دیدگاه
چگونه سیستم رفاهی را اصلاح کنیم؟
دهسال قبل، در همین روز من لایحه «مسوولیت شخصی و تطابق فرصتهای کاری» را امضا کردم.
بیل کلینتون
دهسال قبل، در همین روز من لایحه «مسوولیت شخصی و تطابق فرصتهای کاری» را امضا کردم. در آن زمان من تعهد زیادی به اصلاح سیستم رفاهی داشتم. به عنوان فرماندار آرکانزاس من در دهه ۸۰ بر سیستم کار نظارت داشتم و نیز نماینده «انجمن ملی فرمانداران» در کار با کنگره و دولت ریگان برای تنظیم پیشنویس اصلاحات سیستم تامین اجتماعی بودم که در سال ۱۹۸۸ تصویب شد.
وقتی در سال ۱۹۹۵ رییسجمهور شدم، سیستم ما هنوز برای مالیاتدهندگان و کسانی که قرار بود به آنها کمک شود، کار نمیکرد.
در اولین سخنرانی برای اتحادیهها، من قول دادم که سیستم تامیناجتماعی را که میشناسیم حتما اصلاح خواهم کرد، به نحوی که تامیناجتماعی یک موقعیت ثانوی و نه یک سیستم و شیوه زندگی شود، تغییری که بسیاری از دریافتکنندگان آرزومند آن بودند.
بسیاری از دموکراتها و جمهوریخواهان میخواستند که در قانونگذاری درباره سیستم رفاهی، تاکید از «وابستگی» به «توانمندسازی» تغییر پیدا کند. از آنجا که در همان زمان من به ۴۸ایالت معترض ابلاغ کرده بودم تا طرحهای اصلاحی خود را نهادینه کنند، ما ایدههای خوبی درباره آنچه ممکن است مفید واقع شود، داشتیم. البته هنوز شکافها و خلاءهای منطقی و فلسفی وجود داشت که میبایست پر میکردیم. جمهوریخواهان میخواستند که افراد به لحاظ فیزیکی توانا را ملزم به کار کنند و با تداوم تعهدات فدرال در زمینه غذا و مراقبتهای پزشکی (Medical care) برای کودکان مخالف بودند و با هزینه در زمینههای آموزش، تعلیم و تربیت، حمل و نقل و نگهداری از کودکان موافق بودند تا افراد بتوانند در مشاغلی که سطح دستمزدهای آن پایینتر است، کار کنند، بیآنکه به فرزندانشان آسیبی برسد.
در ۲۲ اوت ۱۹۹۶ من قانون اصلاحات سیستم رفاهی را امضا کردم. در همان زمان لیبرالها انتقادات زیادی از دولت کردند و استدلال میکردند که الزامات کار خیلی شدید و سخت است و از آن سو محافظهکاران معتقد بودند، انگیزههای کار بسیار سخاوتمندانه است. در نتیجه این اعتراضات سه نفر از اعضای دولت من ناگزیر از استعفا شدند. اما خوشبختانه اکثریت دموکراتها و جمهوریخواهان به این لایحه رای دادند.
ده سال اخیر نشان داده است که ما درباره سیستم رفاهی درست عمل کردیم و شروع جدید را برای میلیونها نفر آمریکایی رقم زدیم. در دهه گذشته ارقام و اعداد کاهش زیادی را نشان میدهد. امروزه تعداد دریافتکنندگان مزایای رفاهی از ۲/۱۲میلیون نفر در سال ۱۹۹۶ به ۵/۴میلیون نفر کاهش پیدا کرده است. حدود ۶۰درصد از مادرانی که پرداخت مزایا به آنها قطع شده است کار پیدا کردهاند، رقمی که حتی اقتصاددانها هم انتظار آن را نداشتند، موفقیت دولت من در زمینه اصلاح سیستم رفاهی زیاد بود و من این را مدیون جمهوریخواهان و هم دموکراتها هستم که با دولت من در تصویب این قوانین همکاری کردند.
موفقیت در زمینه سیستم رفاهی را ابتکارات و اقدامات در زمینه کاهش فقر، تقویت کرد، علاوه بر این، من سختترین قانون حمایت از کودکان را در تاریخ آمریکا امضا کردم، افزایش در حداقل دستمزدها در سال ۱۹۹۷، دوبرابر کردن بودجه دولت فدرال برای مراقبت و نگهداری از کودکان، کمک به والدین برای پرستاری از کودکان در سال ۱۹۹۸، مجموعه اقداماتی بود که در دوران تصدی من انجام شد.
نتیجه این بود که فقر کودکان به ۲/۱۶درصد در سال ۲۰۰۰تنزل پیدا کرد که از ۱۹۷۹ تا آن زمان پایینترین رقم بود، همچنین درصد افرادی که خدمات رفاهی دریافت میکردند در سال ۲۰۰۰ به پایینترین حد خود در چهار دهه اخیر رسید و از همه مهمتر اینکه صدها خانواده از وضعیت فقر نجات پیدا کردند و به جرگه اعضای طبقه متوسط پیوستند. البته رونق اقتصادی و سیاستهای توانمندسازی بسیار مهم بود.
بنابراین اصلاحات سیستم رفاهی در دهه ۹۰ تجربه و درس مهمی برای امروز ایالاتمتحده، به ویژه در فضای تکحزبی سیاست است، بدیهی است که اصلاحات سیستم رفاهی مفید و موثر بود، صرفا به این دلیل که نتیجه اجماع و توافق هر دو حزب بود. قانون رفاهی سال ۱۹۹۶ به ما نشان میدهد که وقتی هر دو طرف ایدههای خود را در مذاکرات مطرح کنند، بهتر میتوانند بر سر این مساله که بهترین تصمیم مجلس کشور چیست، توافق کنند.
الحاقیه اصلاحات رفاهی اخیر که عموما بر مبنای ایدههای جمهوریخواهان نوشته شده است، توانایی و قدرت ایالتها را برای طرح برنامههای خودشان، کاهش داده است.
آنها همچنین محاسبه ساعات آموزش را به عنوان ساعات کار اجباری هفتگی رد کردند. من تردید دارم که این موضوع بتواند تاثیر مثبتی در روند قانونگذاری داشته باشد.
ما باید نارساییهای الحاقیه اخیر را به رسمیت بشناسیم و سعی کنیم با اعطای انعطافپذیری به ایالتها که مدت آموزش در رده تحصیلات عالیه را به عنوان کار حساب کنند، این اصلاحات را واقعبینانهتر کنیم و به مردم اجازه دهیم تا با افزایش تحصیلات، به مشاغلی که شایسته آنها هستند، دست پیدا کنند. علاوهبر این برای اصلاحات بیشتر در سیستم رفاهی، باید حداقل دستمزدها را افزایش دهیم و مهمتر از همه این اصلاحات نیاز به توافق میان احزاب سیاسی دارد. رسیدن به توافق از طریق همکاری، قدرت ما را نشان میدهد و عمیقا ریشه در قانون اساسی و تاریخ ما دارد و برای آیندهای بهتر آمریکاییان ضروری است.
نیویورک تایمز
ترجمه: امیر کوچک سرابندی
ارسال نظر