چرا روسیه از پیامدهای تحریمهای اقتصادی گسترده نمیترسد؟
پشت پرده تصمیم پوتین علیه اوکراین
او در این مقاله مینویسد: در مسکو به هر جا که بروید، میتوانید عضوی از جامعه نخبگان روسیه را بیابید که متعجب هستند چرا غرب گمان میکند جنگ در اوکراین روش مطلوب کرملین است. حتی درصورتیکه ارتش روسیه بتواند کییف را وادار به شکست سریع و تحقیرآمیز و بدون تلفات زیاد کند، آسیب به منافع ملی روسیه قطعا بیشتر از هر دستاورد نظامی بالقوهای در اوکراین خواهد بود. مشکل اینجاست که چنین منطقی هشت سال پیش نیز صادق بود؛ زمانی که تصمیمات سرنوشتساز برای الحاق کریمه و دامن زدن به درگیری در منطقه دونباس اوکراین گرفته شد. این واقعیت که روسیه در طول این سالها توانسته است پیامدهای بینالمللی را طاقت بیاورد به توضیح اینکه چرا این منطقه دوباره در آستانه جنگ قرار دارد، کمک میکند.
زمانی که نوبت به اوکراین میرسد مردم گمان میکنند که سیاست کرملین با استراتژی بیطرفانهای مشخص میشود که حاصل ساعات طولانی بحث بین سازمانی و بررسی نقاط مثبت و منفی است. اما چیزی که در واقع کرملین را اداره میکند ایدههای سخت گروه کوچکی از مباشران قدیمی ولادیمیر پوتین، به علاوه عقاید سخت خود رهبر روسیه است. با این تصور که غرب در نهایت افول خواهد کرد، هیچکس در این گروه از چشمانداز رویارویی بیپایان با آمریکا و اروپا خواب ندارد. در واقع، اعضای اصلی این گروه منتفعان اصلی یک نفاق عمیقتر خواهند بود.
کابینه جنگ پوتین را در نظر بگیرید که بیشتر تصمیمگیریها در آن انجام میشود. این کابینه شامل نیکلای پاتروشف، دبیر شورای امنیت، الکساندر بورتنیکف، رئیس سازمان امنیت فدرال روسیه، سرگئی ناریشکین، رئیس سرویس اطلاعات خارجی روسیه و سرگئی شویگو وزیر دفاع روسیه هستند. متوسط سن این افراد ۶۸سال است و نقاط مشترک بسیاری با یکدیگر دارند. سقوط اتحاد جماهیر شوروی که پوتین از آن بهعنوان بزرگترین فاجعه ژئوپلتیک قرن بیستم یاد میکند، بخش مهمی از بزرگسالی آنها بوده است. چهار تن از این پنج نفر سابقه حضور در سرویس اطلاعات و امنیت شوروی سابق (کاگب) را دارند و سه تن از آنها از جمله خود رئیس جمهور، از ردههای ضدجاسوسی میآیند. اینها کسانی هستند که سیاست خارجی روسیه را اداره میکنند، نه دیپلماتهای اتوکشیدهای مانند سرگئی لاوروف.
در سالهای اخیر اعضای این گروه بسیار پرسروصدا شدهاند. پاتروشف و ناریشکین در مصاحبههای طولانی شرکت و نظرات خود را درباره تحولات جهانی و نقش بینالمللی روسیه بیان میکنند. به گفته آنها، نظم تحت رهبری آمریکا به لطف افول دموکراسی غرب و درگیریهای داخلی ناشی از ترویج مدارا، چندفرهنگی و احترام به حقوق اقلیتها، در بحران عمیقی قرار دارد. یک نظم جدید چندقطبی در جهان در حال شکلگیری است که منعکسکننده تغییر غیرقابل توقف قدرت به سمت رژیمهای استبدادی است که حامی ارزشهای قدیمی هستند و یک روسیه پرجنب و جوش و احیاشده به همراه چین در حال ظهور، نیروی پیشگام در پس این نظم جدید است.
با توجه به وضعیت امور در کشورهای غربی، این دو معتقد هستند طبیعی است که غرب به دنبال محدود کردن روسیه و استقرار رژیمهای طرفدار غرب در کشورهای شوروی سابق باشد. هدف نهایی غرب از انقلاب رنگی روسیه سقوط کامل این کشور است. به گفته اطرافیان پوتین، موفقیت و پایداری روسیه سبب شده است واشنگتن کار خود را ناتمام ببیند. با کاهش قدرت آمریکا روشهایش تهاجمیتر شدهاند. به این دلیل است که غرب قابل اعتماد نیست. بهترین راه برای اطمینان از امنیت رژیم سیاسی فعلی روسیه و پیشبرد منافع ملی آن، حفظ آمریکا در حالت عدم تعادل است. با این نگاه، اوکراین میدان اصلی مبارزه است. اگر مسکو به این کشور اجازه دهد که بهطور کامل در حوزه نفوذ غرب جذب شود، استقامت روسیه بهعنوان یک قدرت بزرگ در معرض تهدید قرار خواهد گرفت. در سطح شخصی، جهانبینی مردان سخت در واقع ترکیبی از نوستالژی شوروی، تعصب وطنپرستی و چارچوب اعتقادات ارتدوکس روسیه است. این واقعیت که نخبگان جدید در کییف از ملیگرایی اوکراینی قرن بیستم تجلیل میکنند و آشکارا به مسکو اهمیت نمیدهند، یک توهین شخصی بزرگ است.
ولی چرا اطرافیان پوتین از پیامدهای احتمالی دور جدید تحریمهای اقتصادی گسترده نمیترسند؟ از نگاه آنها، تحریمهایی که غرب برای مجازات روسیه به خاطر الحاق کریمه و جنگ در دونباس اعمال کرده است، عمدتا برای مقابله با قدرت روسیه بوده است. آمریکا و متحدانش بالاخره برای این تحریمها یا تحریمهای دیگر راهی پیدا میکردند و فقط به دنبال بهانه بودند. این دیدگاهها از ۲۰۱۴ تثبیت شدهاند. پاتروشف و ناریشکین به همراه بسیاری دیگر از اعضای حلقه داخلی پوتین در لیست سیاه خزانهداری آمریکا قرار دارند. هیچ راهی برای بازگشت به آسایش غرب برای آنها وجود ندارد و قرار است تا پایان زندگیشان در روسیه بمانند و داراییهایشان و بستگانشان در کنار آنها خواهند بود. تحریمهای بخشی که جو بایدن قصد دارد درصورت حمله روسیه به اوکراین آنها را اعمال کند، میتوانند تسلط این مردان سخت بر اقتصاد ملی روسیه را تشدید کند. تلاشها برای جایگزینی واردات سبب ایجاد جریانهای بزرگی از تامین مالی بودجهای شده است که توسط این گروه کوچک و نمایندگانشان، از جمله از طریق هلدینگ دولتی رستخ، اداره میشوند. این هلدینگ بزرگ دولتی توسط یکی از دوستان قدیمی دوران کاگب پوتین به نام سرگئی چیمیزوف اداره میشود. به همین ترتیب، ممنوعیت واردات مواد غذایی از کشورهایی که روسیه را تحریم کردهاند، سبب رشد قابل توجه در کشاورزی روسیه شده است. این بخش توسط پسر بزرگ پاتروشف اداره میشود که وزیر کشاورزی دولت پوتین است. به همین ترتیب، تحریمهای مالی سبب بزرگتر شدن نقش بانکهای دولتی شدهاند که آنها هم پر از کهنه سربازان کاگب هستند. تحریمهای بیشتر نه تنها به کابینه جنگ پوتین ضربهای وارد نمیکند، بلکه جایگاه اعضای آن را بهعنوان منتفعان اصلی استبداد روبه رشد اقتصاد روسیه تضمین نیز خواهد کرد. برای سیاستهای داخلی نیز منطق مشابهی وجود دارد؛ همانطور که کشور به سمت شرایط تحریمی دائم فرو میرود، سرویسهای امنیتی مهمترین ستونهای رژیم خواهند بود و این مساله تسلط مردان سخت به کشور را تشدید خواهد کرد. پس از دو سال که روسای کرملین در قرنطینه کرونا سپری کردهاند، حالا گرایش روشنی به سطحینگری و کمبود تعادل وجود دارد. منافع روسیه تا حد زیادی با منافع شخصی افرادی که در صدر سیستم قرار دارند، در هم آمیخته است.