدرت در امنیت ایستاده است.

با این‌‌حال اگر دقیق‌‌تر نگاه کنید آخرین سال دولت شی ضعف‌‌ها و قدرت‌های چین را نمایان می‌‌کند. با همه‌‌گیری شروع کنید. از زمانی‌‌که ویروس کرونا در ووهان شناسایی شد، چین سیاست کووید صفر را دنبال کرده است. مرزهای این کشور برای دو سال بسته بوده و شیوع بیماری با قرنطینه، تست‌‌گیری دست‌‌جمعی اجباری و تعطیلی‌‌های سخت همراه بوده است. ولی کنترل شیوع بیماری سخت‌‌تر شده است. علاوه بر شانگهای، پنج استان دیگر تعطیلی‌‌هایی دارند و مدارس در گوانجو بسته شده‌‌اند. حداقل ۱۵۰ میلیون نفر تحت تاثیر قرار گرفته‌‌اند و هیچ استراتژی خروجی وجود ندارد. حزب حاکم مردم را برای زندگی با کووید آماده نکرده و نتوانسته است جمعیت کافی از افراد سالمند را واکسینه یا از واکسن‌‌های موثرتر غربی استفاده کند. حالا انتخاب میان راه‌‌اندازی یک کمپین واکسیناسیون مجدد، که طبق برخی مدل‌ها می‌‌تواند ۲میلیون نفر را از بین ببرد، یا انزوای نامحدود و محدودیت‌‌های رفت‌‌وآمد مکرر است.

این تعطیلی‌‌ها به اقتصاد ضربه می‌‌زنند و تلاش‌‌ها برای بازسازی اقتصاد را بی‌‌اثر می‌‌کنند. شی از سرمایه‌‌گذاران خواسته است که بیشتر به خود متکی باشند. مقامات برای شعارهایی چون «شکوفایی جمعی» کنترل دولتی را اعمال کرده و موفق‌‌ترین کارآفرینان را مرعوب کرده‌‌اند. چین امیدوار است بتواند به جای آنها نسل جدیدی از استارت‌آپ‌‌ها ایجاد کند که از اهداف حزب پیروی می‌‌کنند. بسیاری از سرمایه‌‌داران وطن‌‌پرست این استارت‌آپ‌‌ها را حمایت می‌‌کنند؛ ولی بسیاری از آنها کلاهبرداری یا تقلبی هستند که توسط مقاماتی که مشتاق به تحقق اهداف توسعه محلی هستند، پذیرفته شده‌‌اند. صنعت فناوری که انگیزه‌های آن یارانه یا ترس باشد و از سیستم جهانی سرمایه‌‌گذاری خطرپذیر جهانی جدا شود، احتمالا از مرزهای نوآوری عقب خواهد ماند. مشکل آخر مربوط به اوکراین و سیاست پولی است. شی با توجه به اعتقادش مبنی بر اینکه غرب در حال افول است کنار روسیه ایستاده است؛ ولی این موضع هزینه‌هایی دارد. این مساله ‌‌می‌‌تواند به روابط با آمریکا و اروپا که چین به بازارهای آنها متکی است، صدمه بیشتری وارد کند. با متمرکز شدن قدرت، سیستم دولتی چین نقص‌‌های جدیدی پیدا می‌‌کند. دولت‌های اقتدارگرا می‌‌توانند کارها را درست انجام دهند؛ ولی از پذیرش اشتباهات خود تنفر دارند. هرچه موقعیت شی قبل از کنگره حزب ارتقا یابد، خوش‌‌خدمتی‌‌ها نیز بیشتر می‌‌شود. زمانی که بوروکرات‌‌ها برای نشان دادن غیرت با هم رقابت می‌‌کنند، کارآیی دولت کاهش می‌‌یابد؛ درصورتی‌که مقامات از صحبت کردن بترسند، مکانیسم بازخورد شکست می‌‌خورد. آزمون چشم‌‌انداز بلندمدت چین این است که آیا می‌‌تواند مسیر خود را تغییر دهد.

04-04