جاده جدید امپراتور
ایالاتمتحده در آشکار و نهان بر ژاپن فشار میآورد تا شیوههای کمک خارجی خود را بهبود ببخشد و به تقویت اصلاحطلبان در دولت ژاپن کمک کند. چین شریکی ندارد که آن فشار را بر او وارد آورد و روابطش با ایالاتمتحده رو به وخامت است. تجربه ژاپن نشان میدهد تضمینهای «شی» بدبینان غربی را متقاعد نخواهد کرد. ترسی که ژاپن – یک دموکراسی و متحد غرب- در آمریکا برانگیخت، فقط پس از سقوط اقتصادی ژاپن فروکش کرد. در اوج اضطراب ایالاتمتحده، برخی متخصصان جنگ آینده با ژاپن را پیشبینی کردند. زنگ خطرشان، آنها را در برابر فشارهای ایجادشده در اقتصاد ژاپن کور کرد. در اوایل دهه ۹۰، یک بحران مالی شدید «معجزه اقتصادی» سه دههای و طولانیمدت ژاپن را متوقف کرد و «دهه گمشده» در این کشور آغاز شد. در شگفتی از توسعه و گسترش رد پای جهانی چین، چشمپوشی از چالشهایی که این کشور با آن مواجه است آسان است. خطرات BRI به هر دو صورت است و شناسایی آن بهعنوان پروژه امپریالیستی به این معنا نیست که موفق خواهد شد.
وقتی موجها فروکش میکنند
چین احتمالا بدترین دشمن خودش باقی خواهد ماند. رقبایش دارند بیدار میشوند؛ اما با چالشهای مربوط به هماهنگی دست به گریبانند. در سال ۲۰۱۸، کنگره آمریکا «قانون BUILD» را تصویب کرد که فعالیتهای توسعهای-مالی را در یک نهاد جدید به نام «شرکت مالی توسعه بینالمللی ایالاتمتحده» (USDFC) - با دو برابر منابع و اختیارات گسترده- تحکیم و ادغام کرد. همان سال، اتحادیه اروپا «پلتفرم اتصال اروپا-چین» را اعلام کرد. استرالیا، هند و ژاپن هم فعالشدهاند و چندین قرارداد همکاری دو و چندجانبه امضا کردهاند؛ اما حتی اگر این تلاشهای نسبتا اندک به چیزی بزرگتر از مجموع بخشهایشان تبدیل شود، بهویژه برای بسیج سرمایهگذاریهای خصوصی، تقاضای خالص برای زیرساخت در مقیاس جهانی ضامن این است که چین فرصتهای کافی خواهد داشت. در همین حال، چین در حال تکرار اشتباهات- و آموختن درسهایی از- قدرتهایی است که پیش از او بودند؛ بهویژه هزینههای تنهایی دستبهکار شدن. تاکید «شی» بر چندجانبهگرایی در مجمع دوم میتوانست بهشدت خودمحورانه باشد؛ درست همانطور که برای قدرتهای غربی بهمنظور تاسیس بانکهای توسعه چندجانبه چنین بود. ازآنجاکه BRI بیشتر پوششی برای معاملات دوجانبه بود، وقتی همهچیز خراب شود، چین بار هزینههای مالی و حیثیتی را به دوش خواهد کشید. جذب شرکای بیشتر به چین اجازه میدهد تا خطرات پروژههای بسیار پیچیده در محیطهای پرخطر کسبوکار را به اشتراک بگذارد؛ اما روشن نیست که چین چقدر مایل به چشمپوشی از این مزیتهاست.
علاقه چین به پروژههای بزرگ فراتر از مرزهایش با «شی» به پایان نمیرسد. درست همانطور که سیاست «به بیرون نگریستن» قبل از BRI وجود داشت، شاید فرد دیگری یافت شود که بتواند کاری کند که قدرت چین-که از طریق زیرساخت و سرمایهگذاری تجلی یافته- دلپذیرتر به نظر رسد. همچون قدرتهای بزرگی که پیش از چین بودند، تا زمانی که ظهور چین ادامه داشته باشد، شرکتهایش فرصتهای بازاری بیشتری را دنبال خواهند کرد و رهبرانش آرزوی دسترسی و نفوذی خواهند داشت که از طریق پروژههای بزرگ بهدست خواهد آمد. تکمیل این پروژهها سالها و بازپرداخت آن دههها طول خواهد کشید. اگر BRI به شکل جادویی متوقف شود و هیچ پروژهای اعلام نشود، سالها طول خواهد کشید که آثار و رد پای فعلی آشکار شود. درنهایت، اقتصاد چین تعیین خواهد کرد که BRI تا کی و در چه قالبی ادامه خواهد یافت. ذخایر خارجی چین از زمان آغاز BRI بهطور قابلتوجهی کاهش یافته است و این پروژه با افزایش هزینهها و کاهش درآمدها در داخل مواجه خواهد بود. حتی پیش از همهگیری کرونا، نشانههایی از عقبنشینی از پروژههای مرتبط با BRI وجود داشت و این نشان میدهد که اعلام پروژه[های جدید] در سالهای آینده ممکن است کاهش یابد. این خبر بدی برای شرکتهای عظیم دولتی چین است؛ اما کمبود ممکن است نظارت را آسانتر کند و پکن را تشویق به افزایش کیفیت پروژههایش سازد.
این بادهای مخالف ممکن است [جایگاه] «جاده ابریشم دیجیتالی» چین را ارتقا دهد. زیرساخت دیجیتال برخلاف بندرها، راهآهنها و ابرپروژههای دیگر به لحاظ مالی کمخطرتر است؛ درحالیکه مزیتهای استراتژیک متمایزی ارائه میدهد. حتی در کشور دوستی مانند پاکستان، برای چین کارگذاری خط فیبر نوری راحتتر از کارگذاری خط لوله در یک سرزمین صعبالعبور و سخت است. ساخت و راهاندازی شبکههای مخابراتی، دستاوردهای تجاری، جاسوسی و توانایی اختلال در ارتباطات دشمن را به دست میدهد؛ درحالیکه از دستاوردهایش محافظت میکند. غولهای فناوری چین در مواجهه با موشکافی روزافزون در بازارهای غربی، ممکن است در بازارهای درحالتوسعه و بازارهای نوظهور دوبرابر شوند. طنز ماجرا اینجاست که اگر BRI در راستای بازتاب رمز واژهی «شی» بهراستی بهروزرسانی شود و به منتقدانش پرداخته شود- اتخاذ معیارهای بالا در پروژهها، تاکید بر قراردادهای چندجانبه و غیره- سیاستگذاران غربی ممکن است درنهایت ابراز تاسف کنند که مقامهای چینی توصیه آنها را بهکار گرفتند. یک «ابتکار کمربند و جاده» متمرکزتر و با کیفیت بالاتر میتواند چین را از یک وامدهنده در گام آخر به یک شریک مرجح در گام اول تبدیل سازد. این میتواند نفوذ چین را در حوزههای هدفمندتر- از تعیین معیارهای فناوری گرفته تا سرمایههای خارجی در حال نوسان - گسترش دهد. این میتواند نشانهای باشد دال بر اینکه چین درجایی موفق میشود که دیگران شکست خوردهاند. بهدلیل آنچه درباره توانایی چین برای اعمال قدرت بیان میشود، هیچچیز هشداردهندهتر از موفقیت نخواهد بود. در سالهای آینده، حتی احتمال بیشتری وجود دارد که اشتباهات چین دنیا را تکان دهد. شرکای این کشور بر نرخ رشد بالا برای پرداخت بدهیهای خود حساب میکنند و اهداف بلندپروازانهای را تعیین میکنند که فضای کافیای برای خطا یا حوادث غیرمنتظره باقی میگذارد. اشتباهات اولیه در امتداد BRI در یک اقتصاد جهانی نسبتا مناسب و بیخطر رخ داد و همانطور که «وارن بافت» میگفت: «وقتی موجها فروکش میکند، شما درخواهید یافت که چه کسی برهنه شنا میکند.» خطرات احتمالا بیشتر از چیزی است که مقامهای چینی میفهمند. بیشتر رونقهای زیرساختی با تعطیلی و شکست مواجه شدند.
همهگیری کرونا، حتی زمانی که این ابتکار نیازهای جدیدی خلق کند که چین بتواند از آن بهرهبرداری کند، نقصهای BRI را آشکار کرد. اقتصادهای درحالتوسعه و نوظهوری که وامهای سنگینی گرفتند در حال فراتر رفتن از آستانه هستند. همان غریزه پنهانکاری که شرایط معاملات چین در امتداد BRI را پنهان میسازد، آغاز آن را پنهان کرد. مشکلسازترین مساله در نسخه «شی» این است که چین این ویروس را با جهان از طریق ارتباطاتی که BRI به دنبال تقویت آن است به اشتراک گذاشت و کنترل خود را از دست داد. بدون شک، ارائه یک چشمانداز چند دهساله برای اتصال جهانی، جرات میخواهد. در عرصه جهانی، هیچچیز به مقیاس و جاهطلبی BRI نمیرسد؛ اما اجتناب از شکست مستلزم مهارت بسیار بیشتر، انتظارات کمتر و مقادیر بالایی از فروتنی است. در غیر این صورت، جسارت و شهامت چین درنهایت همچون گستاخی به نظر خواهد رسید. تفاوت میان این دو نهتنها در راهروهای بزرگ که روی زمین تعیین خواهد شد.